. این بیشتر شبیه یک خودکشی دسته جمعی است. به نظر می آید زندگی برایشان بی معنی و پوچ شده و به اندازه کافی هم پول دارند و دلشان می خواهند بری خودشان ماجراهای تازه درست کنند.
چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر به لحاظ موقعیت سیاسی و اجتماعی، شاید حساسترین دوره خود را انتظار میکشد. موقعیتی که هر چه به آستانه ورود جشنواره نزدیک میشویم، پرچالشتر از قبل هم میشود. برای پیشبینی دقیقتر اتفاقها و همچنین برای فهم فضای مدیریت فرهنگی در این «برهه حساس کنونی»ترین رویداد سینمایی کشور، به سراغ بهروز افخمی، از اعضای پیشین هیئن انتخاب و کمیته داوران جشنواره فجر رفتیم و کمی با او گپ زدیم. بهروز افخمی را در پایان کارگاه انتقال تجربه«از امروز» ملاقات کردیم. در حالی که بعد از ساعتها گفتگو در کارگاه، انتظار داشتیم خسته شده باشد، اما حرف از جشنواره که شد باز به هیجان آمد و همانجا روی سن، جا را برای مصاحبه باز کرد و ادامه داد. افخمی در انتقاد به مداخله سازمانهای سینمایی در نظم جشنواره، درباره حقایقی از پشت پرده انتخاب فیلمها و داوری آن ها در ادوار مختلف جشنواره سخن گفت. او جریان تحریم جشنواره فجر را «تحریم پیرمردها» خواند و بیش از همیشه این را یادآوری کرد که کارگردان «شوکران» و «عروس» هنوز هم حرفهایی دارد.
شما امسال فیلمی در جشنواره دارید به اسم «استاد» که کار تهیه آن را بر عهده گرفتید، برای ما بگید که فیلم درمورد چیست؟
داستان درباره استاد نقاشی است که سعی میکند شاگردش را که دختر است، فریب بدهد.(سکوت می کند و میخندیم)
چه شد که به کار تهیه روی آوردید؟
بخشی از این به این خاطر است که فرصت نمیکنم به همه ایده ها بپردازم و بعضی از این ایده ها فیلمنامه هایی است که لازم است در خارج از ایران ساخته شود و من هم تا جایی که مجبور نشوم قصد ندارم فیلمی در داخل ایران کارگردانی کنم. خب اگر بتوانم با تهیه کنندگی به فیلمسازان جوان کمک کنم به شرط آنکه وقت زیادی را از من نگیرد، این کار را انجام میدهم.
پس فعلا در مقام کارگردانی، فیلمی از شما نخواهیم دید؟
چرا، فیلمنامه ای هست به نام صبح اعدام که چون کسی غیر از خودم نمیتواند آن را کارگردانی کند، تصمیم گرفتم این یکی را هم بسازم.
و فیلمی که قرار است خارج از ایران ساخته شود، مشخص است چیست؟
فیلم جنایت و مکافات است که قرار است تابستان آینده، در سنپترزبورگ و ارمنستان با بازیگران ایرانی جلوی دوربین برده شود.
* فیلمنامه اش آماده است؟
جنایت و مکافات که فیلمنامه نمی خواهد، این کتابی است که م یشود دست بگیریم و از رویش فیلم بسازیم! درباره فیلم «جایی برای پیرمردها نیست» هم این اتفاق افتاده بود. فیلمی که چند جایزه اسکار را گرفت، برادران کوئن در مصاحبه ای گفتند هنگام نوشتن فیلمنامه یکی از برادرها کتاب را باز نگه داشته بود و دیگری به سرعت از روی آن فیلمنامه را می نوشت.
پس معتقدید که کارگردان باید به اثر ادبی وفادار بماند؟ چون بسیاری دیگر از فیلم های شما هم جزو آثار اقتباسی هستند می پرسم، چقدر و چقدر لازم می دانید کارگردان قصه اقتباس شده را باید مال خود کند و شخصیت ها را به دنیای خود دعوت کند؟
لازم نیست حتما قصه را مال خود کند، اما می تواند این انتخاب را داشته باشد. می تواند حقوق مادی معنوی اثر را بخرد و در آن دخل و تصرف کند. ولی در مورد جنایت و مکافات که چندین بار اقتباس ناموفق داشته به نظرم یک اقتباس کاملا وفادار و کاملا سرسپرده به متن اصلی تا به حال انجام نشده و من میخواهم این کار را بکنم.
درمورد فیلم امسالتان، «استاد»، فکر می کنید به لحاظ کیفی چه رتبهای دارد و آیا جایزهای از هییت داوران کسب میکند؟
جشنواره هیچ وقت قابل پیش بینی نبوده، خصوصا امسال که از طرف پیرمردها و هنرمندان قدیمی تحریم شده، ممکن است فیلم اولی ها ما را شگفت زده بکنند. سال قبل کسانی بودند که جشنواره را تحریم نکرده بودند، اما چون کلاس کار خودشان را بالاتر از جشنواره فجر می دیدند فیلمشان را نمی فرستادند و یا دیر م یرساندند که به کن و جشنواره های دیگر بروند. بعضی از آنها که رفیق خودم بودند بهشان پیام دادم گفتم چه خوب شد که فیلمتان به جشنواره نرسید چون اگر می آمد قطعا جایزه ای نمیگرفت یا حتی رد می شد آنوقت برای شما خیلی بد بود!
*حالا که حرف از تحریم جشنوراه شد بگذارید راحتتر و شفافتر سراغ این موضوع برویم. به نظر شما تحریم جشنواره ضرر بیشتری برای خود هنرمند و زیست بومش نخواهد داشت؟
نمیدانم، امیدورام این مساله را درک کنند. این بیشتر شبیه یک خودکشی دسته جمعی است. به نظر می آید زندگی برایشان بی معنی و پوچ شده و به اندازه کافی هم پول دارند و دلشان می خواهند بری خودشان ماجراهای تازه درست کنند.
با توجه به حساسیت های سیاسی و فرهنگی، پیش بینی می شود که در مراسم فرش قرمز یا در اختتامیه حواشی بحث برانگیزی رقم بخورد. از پوشش بازیگران زن و عدم رعایت حدود حجاب گرفته تا حرف های بعد از گرفتن جوایز روی سن. به نظر شما چقدر این پیش بینی ها ممکن است درست باشد؟
در جریان جشنواره های فجر، ما همیشه با شگفتی رو به رو بوده ایم. من نمی دانم فیلم اولی ها و کسانی که در جریان مافیاها و دارودسته های روشنفکری نیستند، چه فیلم هایی ساختند و چند فیلم خوب در بین این فیل مها هست؟ طبیعتا اگر مثل پارسال فیلم های خوب به طور غیر منتظره ای در بین فیلم های ارسالی از فیلم اولی ها باشد، طبعا بازیگران و عواملش هم از آدم هایی نیستند که چنین کارهایی بکنند…
منظور شما این است که ممکن است به عمد به فیلم اولی ها جایزه بدهند که جلوی این اتفاق ها گرفته بشه؟
نه، اگر فیلم اولی ها خوب باشند و هیئت انتخاب و نهایتا هیئت داوران این فیلم ها را مورد توجه قرار بدهند، ممکن است جلوی این اتفاق گرفته شود. فرض کنید بازیگر فیلمی که اولین نقش خود را بازی کرده و می خواهد دیده شود و بیشتر کار کند، مسلما چنین رفتارهایی از او سر نمیزند.
شما در دوره قبل عضو هیئت انتخاب بودید و جو مدیریت جشنواره را به خوبی درک کردید. به نظر شما مدیران ارشاد و تصمیم گیران بدنه فرهنگی، برای بزنگاه های این چنینی تمهیداتی دارند و برایش برنامه ای دارند؟
به نظرم ندارند. اما امیدوارم اشتباه کرده باشم. به نظر میرسد آقای خزاعی برای مقابله با تلاش هایی برای مخدوش کردن چهره جشنواره ندارد. اما گاهی حوادث خود تعییین کننده هستند. ممکن است حضور موثر فیلمسازانی که جزو مافیای سینما نیستند، حوادث را به نفع آقای خزاعی رقم بزنند.
تا امروز که ما صحبت میکنیم هنوز ترکیب هیئت انتخاب مشخص و رسانهای نشده. به نظرتون کمی دیر نیست؟
بله دیر شده و علتش هم این است که تعداد زیادی از فیلم ها دیر رسیده، دیر فیلمبرداریشان شروع شده چون پروانه ساخت برایشان دیر صادر شده. احتمالا هم باید منتظر باشیم تا تعدادی از این فیلم ها در روزهای آخر برسند. اگر هیئت انتخاب همین امروز هم تشکیل شود و شروع کنند به کار، شاید بیشتر از هفت-هشت تا فیلم برای دیدن وجود نداشته باشد.
چقدر احتمال دارد فیلمهایی که در صف انتظار ماندهاند اصلا به جشنواره نرسد؟
قطعا تعداد زیادی از آنها نمی رسد. خیلی هایش عمدا نمی رسد. عده ای قصد دارند جشنواره را تحریم کنند و مسئولیت فیلم را برعهده نگیرند. جشنواره پرماجراییست امسال…
با توجه به اینکه تعداد فیلمهای دریافتی یک جشنواره از مهمترین معیارهای اعتبار آن جشنواره است، اتفاق های امسال در جشنواره فجر و ورودی کم فیلمها چه تاثیری بر کیفیت این رویداد سینمایی خواهد گذاشت؟
قطعا تاثیر گذار خواهد بود. البته همانطور که گفتم ممکن است حضور فیلمسازان گمنام، صحنه را به نفع آقای خزاعی تغییر دهند. علاوه بر اینکه در بخش بین الملل اوضاع خوب است و آنطور که خبر آمده از بیش از ۵۰۰کشور برای جشنواره فجر فیلم فرستاده اند. در مواقعی که کشوری با آمریکا مقابله می کند، فیلمسازهای با مواضع چپ به آن کشور رو م یآورند و درست به دلیل همان تبلیغاتی که آمریکا علیه آن کشور انجام می دهد با او همراه می شوند.
بعضی معتقدند که روی نظر هیئت انتخاب مدیریتی وجود دارد که فیلمها را نه بر اساس معیارهای هنری، که بر اساس معیارهای سیاسی و فرهنگی انتخاب و یا رد میکنند. آیا این ادعا درست است؟
بله سال پیش که در هیئت انتخاب بودم یک شورای صدور پروانه نمایش وجود داشت. بعضی فیلمهایی که ما به عنوان کمیته انتخاب می پسندیدیم را رد می کردند و می گفتند چون پردانه نمایش نمی گیرد، پس شما هم انتخاب نکنید. دوتا از فیلم های خوب جشنواره سال پیش به این ترتیب حذف شد. یکی «علت مرگ: نامعلوم» و دیگری هم فیلم «عروسک» ساخته مرحوم اصغر یوسفی نژاد بود.
فیلم «مسیح پسر مریم» هم به همین علت حذف شد؟
نه آن فیلم بدی بود. به لحاظ معیارهای هنری تایید نشد. و بعد هم فشارهای زیادی از طرف سازمان اوج وارد شد و شخص من را مقصر اصلی سر رد آن فیلم می دانستند. این مسائل هست و وقتی در هیئت انتخاب هستیم باید صابون این چیزها را هم به تنمان بزنیم.
حساسیت بر سر فیلم عروسک و علت مرگ نامعلوم چه بود؟
میگفتند پروانه نمایش نمی گیرد. البته اینها فیلم هایی بود که آن زمان مورد داشت و الان می تواند پروانه نمایش بگیرد و شاید هم گرفته. اما بعضی از این فیل مها شاید به نفع خودشان بود که اصلا در جشنواره نیایند. مثل فیلم عروسک. فیلم هم تماما به زبان ترکی بود و هم ضد طبقه متوسط. یک کمدی سیاه درباره طبقه فاسد متوسط که حساسیت های پانترکیسم هم به آن اضافه شده بود. من بعد از دیدن فیلم به اصغر یوسفی نژاد زنگ زدم و هم به او تبریک گفتم و هم گفتم که اگر پروانه نمایش جشنواره نگیری شاید به نفعت هم باشد. چون ممکن است بعد از اکران آنقدر حاشیه و سروصدا ایجاد کند که اصلا اجازه نمایش عمومی به آن ندهند. گفتم برای خودت هیچ دوستی باقی نگذاشتی، اگر حتی در خود تبریز هم اکرانش کنی یک عده هستند که قطعا می آیند و کتکت می زنند!
*درباره فیلم های راه یافته به بخش مسابقه هم حاشیه هایی وجود داشت؟
بله، دو فیلم دیگر هم بود که می گفتند نمی دانیم پروانه می گیرد یا نه و آمادگی داشته باشید که جای این ها فیلم های دیگری انتخاب بکنید. یکی از آنها «علفزار» بود. که میخواستند ردش کنند اما با اعتراض ما در کمیته انتخاب و اصرار و پیگیری ها نهایتا پروانه گرفت.
فضای تصمیمگیری در هیئت داوران به چه صورت است؟ آیا فشارها و لابی هایی برای انتخاب آثار و تخصیص جوایز وجود دارد؟
در هیئت داوران این فشارها نسبت به هیئت انتخاب بیشتر است. در دورهه ایی که داور بودم این فشارها را از سمت نهادها و سازمانهای دولتی احساس می کردم. البته که در هیئت انتخاب هم وجود داشت و خبرهایی می رسید که بعضی فیلم ها سفارش شدهاند که به تایید برسند اما مستقیما به خود من چیزی نگفتند. این فشارها هم معمولا از سوی سازمانهای سینمایی دولتی است، خصوصا فارابی. متاسفانه فارابی کارنامه خوبی در تولیدات سینمایی ندارد و بیشتر فیلم هایش مصداق «پول حروم کردن» است!
امسال هم بخش زیادی از فیلم های جشنواره متعلق به فارابی است. به نظرتان آیا محتمل است که با توجه به کم بودن تعداد فیلم ها، کمیته انتخاب ناچار شود فیلم های کم کیفیت را به بخش مسابقه راه دهد؟
کمیته انتخاب پارسال هم یک تعداد از فیلم های کم کیفیت فارابی را تایید کرد و وارد لیست کرد. امسال هم احتمالا این اتفاق خواهد افتاد و تعداد این فیلم ها بیشتر خواهد شد. علت اصلی آن رابطه نزدیک فاراربی به جشنواره است. فارابی بخشی از وزارت ارشاد است و چون کار خود را به درستی انجام نمی دهد و فیلمهای ضعیف تولید می کند، جشنواره فجر باید برای آن فیلم ها اولویتی قائل شود. نهایتا این سلسله اتفاق ها کیفیت و اعتبار جشنواره را زیر سوال می برند.
درمورد هییت داوران به نظر میآید که اختلاف نظری بین خود داوران در انتخاب لیست جوایز وجود دارد، این فضا چهطور است؟
در این مواقع معمولا مشخص می شود که داور بر اساس معیارها و سلایق شخصی رای میدهد یا بر اساس معیارهای استاندارد وارزش های واقعی هر اثر. خب طبیعی است داوران با صاحبان برخی فیلمها و عواملشان دوستیهای قدیمی دارند و بخواهند در این موقعیتها از عضویت و رای خودشان استفاده کنند تا رفیقشان در این رقابت برنده شود و یا شانش گرفتن جایزهاش را افزایش دهد. بعضی مواقع هم به دعوا می کشد. البته من هم نمیتوانم بگویم هیچگاه اعمال نفوذ نکرده ام برای دوستم. چون این نظرات کاملا سلیقه ای است. مثلا وقتی فکر می کنم فلان فیلمبردار شایسته گرفتن جایزه است، شاید علتش این باشد که به خاطر رفاقت و همکاری با او، کارش را بهتر دیده ام. البته همیشه سعی میکنم فارغ از همه روابط داوری کنم و نظر کاملا کارشناسی بدهم که البته کار بسیار سختی است.
اگر قرار باشد سال آینده در ترکیب کمیته انتخاب یا هیئت داوران حضور داشته باشید، ترجیح خودتان عضویت در کدام است؟
من هر موقع که دعوت بشوم قبول می کنم. چون فکر می کنم این یک میهمانی است و هر کس باید هر چقدر که میتواند کمک کند. اما کمیته انتخاب کار بسیار سختی دارد. گاه لازم است جمعا ۱۲۰ فیلم را ببینند و روزی شش فیلم را از نظر بگذرانند. بنابراین ترجیح می دهم در هیئت داوران باشم.
از پروژه های قبلی تون برای ما بگید، یک سریال برای شبکه ۵ داشتید و یک فیلم بلند به نام «فرزند صبح». هر کدام در چه مرحله ای هستند؟
سریال رعدوبرق که تحویل آرشیو شبکه۵ شده و به احتمال زیاد ماه رمضان امسال پخش خواهد شد. و فرزند صبح نیز پروانه نمایش گرفته و شنبه ۲۴ دی در خمین و همزمان با میلاد حضرت زهرا(س) و امام خمینی(ره) طی مراسمی به نمایش درخواهد آمد. فکر می کنم اکران آن هم مصادف با ۱۵ خرداد باشد. یک پروژه قرآنی هم داریم که با همکاری حوزه انجام میشود و در حال فیلمبرداری است. در این کار قرآن از ابتدا تا انها خوانده میشه و روی آن تصویرگذاری میشود، منتها نوع خواندن متن قرآن، ترتیل و قرائت و این ها نیست، بلکه نوعی خواندن دراماتیک است. مانند سبکی که در انتهای فیلم بازمانده آن مادر آیتالکرسی را میخواند و یا قرائت آیات وحی توسط جبرئیل در فیلم الرساله. این کار فیلمی ۱۷ساعته است که تصاویری شبیه تصاویر فیلم home روی آن قرار میگیرد. تصاویری از طبیعت، آرامگاه ها، مقابر مقدس و انسان ها از دور که هی چوقت هم نزدیک نمی شود. قرار است این کار هم طی شب های متوالی در شبهای ماه رمضان در سینماها به نمایش درآید.
There are no comments yet