• کد خبر: 6367
  • گروه : اخبار , ویژه ها
  • تاریخ انتشار:19 اسفند 1401 ساعت: 11:10
امیررضا مافی:

«لوپتو» کامل‌ترین انیمیشن سینمای ایران است

مدیر مرکز انیمیشن سازمان سینمایی سوره و دبیر جایزه پژوهش سال سینمای ایران از شرایط انیمیشن کشور و پژوهش‌های سینمایی اخیر می‌گوید.


در ماه گذشته پنجمین دوره جایزه پژوهش سال سینمای ایران به پایان رسید. امیررضا مافی، دبیر این دوره از جشنواره که خود از برگزیدگان ادوار قبلی این جشنواره نوظهور است به عنوان مدیر مرکز انیمیشن سازمان سینمایی سوره نیز فعالیت دارد. با توجه به اکران لوپتو و برگزاری جایزه پژوهش سال سینمای ایران، دکتر مافی ماه‌های پر کاری را تجربه کرده و با توجه به فعالیت‌هایش، در مورد ابعاد نظری و پژوهشی سینمای ایران و جایگاه انیمیشن در کشور، حرف‌های مهمی برای شنیدن دارد.

انیمیشن لوپتو سال ۹۵ ساخت شد و امسال توانست اکران شود، اکران و استقبال از این انیمیشن چه طور بوده؟

ساخت لوپتو در سال ۹۵ شروع شد و ۹۸ به پایان رسید اما اکرانش به علت کرونا به تعویق افتاد اما به خاطر شرایطی که در ماه‌های اخیر پیش آمد، تاکید داشتم که در هر حالتی اکران شود تا بچه‌ها کمی از این التهاب خارج شوند. این تصمیم در سازمان سینمایی سوره هم مورد استقبال قرار گرفت. تا الان حدود ۱۵ میلیارد فروش داشته و نشان می‌دهد که جامعه چه اندازه تشنه بوده. انیمیشن یکی از بهترین تفریحات برای کودکان است چرا که سینمای امروز از ارزان‌ترین تفریحاتی هست که خانواده‌ها می‌توانند برای بچه‌ها تامین کنند.

لوپتو از نظر فرم و محتوا ایده‌آل‌های یک انیمیشن خوب را دارد؟

لوپتو نقص‌هایی دارد و ما هم واقفیم اما من می‌توانم به جرات بگویم که لوپتو کامل‌ترین اثر انیمیشنی سینمایی ایرانی است. این به معنای بهترین نیست، کامل‌ترین یعنی گرافیک و فیلمنامه اثر در کنار هم یک کمال ایجاد کرده‌اند و مخاطب از دیدنش لذت می‌برد.  یک ویژگی مهم لوپتو این است که ما با یک انیمیشن سینمایی تمام ایران مواجه هستیم که همه ی ویژگی‌های بومی ما را دارد چه به لحاظ معماری و چه به لحاظ گرافیک و طراحی شخصیت‌ها و چه به لحاظ عقایدی که ما در فیلم آن را می‌بینیم.

نظرتان نسبت به نقدهایی مانند حضور مفهومی یک بیمار روانی و فضای بزرگسالانه انیمیشن با گرهی مثل خیانت که برای بچه‌ها نامطلوب است، چیست؟

من به عنوان منتقد و تحلیل گر سینما شناخته می‌شوم و بر همین اساس به نظرم برخی نقدها بر اساس نیت‌خوانی صورت گرفته و برخی نقدها منصفانه نبوده و برخی نقدها هم وارد است. با توجه به جامعه شناسی معلولان یا جامعه شناسی بیماران تقریبا در لوپتو ما بیمار روانی به معنای مصطلح آن نداشتیم. علاوه بر این‌، در لوپتو از شخصی که به عنوان بیماری روانی نشان داده شده سوء استفاده نکردیم و او را بد جلوه نداده‌ایم و حقوقش را پاس داشتیم. در مورد مصداق دیگری که فرمودید باید بگویم که ما خیانت نداریم و یک کسی فریبکاری انجام داده و این از الزامات درام است. در کنار این مدل نقدها و نظرات، مواردی مانند نبود یک شخصیت دختر و یا زن قوی نقد بجایی است. یا اینکه در لوپتو خانواده کامل نداشتیم هم نکته قابل توجهی است.البته برخی از این موارد به واسطه ویژگی درام طراحی شده‌اند اما این‌ها نقدهای منصفانهای‌ست که وارد می‌شود.

امسال سال پربار و شلوغی از نظر انیمیشن بلند بود. این روند ادامه دارد؟

امسال سالِ پرباری بود، ما در مرکز انیمیشن سوره این قول را دادیم که تا سال ۱۴۰۴ هر سال یک اثر سینمایی را برای بچه ها اکران کنیم. تولیدات سریالی فراوانی هم داشتیم که آن‌ها هم در حال انجام هست.تلاش می‌کنیم که فصل نویی در تولیدات آثار انیمیشنی رقم بزنیم امیدوارم که دوستان هم کمک کنند دست به دست هم بدهند تا شرایط تولید انیمیشن بیش از پیش بهتر شود. جرا که خیلی استودیوهای توانمندی داریم که برخی‌شان متاسفانه برای اینکه حیات خودشان را ادامه بدهند مشغول خدمات دادن به آثار خارجی هستند. این یک تحول مدیریتی نیاز دارد تا بتوانیم تولیدات را بالا ببریم و کار به جایی برسد که انیمیشن‌سازهای ما برای گذران زندگی به تولیدات خارجی سینمایی رجوع نکنند.

برای سال بعد پروژه و یا پروژه های انیمیشی در دستور کار هست؟

برای سال بعد قطعاً یک انیمیشن سینمایی خواهیم داشت که اسمش «مسافری از دایتیا» است. این اثر در مشهد در حال تولید است و تقریباً کارهایش به انتها رسیده. انشالله اگر اتفاقی نیافتد حتما به اکران سال ۱۴۰۲ خواهد رسید. در کناراین اثر، «رویاشهر» را در اصفهان در حال تولید داریم که آن هم مراحل پایانی را سپری می‌کند و انیمیشن سینمایی «یوز» که در کرمان تولید می‌شود نیز در برنامه تولید و اکران ما در ۱۴۰۴ قرارد دارد. علاوه بر این‌ها مجموعه‌ای از سریال‌ها هم در مرکز انییمشن تولید کردیم تا بتوانیم یک پخش سریال برای کودکان داشته باشیم. چیزی حدود ۳ هزار دقیقه انیمیشن در حال تولید است که شامل آثار سینمایی وسریال می‌شود.

چه طور می‌شود زیست‌بوم انیمیشنی کشور را ارتقا داد؟

ما در سیاست گذاری مرکزانیمیشن سه هدف را دنبال میکنیم؛ اول مشارکت در اقتصاد صنعت انیمیشن که چند کار را انجام می‌دهیم، دوم توزیع عادلانه سرمایه در میان همه تولیدکنندگان انیمیشن در سراسر کشور و سوم شناسایی تیم‌های مختلف در سراسر کشور و اتصال سرمایه به آن‌ها. در کنار این‌ها باید چشم‌انداز داشت. از لحاظ محتوایی و زیبایی شناسی ما هنوز در طراحی کاراکتر کپی کار هستیم و کمپانی‌های غربی مانند دیزنی و پیکسار بر ما تاثیر می‌گذارند. باید سعی کنیم به لحاظ فرم بصری و زیبایی‌شناسی آثار ما به یک ساختار و یک زیبایی شناسی بومی برسیم.

اتفاقات اخیر و حضور جدی نوجوانان در اعراضات روی سرمایّه‌گذاری در حوزه انیمیشن هم تاثیر گذاشته؟

وقتی ما نتوانیم برای مصرف فرزندانمان آثار خوبی را تولید کنیم که استانداردهای گرافیکی بالایی داشته باشند و به لحاظ محتوایی نیز محصولات متناسب کشورمان نباشند، رژیم مصرف بچه‌هایمان را به دست انیمیشن‌هایی سپرده‌ایم که که از خارج ایران وارد شده. از این جهت هم صنعت  انیمیشن در ایران خیلی آسیب می‌بیند و هم فرزندان ما. چرا که ما به همه آثاری که در جهان تولید می‌شود دسترسی رایگان داریم. وقتی فرزند شما تحت بمب باران آثار غربی قرار می‌گیرد، علیرغم اینکه در این کشور و در این مرز و جغرافیا زندگی می‌کند به او دسترسی نخواهید دشات چون مصرف فرهنگی او از خارج تامین می‌شود.

به خاطر همین اتفاقات اخیر این تلنگر را ایجاد کرده و این زنگ خطر را به صدا در آورده. اقبال به انیمیشن‌های سینمایی که امسال اکران شد بر این موضوع صحه گذاشت که چقدر جامعه تشنه تولید و دیدن انیمیشن با کیفیت است. امیدوارم این تلنگر بر سیاست‌های کلان فرهنگی کشور و تخصیص بودجه‌ها تاثیرگذار باشد و برای مصرف بچه‌های این کشور بتوانیم آثار خوبی را تولید کنیم.

مدل انیمیشن سازی در کمپانی های مثل دیزنی و پیکسار خلق یک دنیا با تمام جزئیات هست با یک چرخه اقتصادی در کنار خود انیمیشن،  چیزی که مثل همین لوپتو نمونه کوچکش رو دیدیم، مثلا دیزنی لند و اسباب بازی و لباس و مجموعه ای از محصولات از دل انیمیشن بیرون می آید در انیمیشن سازی حال حاضر این پتانسیل و یا دیدگاه و دغدغه وجود دارد؟

Merchandise یا بازار پردازی در ایران امر عقیمی است و چرخه‌اش کامل نشده. این مسئله دلایل اقتصادی، فرهنگی، تاریخی دارد. مثلا اینکه ما اساساً کپی رایت را رعایت نمی کنیم میتوانیم که هر اثری در هر جای جهان که تولید شده و مورد استقبال مخاطب قرار گرفته را در ایران استفاده کنیم.

در حال حاضر هم گاهی اتفاقاتی رخ می‌دهد که merchandise پدیدار شود اما هنوز به سرانجام نرسیده. نکته مهم و اساسی این است که در جهان انیمیشن به قصد بازار تولید می‌شود و نه به قصد فروش سینمایی! یعنی در یک انیمیشن جز ارقام تولیدش هزینه معرفی و تبلیغ هم درج می‌شود.  چه بسا اصل بازگشت سرمایه از ناحیه فروش محصولات جانبی باشد. ما در لوپتو تلاش‌هایی کردیم و شاهد بودیم دوستان در پسر دلفینی و قبل تر در فیلشاه و شاهزاده روم هم اتفاقاتی رقم زدند اما هنوز چرخه کامل نشده و کار یک دستگاه یک نهاد یک متولی هم نیست. همه‌ی زیست بوم فرهنگی کشور باید پای کار بیایند و اهمیت اقلام جانبی را درک کنند.

از لوپتو بگذریم و به سراغ جایزه پژوهش سال سینما  برویم. این جایزه چه جایگاهی در سینمای ایران دارد و کدام خلا موجود را می‌خواهد پر کند؟

جایزه پژوهش در دوره سابق سازمان سینمایی و دوره آقای اربابی تاسیس شد. علتش هم این بود که علاوه بر جشنواره‌هایی که در سینمای ایران برگزار می‌شود، یک جشن یا جایزه‌ای را به پژوهش‌های سینما اختصاص دهیم تا وجه پژوهشی سینمای ایران جدی گرفته شود و پشتوانه‌های نظری و تئوریک در سینمای ایران تقویت شود.

این جایزه در میان اهالی سینما و هنر تا چه میران جدی گرفته می‌شود؟

اساساً مقوله پژوهش و إحساس نیاز به پشتوانه نظری در تولیدات سینمایی و در اقتصاد سینما در جهان جدی گرفته نمی‌شود و حتی برای برخی از مدیران سینمایی روشن نیست. ۵ سال است که از عمر جایزه‌ی پژوهش می‌گذرد و برای اینکه ما قضاوتش کنیم زود است اما اینکه اساسا بدنه‌ی سینما به مقوله پژوهش چه اندازه توجه می‌کند، نیاز به کنکاش دارد. من تصور می‌کنم که هنوز به این نیاز نرسیده‌اند. یعنی سینماگران ما و کسانی که در سینما کار اقتصادی می‌کنند، کسانی که سیاست گذاری‌های کلان در حوزه سینما می‌کنند، ارتباطشان با بدنه پژوهش قطع است و اگر حسب نیاز و حسب مورد کسی نیاز به پژوهش داشته باشد و به پژوهش اهمیت بدهد، سفارش انجام پژوهش را می‌دهد. در کلیت هنوز به این احساس نیاز نرسیدیم که پژوهش می‌تواند سینما را بالنده کنده.

به نظرتان این پژوهش‌ها بر ساختار سینما و بر رویکرد مدیران تاثیر می‌گذارد ؟

ما جایزه را برگزار می‌کنیم و در بینش آثار پایش و رصد می‌شوند اما چه اندازه مدیران استفاده می‌کنند؟ پاسخ این است که من درمقام توصیه و پیشنهاد، توصیه می‌کنم که از این پژوهش‌ها بهرمند شوند و نبض سینما و نبض نظری سینما را ببینند اما اینکه چقدر موفق باشیم به نظر میرسد که سال به سال بهتر می‌شویم اما هنوز جای کار بسیاری دارد.

با رصدی که بر روی محصولات و خروجی سینمای بعد از انقلاب داشتید سینما ما تا به حال با پژوهش و نظریه پردازی جلو رفته؟ مثالی به نظرتان میرسد؟

من جز منتقدان این امر هستم که ما در سینمای ایران دچار فقدان نظریه پردازی هستیم و پشتوانه های نظری در سینمای ایران اگر باشند که من آن را هم بعید میدانم روشن نیستند.  سیاست‌گذاری در حوزه سینما و نظریه‌پردازی در حوزه سینمای کشورمان هر دو مغشوش است و در سینمای بعد از انقلاب سیاست‌ها بیشتر از نظریه‌ها تاثیرگذار بودند. دلیلش هم این است که ما این نیاز را در جامعه‌مان و در جامعه‌ سینمایی‌مان ایجاد نکردیم که اگر به تولید یک اثر می‌پردازند حتما باید به دنبال این باشند که پشتوانه یا چهارچوب نظری خودشان را هم تبیین کنند. سینما میراث فرهنگی امروز ماست و دیگر ساختمان‌ها و بناها میراث فرهنگی ما نیستند. در آینده روزگار ما را با فیلم‌های ما بررسی می‌کنند و لذا فیلم‌هایی که در سینمای ما تولید می‌شود اگر دچار فقدان نظریه‌پردازی باشند، سینمای غیرقابل مطالعه‌ای خواهیم داشت. یعنی سینمایی که جدی گرفته نمی‌شود و یک میراث فرهنگی جدی نگرفته شده در قضاوت تاریخ خواهیم شد. به عبارت دیگر ما با یک سینمای تقویمی و مصرفی مواجه می‌شویم که صرفا در یک تقویمی قرار می‌گیرد و مصرف می‌شود اما با سینمای تاریخی مواجه نیستیم.

سینمای تاریخی اتفاقی است که در تاریخ ثبت می‌شود و در تاریخ قابل بررسی است اما سینمای تقویمی یک محصول مصرفی است که در دوره‌ای است که می‌آید و می‌رود. ما برای اینکه از ظرفیت سینما استفاده کنیم حتما باید به تولیداتی بپردزایم که تاریخ‌ساز باشد و برای تاریخ‌ساز بودن، پشتوانه‌های نظری و تئوریک نیاز است.

حالت ایدآل برای افزایش اثرگذاری جایزه پژوهش سال سینمای ایران بر زیست‌بوم هنر سینما چیست؟

حالت ایده‌آل اینگونه است که ما در بدنه سینما و سیاست‌گذاران فرهنگی و تولید کنندگان فیلم، نیاز به پژوهش و پشتوانه‌های نظری را ایجاد کنیم. از طرف دیگر پژوهشگران و دانشگاه‌های ما که ارتباطشان به کلی با جهان سینما قطع است، به سمتی سوق دهیم که متوجه شوند  پژوهش‌های راهبردی و کاربردی مورد استفاده در سینما ایران چیست؟ این فهم نیاز در هر دو سوی این ماجرا حتماً به ساخته شدن یک جهان جدید نظری و یک مبنای مستحکم برای سینما ایران خواهد انجامید. در حال حاضر نظریه پردازی در سینمای ایران فاقد ادبیات بومی و حتی ادبیات‌سازی است. پشتوانه‌های نظری و مقیاس‌های نظری عمدتا از غرب می‌آید و ما نتوانستیم خودمان برای سینمای خودمان نظریه‌پردازی داشته باشیم.

فاطمه‌ صالحی‌نیا

کلید واژه:
گروه بندی: اخبار , ویژه ها

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است