اصغر یوسفینژاد غنیمتی بزرگ برای سینما و ادبیات سینمایی ایران بود که پشت نجابت فراوانش نادیده انگاشته میشد.
اولینبار اصغر یوسفینژاد را در دفتر مسعود مهرابی دیدم. چند سالی میشد منتقد مجله بودم و برای صحبت درباره یکی از نوشتههایم رفته بودم. یوسفینژاد را به چهره نمیشناختم. وقتی مهرابی معرفیاش کرد، تازه فهمیدم نویسنده صفحه نقد کتابهای سینمایی است؛ صفحهای که مطالبش نشان از مطالعه و قدرت تحلیل بالا داشت و در عین اشراف بر سوژه، بر جامعیت و انصافش در گزینش کتابها گواهی میداد. اولین چیزی که برایم در همان دیدار نخست نمود داشت، تواضع بیشائبهاش بود؛ پدیدهای که در دیدارهای بعدیمان در مجله همچنان وجود داشت.
اما شگفتی بزرگی که یوسفینژاد برای من و دیگر همکاران سینمایینویسش آفرید، ساخت فیلم «خانه» بود. معمولاً منتقدها در فعالیتهای اجرایی سینمایی موفق نیستند. راستش درباره یوسفینژاد که اخبار ساخت فیلم اولش را پیگیری میکردیم، عموماً همین نظر را داشتیم. اما فیلم که در جشنواره اکران شد، از همان صحنههای خیرهکننده ابتدایش، دریافتیم چقدر پیشبینیمان پوچ بود. «خانه»، میزانسنی پیچیده درون یک منزل وسط مراسم عزاداری داشت و در مسیر پرپیچوخم دوربین، داستانی پرلایه و پر از غافلگیری روایت میشد. تسلط یوسفینژاد بر کارگردانی چنان بود که گمان نمیرفت این اولین کار بلند سینمایی اوست؛ آن هم با امکانات کار در شهرستان. او فیلم دیگرش «عروسک» را هم با همین الگو ساخت. این بار به جای عزا، جشن ازدواج در میان بود، ولی باز هم روندی معمایی در روایت وجود داشت که به بیقراری فضا و دوربین میانجامید. حیف که این فیلم با بدسلیقگی هیئت انتخاب جشنواره اخیر فیلم فجر برای مسابقه انتخاب نشد (در شرایطی که در همین دوره از جشنواره، انبوهی فیلمهای بنجل در بخش مسابقه بود) و تا زمان زنده بودن یوسفینژاد هم خبری از صدور مجوز برایش نشد.
یوسفینژاد در یکی از دورههای جشن کتاب سال سینمایی هم داور بود. آن دوره مفتخر بودم که در جلسات داوری هم حضور داشته باشم و در جریان بحث درباره کتابها، از این مرد نکتههای فراوان بیاموزم و لذت همصحبتی را مفصلتر تجربه کنم.
یوسفینژاد غنیمتی بزرگ برای سینما و ادبیات سینمایی ایران بود که پشت نجابت فراوانش نادیده انگاشته میشد. عرض تسلیت به خانواده محترمش و ابراز حسرت برای خودمان و سینمایمان که آنطور که باید قدرش در آن دانسته نشد. او باز هم غافلگیرمان کرد؛ اینبار نه با فروتنی فراوانش و نه با ساخت فیلمی خیرهکننده؛ با مرگ نابههنگامش.
منبع: فیلم امروز/ مهرزاد دانش
انتهای پیام/
There are no comments yet