در فیلم «خیزش، غرش، آتش» با داستانی تاریخی مواجهیم که دو شخصیت اساطیری را احضار میکند و آنها را در دل شهری تحت تسلط بیگانگان در برابر هم قرار میدهد.
در فاصله سالهای ۱۸۵۸ تا ۱۹۴۷ کشوری که امروزه به نام جمهوری هند شناخته میشود، با عنوان تحمیلی راج بریتانیا (هندوستان) و تحت کنترل نیروهای بریتانیایی اداره میشد. در این سالها هندوستان شاهد شورشها و حرکتهای انقلابی بسیاری با هدف آزاد کردن مردم هند از دست نیروهای استعمارگر بود. آلوری سیتاراما راجو و کومارام بهیم دو مبارز انقلابی در سالهای ابتدایی قرن بیستم بودند که هر یک شیوهای متفاوت برای مبارزه داشتند. فیلم «خیزش، غرش، آتش» محصول ۲۰۲۲ است و به زندگی این دو مبارز انقلابی میپردازد و تصویر تازهای از هندوستان آن سالها را به نمایش میگذرد.
فیلم «خیزش، غرش، آتش» (RRR) با بودجه ۵۵۰ کرور روپیه (۷۲ میلیون دلار) پرهزینهترین فیلم هندی تا زمان اکرانش است. همچنین پیشبینی میشود که تا پایان دوره اکرانش ۱۱۵۰ کرور روپیه (۱۴۰ میلیون دلار آمریکا) در هندوستان و ۱۲۰۰ کرور روپیه (۱۵۰ میلیون دلار آمریکا) در سراسر جهان درآمد داشته باشد. تمام این موارد بدون احتساب درآمد فیلم از طریق پخش در پلتفرمهای نمایش خانگی است. فیلم در میان ده فیلم پُرطرفدار نتفلیکس در سال ۲۰۲۲ قرار دارد و به راحتی میتوان گفت با تحسین و استقبال جهانیان مواجه شده است. امتیاز «خیزش، غرش، آتش» در وبسایت راتن تومیتوز بالای ۹۰ درصد، در IMDB هشت از ده و در وبگاه متاکریتیک که نمرات را بر اساس نظر منتقدان مشخص میکند، ۸۴ از ۱۰۰ است.
موضوعی که نشان میدهد این فیلم هم عامه مردم را با خود همراه کرده و هم با تحسین منتقدان مواجه شده است. اما دلیل این محبوبیت و ستایش چیست؟ در ادامه به بهانه اکران فیلم «خیزش، غرش، آتش» در سینماهای ایران، نگاهی خواهیم داشت به ویژگیهای داستانی و درونمایهای که RRR را با وجود آنکه محصولی کاملاً بومیست به اثری جهانی تبدیل کرده است.
دوست، دشمن، هموطن
سال ۱۹۲۰ اسکات باکستون، فرمانده نیروهای بریتانیایی در دهلی، دختربچهای روستایی را از خانوادهاش جدا کرده و به شهر میبرد. این اتفاق هسته مرکزی داستانی است که شاخ و برگ گرفته و زمینهساز معرفی شخصیتهای اصلی داستان میشود. فیلم زمان طولانی را به معرفی دو شخصیت اصلی اختصاص میدهد که در ابتدا رابطهای میان آنها وجود ندارد. راجو (رام چاران) نیروی ارتشی است که با وجود هندی بودن علاقه عجیبی به خدمت به نیروهای بریتانیایی دارد.
از سوی دیگر بهیم (ان.تی راما رائو جونیور) برادرِ دختربچهای است که از روستای بُرده شده و حالا قصد دارد به هر شکل ممکن خواهرش را به آغوش خانواده باز گرداند. همین موضوع باعث شده نیروهای ارتش بریتانیا برای مقابله با او به فکر بیافتند. راجو برای پیشرفت و تبدیل شدن به افسر ارشد، متعهد میشود بهیم را دستگیر کند. هر دوی آنها در دهلی به کار خود مشغولند و از اهداف هم خبر ندارند، تا اینکه بر اساس اتفاقی با یکدیگر آشنا شده و رفاقتی عمیق میان آنها شکل میگیرد…
«خیزش، غرش، آتش» قرار است داستان رویارویی این دو دوست را به تصویر بکشد. اینکه چطور اهداف متفاوت، دو هموطن را در برابر هم قرار میدهد و به جان هم میاندازد. به بیان دیگر، چگونه یک شورشی توسط هموطن خود سرکوب میشود. درام قدرتمندی که میتواند بیننده را با خود همراه کرده و چشم انتظار پایان داستان نگه دارد. اما علت جذابیت «خیزش، غرش، آتش» داستان حماسی و شخصیتهایی با پس زمینه احساسی قدرتمند نیست، بلکه شکل معرفی آنها به بیننده است.
بهیم و راجو دو شخصیت واقعی و تاریخی هستند که در زمانها و مکانهای متفاوت با حاکمیت بریتانیا مبارزه کردهاند و هیچگاه با یکدیگر ملاقات نداشتند. این فیلم آنها را از دل تاریخ هند فرا میخواند و بهجای آنکه آنها را در کنار هم بگذارد، در برابر هم قرار میدهد. در نتیجه بهجای آنکه چرایی مبارزه به تصویر کشیده شود، چگونگی آن به نمایش در میآید و از این طریق با گذشته آدمهایی آشنا میشویم که با اهدافی مشترک، در مسیرهایی متفاوت گام برمیدارند.
علاوهبراین «خیزش، غرش، آتش» بهجای تقدیس شخصیتهای واقعیاش و پرداختن به خاستگاه تاریخی آنها بهعنوان قهرمان، بهیم و راجو را در قالبِ شخصیتهای دو حماسه اساطیری هندو یعنی «رامایانا» و «مهابهاراتا» به تصویر میکشد؛ یکی مظهر آب و دیگری آتش. از این رو با داستانی تاریخی مواجهیم که دو شخصیت اساطیری را احضار میکند و آنها را در دل شهری تحت تسلط بیگانگان در برابر هم قرار میدهد. بدین ترتیب «خیزش، غرش، آتش» بهجایِ آنکه درامی تاریخی باشد تبدیل به اکشنی فانتزی میشود. حالا دیگر رفتارهای عجیب شخصیتها، اغراق در نمایش موقعیتها و غلو در بیان احساسات شکلی منطقی بهخود میگیرند و در قالب رزمنامهای پُر زرق و برق به نمایش درمیآیند.
نبرد با حیوانات وحشی، جنگهای تنبهتن و تیراندازیهای عجیبوغریب همگی در قالب این شکل از روایت داستانی تاریخی قابل باور جلوه میکنند. همچنین باعث میشوند «خیزش، غرش، آتش» تبدیل به اکشنی مفرح و سرگرم کننده شود. فیلمی که در تمامی دقایقش موقعیتهایی پُرهیجان را با پیوند دادن داستان به اساطیر هند معنادار جلوه میدهد و میکوشد از شخصیتهایش اَبرقهرمانهای تاریخی بسازد که در طول مبارزه با استعمار به درک تازهای از آزادی و رفاقت دست مییابند. «اونجرز»ی هندی با درونمایههای شرقی که بهجای بیحسوحالیِ مُسریِ ابرقهرمانهای هالیوودی، شور و حرارتی مجذوبکننده دارند.
«خیزش، غرش، آتش» فیلمی برای نمایش روی پرده سینماست. قاب کوچک نمایشگرهای خانگی از عظمت تصاویر باشکوه فیلم میکاهند. آن هم در مورد فیلمی که دوست دارد در نمایش همه چیز اغراق آمیز عمل کند. فرقی نمیکند شکار ببر و گرگ باشد، واژگون شدن کامیون یا شکنجه کردن محکومی در برابر هزاران نفر. این فیلم بلاک باستری دیوانهوار است که واقعیت و خیال را در هم میآمیزد تا تاریخ سرزمینش را همچون افسانهای جاودان روایت کند.
منبع: مجله سینماتیکت/ حسین جوانی
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است