سیزدهمین شماره از ماهنامه صبا نگاهی به بازیهای برتر سریال «یاغی» (محمد کارت) داشته که این مطلب را میتوانید در ادامه مطالعه کنید.
محسن شرفالدین در یادداشتی در شماره سیزدهم ماهنامه صبا نگاهی به بازیهای برتر سریال «یاغی» (محمد کارت) انداخته که متن کامل این مطلب را میتوانید در ادامه مطالعه کنید.
بعد از هشت قسمتی که در زمان نگارش این یادداشت از پخش سریال «یاغی» به کارگردانی محمد کارت میگذرد رفتهرفته میتوان به مسیر کلی داستان پی برد و محتوای مورد نظر سازندگان اثر را تشخیص داد. هر چند که همچنان با پخش قسمتهای تازه کاراکترهایی به قصه اضافه میشوند که رازآلود بودن ماجرای «یاغی» را حفظ کرده و تعلیق روایی آن را بالا میبرند.
رؤیاسازی و رؤیاپردازی و جنگ برای پیروزی و سخن گفتن از امید و رهایی در مجموعههای اخیر شبکه خانگی و حتی آثار سینمایی کشور تقریباً نایاب شده است. طبیعتاً این تاثیریست که سینما از جامعه گرفته و ترجیح داده بیشتر از هر چیزی، نقد صریح و بیپروا را درباره آینده نامعلوم و تلخ مردمانش هدف قرار دهد (البته روی سخن ما با سینمای جدی و اجتماعی کشور است). اما به نظر میرسد سریال «یاغی»، حداقل تا اینجای کار، در مسیر جنگ برای رؤیای یک جوان مستعد و باهوش، با رویکردی انسانی و اخلاقی هدفی تازه و متفاوت را در پیش گرفته است. باید ببینیم آیا این مجموعه حقیقتاً قرار است یک قهرمان مبارز و موفق را در رگبار مصیبتها به سر منزل مقصود برساند یا در ادامه مسیر سریال با چالشها و اتفاقهای تازه به سمتوسویی دیگر خواهد رفت. پس شاید هنوز برای قضاوت در مورد کلیت مجموعه «یاغی» زود باشد و نتوان نظر نهایی را درباره کیفیت این اثر ابراز داشت. ولی با این حال چیزی که از همان قسمتهای ابتدایی مشهود بوده، یکدستی و کیفیت بالای بازی بازیگران سریال یاغی است؛ چه ستارهها و بازیگران باتجربهای که در بالاترین سطح ظاهر شدهاند و چه جوانها و پدیدههایی که برای اولین بار تجربه درخشش در یک مجموعه پر مخاطب را پشت سر میگذارند.
سریال «یاغی» به کارگردانی محمد کارت در ادامه فیلم «شنای پروانه» به طبقهای میپردازد که گرفتار جبر جغرافیایی، و خانواده و دوستان و اطرافیانی هستند که هر کدام به جای یاری رساندن به موانع جدی در مسیر زندگی تبدیل میشوند. «یاغی» مسیر بسیار دقیق و گام به گامی را در پرداخت یک قصه اجتماعی پیموده و توانسته با معرفی قهرمان و ضد قهرمانهای شناسنامهدار، شخصیتهای تأثیرگذاری را بسازد که احتمالاً در ادامه داستان مواجهه و برخوردهای جذاب و پرکششی را در برابر یکدیگر تجربه خواهند کرد. چنین پرداختی فضای مناسبی را برای بازیگران مهیا کرده تا اکثراً با اجرایی برونگرا و احساسی، توانایی خود را در ایفای نقشهای نزدیک به تیپ به رخ بکشند. در این یادداشت تلاش کردهایم از منظر کیفیت بازیگری سریال «یاغی»، نگاهی به این مجموعه و ستارهها و پدیدههایش داشته باشیم و البته بهترین بازیگرانی که تا اینجای کار در این سریال خوش درخشیدهاند را معرفی کنیم.
ستاره: پارسا پیروزفر
بحث جالب فضای مجازی در یکی دو ماه گذشته جدال بر سر این مسئله بوده که پارسا پیروزفر بازیگر بهتریست یا استایل و چهره و کاریزمایش باعث جلب توجه مخاطب و محبوبیتش شده است. برای رسیدن به پاسخ این پرسش باید به سابقه کاری این بازیگر گزیدهکار مراجعه کنیم. پارسا پیروزفر در سریالهای معدود تلویزیونیاش، از «در پناه تو» به عنوان اولین پروژهای که در آن به شهرت رسید گرفته تا «سفر سبز» و «در چشم باد»، همیشه در بالاترین سطح ظاهر شد و مورد استقبال قرار گرفت. او آثار سینمایی سطح بالایی را با تعدادی از بهترین فیلمسازان کشور در کارنامه دارد: از «ضیافت» و «مرسدس» و «اعتراض» با مسعود کیمیایی گرفته تا «پری» و «مهمان مامان» با داریوش مهرجویی؛ از آثار برگزیده تاریخ سینمای ایران چون «اشک سرما» و «اینجا بدون من» گرفته تا فیلمهای با اعتباری چون «شیدا»، «اسب حیوان نجیبی است» و «تی تی». بازیگری که چه وقتی به عنوان جوان خوشتیپ عاشقپیشه روی پرده سینما ظاهر شد خوش درخشید و چه زمانی که در نقش یک معتاد یا سرباز صفر مرزی و کلاهبردار حرفهای نگاهها را به خود خیره کرد.
این هفتهها به دلیل بازی پارسا پیروزفر در سریال «یاغی» و نقش پرچالشی که با کاراکتر دوگانه و خاکستری در این مجموعه به عهده گرفته، و همچنین اکران فیلمهایی چون «مجبوریم» و «تی تی»، پس از سالها، با ترافیک کاری از سوی این بازیگر مواجه هستیم. امری که موجب شده تا نام پارسا پیروزفر در فضای مجازی وایرال شده و تصاویر و ویدیوهایی از سکانسهایش دست به دست بچرخد. در این میان پارسا پیروزفر بیشک یکی از برترین بازیهای سریال «یاغی» را ارائه داده و وایرال شدن چند تکگویی انگیزشی او در این مجموعه میان کاربران ایرانی اینستاگرام گواهی بر استقبال گسترده و محبوبیت روز افزون این ستاره با سابقه سینمای ایران است؛ بازیگری که در «یاغی» ثابت میکند با ورود به مرحله بازی در نقش شخصیتهای میانسال باید شاهد اوج مجددی در کارنامه حرفهای او باشیم.
پدیده: آبان عسگری
همانطور که گفتیم سریال «یاغی» علاوه بر درخشش بازیگران مطرح، محفلی برای معرفی چند بازیگر کمتر شناخته شده نیز بوده است. آبان عسگری با اینکه پیش از این سابقه حضور در چند فیلم و سریال را داشته اما بیشک با سریال «یاغی» به اوج حرفه خود رسیده و مهمترین نقشآفرینی کارنامهاش را ارائه داده است.
لطافت غرورآمیز عاطی که گاهی با مهر به تنها برادرش همراه میشود و گاهی با خشم برای دفاع از او طغیان میکند، از این کاراکتر یک شمایل ویژه و بهیادماندنی در «یاغی» ساخته است. آبان عسگری بازیگر این نقش، نمونه سینماگری است که پله پله و مرحله به مرحله در سینما رشد یافته و صبوری و همراهیاش با محمد کارت در آثاری چون «شنای پروانه» و «بچهخور»، به محصولی پر مخاطب و موفق چون «یاغی» رسیده است. یک بازی کاملاً ذاتی با کمترین جلوهگری و البته تفاوتی قابل تأکید در عین سادگی… او خواهرانگی دلپذیر ایرانی را از طبقه سنتی گرفته و با فرهنگ متفاوت یک موسیقیدان زبردست و احتمالاً روشنفکر تلفیق کرده و به کاراکتری رسیده که در عین جسارت و شجاعت، زنانگی پر احساس و گاهی غمانگیز را نمایندگی میکند.
ستاره: طناز طباطبایی
قطعاً یکی از کنجکاویبرانگیزترین شخصیتهای سریال «یاغی» در قسمتهای ابتدایی این مجموعه، کاراکتر طلا با بازی طناز طباطبایی بوده است. سکانس ورود این شخصیت به سریال با آن شمایل خاص و پوشش متفاوت، موهای طلایی و لحنی قدرتطلبانه در همان ابتدا ثابت کرد که با یک شخصیت زن ضد کلیشه با جریان اصلی داستانسرایی ایرانی مواجه هستیم. رازآلودگی کاراکتر طلا در همین چند قسمتی که تا اینجا در داستان حضور داشته او را هم دختری دلسوز و عاشقپیشه تصویر کرده و هم زنی قدرتمند با پنهانکاریها، دروغها و هوش ذاتی که میتواند دست به هر کاری بزند. از سویی زوج طناز طباطبایی و پارسا پیروزفر، که از همان ابتدای انتشار خبر تولید «یاغی»، یکی از ابزارهای اصلی تبلیغاتی مجموعه به حساب میآمد، حالا با اجرای درست و به اندازه این دو بازیگر، کنجکاویها نسبت به دنبال کردن این سریال را به شدت افزایش داده است. آنچه میتواند حضور این دو بازیگر را جذابتر کند توانایی هر دو برای ایفای نقش شخصیتهایی دوگانه و بر لب تیغ است؛ طوری که مخاطب تا لحظه آخر متوجه نشود که با یک فرشته نجاتبخش طرف شده یا سر و کارش با مافیای متصل به مراکز ثروت و قدرت بوده است. اگر برای این دو بازیگر در نقشهای طلا و بهمن، قصهای درخور توجه و بدون باگهای معمول فیلمنامههای ایرانی تدارک دیده شده باشد، احتمالاً با یکی از بهیادماندنیترین زوجهای تاریخ شبکه نمایش خانگی مواجه خواهیم شد. طناز طباطبایی که نقشهای دشوار و بهیادماندنی در سینمای ایران بر عهده داشته انگار با سریال «یاغی» معرفی مجددی برای مخاطب متفاوت و انبوه شبکه نمایش خانگی داشته و تنها رشد چهار برابری دنبالکنندگان پیج اینستاگرامش گواهی بر این مسئله است.
پدیده: الیکا ناصری
بازیگران جوان متعددی با سریال «یاغی» به دنیای بازیگری معرفی شدهاند. احتمالاً پیش از همه نام الیکا ناصری به ذهن میرسد که در نقش ابرا، عشق یگانه جاوید، توانست با همین حضور مختصر تا اینجای کار نگاهها را به سوی خود جلب کند. بازیگری با میمیک و گویشی منحصربهفرد که خیلی زود معصومیت و صمیمیتش در ایفای نقش ابرا برای مخاطبان سریال «یاغی» به یک ویژگی خاص تبدیل شد و او در دل مخاطبان این سریال جا باز کرد. این بازیگر دهه هشتادی و بسیار جوان که پیش از این هم سابقه حضور کوتاهی در آثار سینمایی را داشت، احتمالاً با درخشش در سریال «یاغی» مسیر جدیتر و پرچالشی را در حرفه بازیگری در پیش خواهد گرفت. از آینده و مسیر سریال اطلاعی نداریم ولی بر اساس منابع اقتباس احتمالاً در قسمتهای آتی شاهد حضور بیشتر الیکا ناصری در سریال «یاغی» خواهیم بود؛ موقعیت ویژهای برای بازیگری مستعد که باید قدرش را بداند.
ستاره: علی شادمان
علی شادمان در نقش جاوید سریال «یاغی» گام آخر در پرشی که به سوی ستاره شدن در سینمای ایران آغاز کرده بود را به سرانجام رسانده است. اکنون میتوان از علی شادمان به عنوان یکی از محبوبترین بازیگران جوان این سینما نام برد؛ بازیگری که در عین جوانی کولهباری از تجربه را نیز به دوش میکشد و آثار متنوع و شخصیتهای گوناگونی را در کارنامه خود به ثبت رسانده است: کارنامهای که اگر به فرازهای آن نگاهی بیاندازیم، قطعاً آغازش با فیلم بهیادماندنی «میم مثل مادر» خواهد بود و آخرین تصویر جذابی که تا قبل از «یاغی» از این بازیگر در شبکه نمایش خانگی دیده شد حضور او در سریال پرمخاطب «میخواهم زنده بمانم» به کارگردانی شهرام شاهحسینی است؛ سریالی که سال گذشته پخش شد و سکوی پرتابی دیگر در کارنامه این بازیگر محسوب میشد. یا در ادامه میتوانیم از سریال «کیمیا» نام ببریم که در کارنامه علی شادمان به نوعی شروع درخشش یا آغاز دوران بلوغ بازیگریش به حساب میآید؛ بلوغی که با فیلمهایی چون «جاندار» و «مردن در آب مطهر» به کمال رسید و این بازیگر را برای درخشش در نقش اول مجموعهای پر هزینه و جذاب چون «یاغی» آبدیده کرد.
علی شادمان این روزها در شمایل جاوید، پسر فقیر و دوستداشتنی «یاغی» معصومیت و خشونت را به گونهای پیوند زده که قطعاً تماشایش برای جماعتی که با این طبقه از نزدیک آشنا هستند بسیار باورپذیر و تحسینبرانگیز خواهد بود. او در دومین همکاری با محمد کارت پس از نقش کوتاه و متفاوتش در فیلم «شنای پروانه» آمده تا نقش اصلی یک درام اجتماعی پرچالش را بر عهده بگیرد و سفر قهرمانی یک نوجوان رؤیاپرداز و عاشقپیشه را آغاز کند. بیشک تماشای این کاراکتر دوستداشتنی و شیرین و دانستن عاقبت این عشق و این مسیر قهرمانی از انگیزههای اصلی ما و اکثر مخاطبان سریال «یاغی» برای پیگیری این مجموعه خواهد بود.
پدیده: عباس جمشیدیفر
شاید عجیب باشد در حالیکه دو پدیده قبلی که از سریال «یاغی» معرفی کردیم، هر دو بازیگران کمتر شناختهشده و جوانی بودند که تازه با سریال «یاغی» درخشیدند حالا از نام شناختهشدهای چون عباس جمشیدیفر به عنوان یک پدیده در این محموعه نام ببریم. احتمالاً این سؤال پیش میآید که چگونه نام او پس از حدود بیست سال سابقه بازیگری در این بخش معرفی میشود. اگر به کارنامه این بازیگر با سابقه توجه داشته باشید قطعاً متوجه دلیل این انتخاب خواهید شد. بازیگری که سالهای سال در نقشهای کمدی فرعی و اخیراً در نقشهای اصلی سریالهای طنز تلویزیونی شناخته شده بود و حالا در یک نقش متفاوت و عجیب در سریال «یاغی» درخشیده است. نقشی که میتوان گفت یک تحول جدی در مسیر حرفهای این بازیگر است. قطعاً باید بخشی از ارزش و اعتبار کار او را به شجاعت و جسارت محمد کارت برای در اختیار قرار دادن چنین فضایی به چنین بازیگر توانایی که سالها مورد بیتوجهی قرار گرفته بود اعطا کرد. عباس جمشیدیفر چه در شمایل و چه در نوع بازی همه مخاطبان «یاغی» را غافلگیر میکند. انگار پیش از این ما هیچ شناختی از چنین بازیگری نداشتیم؛ مسیری که او با سریال «زخم کاری» آغاز کرد تا از فضای کمدی آشنایی که در آن تجربه و سابقه و توانایی دارد فاصله بگیرد و حالا با سریال «یاغی» به کیفیتی در اجرا رسیده که مورد توجه و تحسین اغلب مخاطبان و منتقدان قرار گرفته است.
و بالاخره: امیر جعفری
در طول بیست سال فعالیت هنری امیر جعفری در سینما و تلویزیون، چه آن زمان که تنها به عنوان یک کمدین شناخته میشد و چه بعدها که به عنوان یک بازیگر کارهای درام و جدی تبحر خود را نشان داد، هیچ وقت به یاد نداریم که او نقشی را پایینتر از حد متوسط اجرا کرده باشد. او به معنای واقعی کلمه به عنوان یک بازیگر کاربلد و استاندارد در سینمای ایران شناخته میشود. اما به جرئت میتوان گفت امیر جعفری در سریال «یاغی» از همه ابعاد تکنیکیترین و به نوعی برترین بازی مجموعه را در ۱۰ قسمت ابتدایی آن ارائه داده است؛ در سریالی که وقتی قرار است درمورد بازیگران منتخب آن بنویسیم نمیتوان به کمتر از ۷ الی ۸ گزینه رضایت داد. امیر جعفری دیگر به مرحله استادی در خلق کاراکتر رسیده. بازی همزمان او در دو نقش متفاوت سریالهای «جیران» و «یاغی» اثبات این ادعاست. او بازیگریست که وقتی قرار است ضد قهرمان زالو صفت سریال «یاغی» را به تصویر بکشد با چنان تبحر و جزئیاتی شخصیت را طراحی میکند که انگار سالها در آن مخروبه پر از زباله زندگی کرده و سالهاست خون نوجوانان مستعدی چون جاوید را میمکد. امیر جعفری در سریال «یاغی» به معنای واقعی صحنه را مال خود میکند و در عین منفور بودن کاراکتر، شیرینی و طراوتی به نقش خود میبخشد که تماشایش را دلپذیر و جذاب میکند. اگر «یاغی» را ندیده یا قصد ندارید ببینید، پیشنهاد ما این است تنها چند قسمت ابتدایی این مجموعه را برای تماشای بهترین یا حداقل یکی از بهترین بازیهای سال، بهترین بازی سریال «یاغی» و شاید بهترین نقشآفرینی کارنامه هنری امیر جعفری، ببینید.
سیزدهمین شماره از ماهنامه صبا نگاهی به بازیهای برتر سریال «یاغی» (محمد کارت) داشته که این مطلب را میتوانید در ادامه مطالعه کنید.
محسن شرفالدین
انتهای پیام/
There are no comments yet