در سیزدهمین شماره از ماهنامه صبا به معرفی تعدادی از مجموعههای مهم از جمله «برف بیصدا میبارد» پرداخته شده است.
حسن حقیقی در مطلبی در شماره سیزدهم ماهنامه صبا به معرفی تعدادی از مجموعههای مهمی پرداخت که در ماههای اخیر از تلویزیون پخش شدند. یکی از این مجموعهها، «برف بیصدا میبارد» (پوریا آذربایجانی) است.
«برف بیصدا میبارد» مجموعهای درام به کارگردانی پوریا آذربایجانی و تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی است. این مجموعه همچنین آخرین فعالیت زندهیاد مسعود بهبهانینیا است؛ نویسنده باتجربهای که اتفاقاً تخصص ویژهای در نگارش سریالهای طولانی داشت و متأسفانه سال گذشته از دنیا رفت. الیکا عبدالرزاقی، پوریا پورسرخ، پاشا رستمی، پوریا شکیبایی، مریم شیرازی، فرهاد آئیش، مائده طهماسبی، آتیلا پسیانی، ثریا قاسمی، هادی دیباجی، فریبا متخصص، مینا وحید و پانتهآ سیروس از جمله بازیگران این مجموعه به شمار میروند. «برف بیصدا میبارد» داستان تلاشهای یک دشمن قدیمی را برای بر هم زدن اتحاد یک خانواده اصیل ایرانی در سه دهه مختلف روایت میکند.
قرار بر این بود که این مجموعه در دو فصل تولید شود. فصل اول در ۱۰۰ قسمت به مرحله تولید رسید و ۶۸ قسمت آن در فاصله دی تا اسفند ۱۴۰۰ روی آنتن شبکه ۳ سیما رفت. اما همزمانی پخش سریال با مناسبتهایی چون عید نوروز و ماه رمضان باعث توقف پخش این مجموعه شد. بعد از آن هم به دلایلی این وقفه ادامه پیدا کرد تا اینکه پخش قسمتهای باقیمانده از فصل اول از تاریخ ۱۴ تیر ۱۴۰۱ آغاز شد.
دیگران چه گفتهاند؟
علی مهاجر (روزنامه کیهان): «مجموعه تلویزیونی «برف بیصدا میبارد» هر چند که یک ملودرام خانوادگی است که داستان آن در دهههای ۶۰ و ۷۰ میگذرد، اما دقیقاً روی یکی از مهمترین مسائل روز جامعه ایرانی دست گذاشته است. داستان این سریال، تمثیلی از وقایع سالهای اخیر ماست. خانوادهای که هدف نفوذ یک دشمن قرار گرفته است؛ دشمنی که سالهاست در پی رسوخ در این خانواده است و در لباس دوست، اعضای خانواده را فریب میدهد. آنهایی که اصالت و ارزشها و منافع خانواده را ارجح میدانند، خیلی سریع به ماهیت این دشمن نفوذی پی میبرند، اما افراد مغرور و سادهدل و در عین حال حسودی چون سیمین فریب میخورند و بازیچه میشوند. حسادت آنچنان او را فرا میگیرد که برای عقدهگشایی، دشمن را به دوست ترجیح میدهد و… وقتی آگاه میشود که همه زندگیاش به یغما رفته است!… سیمین، احمد و کیانی، هر یک نمودهایی از جریانهای مختلف هستند که در این سریال به طور هنرمندانه دراماتیزه شده است. علاوه بر اینها باید به نمایش زیباییهای زندگی سنتی، به ویژه خانواده ایرانی در این سریال نیز اشاره کرد که از نقاط قوت آن است. «برف…» یکی از سریالهایی است که توانسته برخی از نشانههای سبک زندگی ایرانی-اسلامی را بازنمایی کند. از حجاب و پوشش برتر گرفته تا اهمیت نان حلال، احترام به بزرگترها، سادهزیستی، ازدواج آسان و… یکی دیگر از ویژگیهای سریال «برف بیصدا میبارد» بازی خوب بازیگران این سریال است، به ویژه پوریا شکیبایی که به خوبی نقش یک بدمن و قطب منفی این سریال را بازی و بازسازی کرده است. فرزند مرحوم خسرو شکیبایی، با جان بخشیدن به یک کاراکتر نفرتانگیز اما مرموز و نفوذی، به عنوان یک استعداد در زمینه بازیگری خودنمایی کرده است.»
جبار آذین (روزنامه قدس): «مهمترین امتیاز تولید «برف بیصدا میبارد»، از آنِ فیلمنامه پرمضمون و محتوا و حرفه ای سریال و یادگار زندهیاد مسعود بهبهانینیا، فیلمنامهنویس خوب سیما است که توسط زهرا پارسافر و طیبه شجری به سرانجام رسیده است. پردازش باورپذیر اغلب شخصیتهای اصلی مجموعه و رخدادها و حوادث آشنای اجتماعی و خانوادگی و رویدادهای دفاع مقدس، استفاده از بازیگران توانایی مانند فرهاد آییش، آتیلا پسیانی، مائده طهماسبی، الیکا عبدالرزاقی، پوریا پورسرخ و فریبا متخصص و بازیهای خوب آنها و کارگردانی قوی آذربایجانی از سریال خوب «برف بیصدا میبارد» اثری دیدنی، باورپذیر و وفادار به واقعیتهای تاریخی و مؤلفههای آثار خانوادگی، اجتماعی و تاریخی با چاشنیهای عشق و امید ساخته است. اگر از غیبت آگاهانه دهه هشتاد در این سریال بگذریم، «برف بیصدا میبارد» از معدود آثار خوشساخت، بامحتوا و تاریخی و اجتماعی موفق تلویزیون است که در سه فصل مناسب با کمترین حاشیهسازیهای زائد و درازگوییهای نامناسب تولید شده و در کنار آثار خوب و کمتعداد و بهیادماندنی تلویزیون و کارنامه خوب هنری پوریا آذربایجانی و برخی هنرمندان توانای آن نشسته است. «برف بیصدا میبارد»، صدا و تصویر عاشقانه بارش سپیدیها بر سیاهیهای زندگی در دورهای از تاریخ اجتماعی ایران است.»
مهدی موسوی تبار (روزنامه فرهیختگان): «آنچه «برف بیصدا میبارد» را با سریالهای دیگر شبانه متمایز میکند نگاه متفاوتش به واقعیات و حقایق زندگی است. قرار نیست به مخاطب باج داده شود و نقشهایی مانند خواهر و برادر و سایر بستگان سفید یا سیاه مطلق بمانند. وقتی قرار است از سقوط یا تباهی یک خانواده گفته شود بدیهی است که عوامل متعددی در آن سهیم هستند؛ عواملی که اتفاقاً از سر دلسوزی تصمیماتی میگیرند که سرنوشت چند نسل را تغییر میدهد. «برف بیصدا میبارد» با تمام ضعفهایی که در تاریخ و حتی درام و گاه شخصیتپردازی دارد اما توانسته مخاطب را با خودش همراه کند و روی مسأله مهمی به نام خانواده دست گذاشته است. سعی کرده از نگاه کلیشهای روزمره به خانواده و ارتباطات فاصله بگیرد و گاهی بیرحمانه به بینندگانش هشدار دهد که این اتفاقاتی که میبیند میتواند گریبان هر خانوادهای را بگیرد.»
نادر سلیمانی: «انشاءالله امسال صداوسیما بتواند برنامهها و سریالهای خوبی بسازد. من خودم از مخاطبان سریال در حال پخش «برف بیصدا میبارد» هستم و به نظرم کار خوبی است اما تعارف نداریم کمی قصهاش کِشدار است ولی همین که میتواند مخاطبش را نگه دارد، برای خانواده قشنگ است. نمیگویم سریال عالیای است ولی خوب است». (ایسنا)
نظر عوامل
پانتهآ سیروس: «پیشتر با پوریا آذربایجانی، کارگردان سریال همکاری کرده بودم. بر همین اساس با توجه به شناختی که از او داشتم، بازی در این مجموعه را پذیرفتم. این فیلمساز به کارش مسلط و آگاه است، برای همین اعتماد به او همیشه نتیجه خوبی خواهد داشت. نکته دیگر، ویژگیهای نقش بود که مرا برای حضور در سریال مجاب کرد. در «برف بیصدا میبارد» نقش یک چادری معتقد را بازی میکنم. من چادری نیستم برای همین جالب بود نقشی را تجربه کردم که تا به حال آن را بازی نکرده بودم. برای اینکه بتوانم نقش یک چادری را خوب بازی کنم نیاز به الگو داشتم که پیرامون خود آن را احساس کرده باشم. خوشبختانه چنین موقعیتی برای من وجود داشت، زیرا مادربزرگم دقیقاً همان الگویی بود که نیاز داشتم. مطلب بعدی که برای حضور در سریال به من انگیزه داد، قصه فیلم بود. داستان فیلم در دهه۶۰ میگذرد و چون این دوران را تجربه کردهام و لحظه به لحظه آن را احساس میکنم پس دوست داشتم چنین موقعیتی را مجدد تجربه کنم». (روزنامه جام جم)
الیکا عبدالرزاقی (بازیگر): «زندهیاد بهبهانینیا بدون آنکه تلاش عجیب و غریبی برای متفاوت کردن قصه داشته باشد، یک روند قصهگویی ساده و شیرین دارد. به نظرم او خیلی راحت و شیرین داستان میگفت و برای همین هم مردم داستانهای او را دوست میداشتند و همین الان هم با سؤالاتی طرفم که معلوم است مردم داستان را بهطور کامل دنبال میکنند. ما در این داستان یک بدمن کامل واقعی داریم و نویسنده سعی نکرده این بدمن را خاکستری تصویر کند. اتفاقاً این صراحت، تکلیف مخاطب را روشن میکند و مخاطب هم در داستان او را میپذیرد و از دستش حرص میخورد. این موفقیت داستان است که توانسته شخصیت منفی خود را باورپذیر به مخاطب ارائه کند. این ممکن است برای منِ بازیگر که آثار روز سینمای دنیا را پیگیری میکنم امتیاز منفی باشد که شخصیت رو است و خاکستری نیست و پیچیدگی عجیب وغریب داستانی ندارد اما میبینیم که مردم و مخاطبان این مدل داستانگویی را دوست دارد و نمیشود آن را کتمان کرد». (روزنامه جام جم)
پوریا شکیبایی (بازیگر): «من تصور میکنم که قبل از عید اتفاق خوبی افتاد. ارزیابی من فحشهایی است که در فضای مجازی به خاطر ایفای نقش حبیب میخورم و خداروشکر همچنان فحش میشنوم و این یعنی «برف بیصدا میبارد» بیننده خود را دارد. مخاطب فیلم را دنبال میکند تا سرانجام داستان حبیب و سیمین را ببیند. خودم شخصاً دوست ندارم که مردم از دست من یا کاراکتری که بازی میکنم حرص بخورند اما هر بازیگر دیگری که قرار بود یک جریانی را شروع کند، قطعاً نقش «حبیب» را میپذیرفت و دوست میداشت. من هم این ریسک را پذیرفتم. شما هرکاری که انجام دهی یک سری ضرر و یک سری منفعت دارد. من نسبت به همه بازیگرانی که در این پروژه بودند، تجربه کمتری داشتم و از همه عزیزان یاد گرفتم… مخاطبان با اینکه «حبیب» جایگاه و شکل دیگری داشت، هنوز بر این باور هستند که بازی من شبیه به پدر است. به نظر من مخاطب آزاد است که هر نوع برداشتی داشته باشد. پدر من معتقد بود که بازیگر بدون تماشاگر یعنی هیچ و تماشاگر حق دارد هرگونه قضاوتی از کار من داشته باشد. هر قضاوتی برای من به عنوان بازیگر محترم است. اما این که میگویند من میخواهم راهی را پیش بگیرم که پدرم رفته است، نه اصلاً اینجوری نیست و به جبر شباهت این موضوع تداعی میشود. فکر میکنم خرده هوشی دارم که کاری که پدرم کرده است را نکنم چرا که میدانم خلق آدمها، منحصری زیباست. هیچکس شبیه به هیچکس نیست. اگر بخواهم چنین کاری را انجام دهم به دل مخاطب نمینشیند.» (روزنامه صبا)
پوریا آذربایجانی (کارگردان): « به نظرم سریال خیلی توانست مخاطب را با خود همراه کند و تا جایی که من دیدم آدمهای مختلفی از قشرهای مختلف جامعه سریال را دیدند و ارتباط برقرار کردند. فیلمنامه جذابیتهای خود را داشت و یکی از آن جذابیتها این بود که داستان راجع به خانواده بود و من سعی کردم که کمک کنم این اتفاق محقق شود و یکی دیگر از جذابیتهای داستان این بود که قصه در دهه شصت میگذشت،در زمانی که این ارزشها پررنگتر و برای من جذابتر بود.» (روزنامه صبا)
نظر شخصی
حاج عطا شکیبا یک بازاری معتمد است که پس از سالها فعالیت به بازنشستگی و سپردن امور به نزدیکانش فکر میکند و پس از اطلاع از بیماریاش و جواب شدن از سوی پزشکان، در پی سرعت بخشیدن به این کارها و حلالیتطلبی نیز هست. بازاری معروف که باشی، احتمالاً دشمن هم پیدا میکنی، و حاج عطا نیز کینه قدیمی کیانی را پشت سر خویش دارد. همه چیز در باب واسپاری امور در حال انجام است که خبر امکان بهبودی حاج عطا به نظر یک آرامش نسبی را به همراه خواهد داشت. دنبالکننده آثار مرحوم بهبهانی که باشید خوب میدانید که این آرامش پیش از طوفان است و خیال خوشی بیش نیست. همینطور میشود و حاج عطا و همسرش در حادثه تصادف جانشان را از دست میدهند و جولان کیانی برای جبران و انتقام زخم حاصل از کینه و نفرت قدیمیاش شدت میگیرد و روابط بازماندههای خانواده شکیبا به سردی میگراید و در آستانه فروپاشی قرار میگیرد. در سالهای اخیر نمونههای زیادی را از چنین روایتهایی مشاهده کردهایم که در آنها کینه و نفرتی عامل فراز و فرود داستانی یک اثر بوده. آشنایی ما سبب میشود سختگیرانهتر جذب فراز و فرودهای یک اثر شویم. اگر چه ملات داستانی فراوان و خوب برای بالا بردن و بناکردن ساختمان اثری بلند مهم است اما بلد کار که باشی از یک خط داستانی کوتاه و لاغر هم یک مجموعه فربه و جذاب میسازی.
چهره شاخص
خصوصیات و فیزیک چهره پاشا رستمی ایجاب کرده که تا امروز معمولاً ایفاگر نقش افراد مثبت و مهربان باشد و در «برف بیصدا میبارد» نیز همینطور است. احمد جوان معتقد و باایمانی است که دغدغه حق و عدالت دارد و مصداق بارز انسانی است که حرف و عملش یکسان است و در برابر مشکلات صبوری پیشه میکند. البته اقتضائات جوانی نیز سبب میشود که گاهی رفتار ظالمانه کیانی را برنتابد و به یکباره از کوره در برود و با او گلاویز شود. ثبات شخصیتی و حفظ خصوصیات رفتاری احمد در سراسر قصه، موضوعی است که پاشا رستمی به خوبی از پس انجامش برآمده.
از سوی دیگر، شاید کیفیت و دقت طراحی صحنه کار در تطبیق زمانی ابزار، ادوات و نوع پوشش بهسبب گشتوگذار روایی بسیاری از آثار سالهای اخیر در دوره تاریخی دهه شصت به چشم نیامد اما بهطور حتم عنصری بود که بسیار به باورپذیری و ارتقاء کیفی اثر کمک کرد.
حسن حقیقی
انتهای پیام/
There are no comments yet