کمدی «بری» برای حتی شبکه کابلی مثل اچبیاو هم زیادی غریب به نظر میرسید و گردانندگان سریال هیچوقت از کمدی خالی استفاده نمیکنند و هرچقدر هم جلوتر میرویم سیاهی آن بنا به روایتی که داریم پررنگتر میشود.
فصل اول «بری» در سال ۲۰۱۸ پخش شد و از همان فصل نخستش تماشاگران ثابت خودش را به وجود آورد؛ داستان آدمکشی که به کلاس بازیگری میرود. کمدی «بری» برای حتی شبکه کابلی مثل اچبیاو هم زیادی غریب به نظر میرسید. حتی خالقان سریال «بازی تاجوتخت» نیز به سیاهبودن و جدیت سریال اشاره کردند. گردانندگان سریال هیچوقت از کمدی خالی استفاده نمیکنند و هرچقدر هم جلوتر میرویم سیاهی آن بنا به روایتی که داریم پررنگتر میشود.
سریال را الن برگ و بیل هیدر تولید کردهاند و نقش اصلی «بری» را خود هیدر بر عهده گرفته است. هیدر پیش از این با حضور ثابتش در برنامه «شوی شنبه شب» (SNL) هم مهارتهای استثنایی خود را در کمدی نشان داده بود و هم حسابی شهرت کسب کرده بود. بازی در «شوی شنبهشب» یکی از دلایل اصلی خلق سریال «بری» بود. هیدر که با بازی در برخی از اسکچها دچار استرس و اضطراب میشد این ایده را با شخصیت قاتل ادغام کرد. وقتی به الک برگ، دیگر خالق سریال ایده سریالی درباره یک آدمکش را داد برگ به او گفت اما این چه فرقی با بقیه هزاران نمونهای که دیدیم دارد و هیدر گفته بود که فرقش در این است که آدمکش خود اوست.
شخصیت هیدر تا اینجا بهعنوان یک کمدین تلویزیونی و تا حدی در سینما تصویرش ثابت شده بود. از این رو وقتی بینندگان او را در نقش نامتعارفی همچون بری میبینند، از همان اول کنجکاو تماشا میشوند. هیدر در این میان با بازی در سریال «دوقلوهای استخوانی» (سریالی که مدیران اچبیاو را مجاب کرد تا به سریال چراغ سبز دهند) و صداپیشگیاش در انیمیشن «درون و بیرون» و فیلم ترسناک «آن» (It) راه را برای محققشدن پروژه «بری» هموار کرد. بری (هیدر) سرباز از جنگ برگشتهای است که به پیشنهاد یکی از دوستان پدرش مهارتهای خود در نیروی دریایی را به کار میگیرد و بدل به آدمکشی قراردادی میشود. سر یکی از قراردادها پایش به لسآنجلس و به صورت اتفاقی به کلاس بازیگری جین کوزومو (هنری وینکلر) باز میشود و این خود شروع ماجراهای جدیدی را در پی دارد.
«بری» با ایده «راننده تاکسی» شروع میشود. شخصیت هیدر همانند تراویس بیکل (رابرت دنیرو) دچار بیخوابی است و به دنبال هدف میگردد و به قول خودش دوست عمویش به او این هدف را داده است. اشاره سریال به فیلمهای مختلف مانند دیگر آثار هالیوودی صرفاً اشارهای از روی فرهنگ عامهای که در اختیارشان هست نیست. این کار بیشتر به علاقه زیاد خود هیدر به سینما و فیلمهای غیرآمریکایی برمیگردد. فیلمهای اروپایی و کلاسیکهای غیرانگلیسی حتی وارد شوخیهای سریال نیز میشود، مثلاً در قسمت پایانی فصل اول افسر پلیس که نتیجهگیری شانسی و اشتباهش را به تیم خبرنگاران توضیح میدهد و درپایان این رخداد را با فیلم «یوجیمبو»ی آکیرا کوروساوا مقایسه میکند. روحیه عشق فیلمی هیدر از کارگردانی ده قسمت از کل سه فصل مشخص است.
بخش زیادی از تعریف و تمجیدهایی که از «بری» میشود جدا از فیلمنامه خاص آن به کارگردانی متفاوت سریال برمیگردد. قسمت پنج فصل دوم یا قسمت شش فصل سوم از نمونههای مثالزدنی کارگردانی و تدوین در میان سریالهای این چند سال گذشتهاند. همه اینها باعث شده تا سریال در سی رشته مختلف امی نامزد شود. هیدر تا به حال دوبار برای بازی در نقش بری و یکبار هم هنری وینکلر در نقش فرعی موفق به کسب جایزه امی شده است.
حضور هنری وینکلر بعد جذابتری به سریال اضافه میکند. او در دهه هفتاد ستاره اصلی یکی از مشهورترین سریالهای آمریکا به نام «روزهای خوش» بود. بهطوریکه شخصیت فانتزی او چنان در ذهنیت فرهنگ عامه جا خوش کرده که حتی تارانتینو نیز در «پالپ فیکشن» به آن اشاره میکند. فیلم بازی فوقالعاده کم ندارد، تا حدیکه حتی باعث شود بهخاطر آن نقش بیشتری بنویسند. آنتونی کاریگان در نقش نوهو هانک، رئیس باند خلافکاران چچنی بامزه سریال، ابتدا قرار بود در همان قسمت اول کشته شود اما بازی کمیک او چنان به دل سازندگان نشست که او را بدل به یکی از شخصیتهای اصلی سریال کردند.
سریال با ایدهای شروع میشود که بیشتر نشانگر سریالی در ژانر کمدی است. داستان بری و مشکلاتش با دوست پدرش، خرابکاری او این وسط یا اشتباهاتی که مافیای چچنی مرتکب میشوند همه در حالتی کارتونی قرار دارند. اما وقتی قتل و کشتاری صورت میگیرد، هیچ شوخیای در کار نیست و کاملاً فضای جدی برقرار میشود. این یکی از مهمترین تصمیمات اولیه سازندگان سریال بوده است. حتی پیش از آنکه صحنه خشن یا کشتنی را فیلمبرداری کنند، کلیپهایی از مرگ واقعی آدمها برای بازیگران پخش میشده تا عکسالعملشان واقعی به نظر برسد. چنین چیزی باعث شده تا جنبهای واقعگرا به اعمال بری داده شود و او را از کلیشههای همیشگی که در سریالها میبینیم کاملاً دور کند.
شخصیت بری فردی سرد و فاقد احساس است. او پس از آنکه اتفاقی برای کشتن کسی راهش به کلاس بازیگری باز شده با سالی آشنا میشود، زنی که در همان نگاه اول دل به او باخته اما در بیان احساساتش مشکل دارد. بازیگری به او یاد میدهد که چگونه با احساساتش روبهرو شود و بهتر خودش را بشناسد و هربار برای اجرای نقشی به یاد اتفاقات گذشته زندگیاش بیافتد. این امر ترفندی است که اگر برای بقیه آدمهای عادی کار کند برای بری دردسرساز میشود. به همین دلیل کمکم روح افرادی که به دست او کشته شدهاند همچون کارآگاهها و دیگر افرادی که دنبال او هستند به دنبالش میافتند.
این شیوه شخصیتسازی بهخودیخود موجب گشته تا هرچه جلوتر میرویم سریال سیاهتر شود، تا جاییکه وقتی به فصل سوم میرسیم با شخصیتی فروپاشیده از بری طرف هستیم اما باز هم از وجه کمدی آن کاسته نمیشود. حتی زمانیکه سکانس تعقیبوگریزی در حال وقوع است یا یک نبرد تنبهتن که یک قسمت کامل را در برمیگیرد را مشاهده میکنیم. فصل سوم «بری» نخست قرار بود در ۲۰۲۰ فیلمبرداریاش کلید بخورد اما با همهگیری بیماری و قرنطینه میسر نشد، برای همین دوسال در پخش آن وقفه افتاد.
منبع: مجله سینماتیکت/ امین نور
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است