• کد خبر: 4980
  • گروه : اخبار , ویژه ها
  • تاریخ انتشار:31 مرداد 1401 ساعت: 09:37

«شب طلایی»؛ تصویری بومی از خانواده

یوسف حاتمی‌کیا در فیلم «شب طلایی» سعی کرده یک خانواده ایرانی را با تمام جزئیاتش به تصویر بکشد و تلاش کند تا یک تصویر بومی از خانواده را پیش چشم تماشاگر بگذارد.


برای یوسف حاتمی‌کیا ساختن فیلم اول کار بسیار سختی بوده است. قیاس حاتمی‌کیای پسر با حاتمی‌کیای پدر، علاوه‌بر این‌که یک بازی رسانه‌ای جذاب است، گریزناپذیر هم به نظر می‌رسد. به احتمال زیاد بسیاری از تماشاگرانی که به تماشای این فیلم می‌روند، انتظار یک فیلم جنگی محکم یا یک ملودرام عقیدتی-سیاسی از جنس آثار حاتمی‌کیا را دارند. اما یوسف حاتمی‌کیا در این فیلم کاملاً هوشمندانه از دنیای پدر فاصله می‌گیرد و تلاش می‌کند دنیای خودش را خلق کند. دنیایی که با همه نقاط‌ ضعف و قوتش ارتباطی با جهان پدر ندارد.

«شب طلاییِ» یوسف حاتمی‌کیا داستان سرراستی دارد؛ در خانه مادربزرگ (مریم سعادت) همه دور هم جمع شده‌اند تا برای مادربزرگ جشن تولد بگیرند. همه چیز به‌خوبی پیش می‌رود تا این‌که داماد خانواده (حسن معجونی) سرزده به جشن تولد می‌آید تا شمش طلایی را که در خانه مادربزرگ به امانت گذاشته بود بردارد. اما با یک گشت‌و‌گذار ساده متوجه می‌شود که شمش طلا در خانه نیست و این سرآغاز درگیری‌ها میان اعضای خانواده است.

او برای ساختن فیلم اولش چندان ریسک نکرده و سراغ یک داستان ساده و سرراست خانوادگی رفته و تلاش کرده از دل یک داستان به ظاهر ساده یک فیلم گرم و جذاب بیرون بکشد. فیلمی که به مدت صد دقیقه تماشاگر را سرگرم دنیای جذابش کند و خاطراتی نوستالژیک را در ذهن او زنده نماید.

فیلم شبیه یک پرتره خانوادگی است. یوسف حاتمی‌کیا سعی کرده در این فیلم یک خانواده ایرانی را با تمام جزئیاتش به تصویر بکشد و تلاش کند تا یک تصویر بومی از خانواده را پیش چشم تماشاگر بگذارد. او در گام نخست تلاش کرده تا تک‌تک شخصیت‌های پرتعداد فیلم واقعی به نظر برسند و مابه‌ازای بیرونی داشته باشند. باید اعتراف کرد که حاتمی‌کیا تاحدی در این کار موفق شده است. داماد آب‌زیر‌کاه و طمع‌کار، همسری رنج‌کشیده و صبور، پسر جوانی که شکست عشقی را تجربه کرده و از همه‌ی دنیا عصبانی است، برادر بزرگترِ نگرانی که زندگی پراشتباهی داشته، برادر کوچک‌تری که درگیر مواد مخدر است، خواهری خرافاتی که تمام ذهنش درگیر طلسم و جادو است، دختر عاشق‌پیشه‌ای که عشقی پنهان را در قلب خود مخفی کرده است، جوان لااُبالی و بی‌خیال، داماد سنتی و مذهبی با لهجه شیرین آذری و سرانجام مادری رنجور و آلزایمری که با همه ضعف و ناتوانی‌اش نقطه اتصال این خانواده‌ی آشفته است.

یوسف حاتمی‌کیا در اولین تجربه فیلمسازی‌اش تلاش کرده تا داستان ساده فیلمش را با حضور شخصیت‌های متعدد و جذاب رنگ‌آمیزی کند. شخصیت‌هایی که هرکدام بخشی از داستان را پیش می‌برند. شخصیت‌هایی که در حد و اندازه یک کارگردان فیلم اول به‌خوبی پردازش شده‌اند تا فیلم «شب طلایی» تبدیل به فیلمی گرم و گیرا شود که به مدت صد دقیقه تماشاگر را سرگرم می‌کند.

کارگردان تلاش کرده تا داستان ساده فیلم را با تکیه بر خُرده‌پیرنگ‌های متعدد و با استفاده از شخصیت‌هایی که هرکدام ویژگی‌های خاصی دارند روایت کند. شاید بسیاری از تماشاگران ماجرای شمش طلا را خط اصلی داستانی فیلم بدانند. اما ماجرای شمش طلا صرفاً بهانه‌ای است تا کارگردان به وسیله آن به درون این خانواده مسئله‌دار نقب بزند و داستانک‌های متعددی از شخصیت‌های مختلف فیلم را روایت کند؛ داستانک‌هایی که وقایعی را رقم زده‌اند تا این خانواده در آستانه فروپاشی قرار بگیرد.

فیلم البته ستایشگر گذشته و سنت است و می‌کوشد مضمون اصلی خود را حول محور مادر و در ستایش او شکل دهد. همچنین به تماشاگر یادآوری کند که در جهان امروز که همه‌چیز رنگی از ریا و دورویی به خود گرفته است، مادر تنها نقطه‌ امید برای اتصال این جامعه از هم گسیخته است. البته این فیلم کارگردانی بهتری دارد و حاتمی‌کیای کارگردان با استفاده از دکوپاژهای نسبتاً خوب موفق شده تا ضعف‌های فیلمنامه‌ را که به‌علت تعدد خرده پی‌رنگ‌ها بسیار آشفته شده است بپوشاند.

گروه بازیگران فیلم، نقطه‌قوت «شب طلایی» است و نشان می‌دهد یوسف حاتمی‌کیا در هر حوزه‌ای که ضعف داشته باشد در انتخاب و هدایت بازیگران موفق عمل کرده است. حسن معجونی در فیلم متفاوت‌ترین نقشش  تا به امروز را ایفا کرده و تقابل‌ها و کش‌ومکش‌هایش با مسعود کرامتی به فیلم جذابیت ویژه‌ای بخشیده است. یکتا ناصر هم بعد از مدت‌ها از پیله نقش‌های تکراری بیرون آمده و موفق شده نقش یک زن رنج کشیده را به‌خوبی به تصویر بکشد.

مریم سعادت هم در نقش مادری پیر و حواس‌پرت بسیار خوب ایفای نقش کرده است و توانسته مادری کاملاً ایرانی خلق کند. سایر بازیگران فیلم هم از سوگل خلیق تا سینا رازانی به درستی انتخاب شده‌اند و توانسته‌اند از پس نقش‌های خود بربیایند. «شب طلاییِ» یوسف حاتمی‌کیا بیش از هرچیز حکم یک پرتره خانوادگی نسبتاً جذاب را دارد که با تمام ضعف‌هایش می‌تواند تلنگری به تماشاگر ایرانی بزند. تماشاگری که مدت‌هاست گذشته و ریشه‌های خود را فراموش کرده است؛ گذشته‌ای که از نظر حاتمی‌کیای پسر تنها راه رهایی جامعه‌ای است که از شدت تشتت به مرز فروپاشی رسیده است.

 

منبع: مجله سینماتیکت/ سهراب صباغیان

انتهای پیام/

کلید واژه:
گروه بندی: اخبار , ویژه ها

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است

× برای درج دیدگاه باید وارد شوید