فیلم «تی تی» عامدانه از احساساتگرایی اجتناب کرده و از موقعیتهای پراحساس به قصد درگیر کردن عاطفه و به دست گرفتن احساسات مخاطب، سوءاستفاده نمیکند.
به نظر مهمترین وجه آخرین ساخته آیدا پناهنده که جا دارد فراتر از تمام عناصر و جنبههای دراماتیک فیلم بــه آن پرداخته شود، تصمیم کارگردان برای روایت فیلم خارج از اتمسفر تکراری پایتخت است. در ۷۰سالی که از رونق فیلمسازی در ایران میگذرد، بر اساس یک قانون نانوشته که البته از انحصار دفاتر فیلمسازی در تهران و مناسبات و ساز و کارهای قابل دسترس در مرکز سرچشمه میگیرد، اکثر قریب به اتفاق آثار سینمایی در فضای پایتخت روایت شده اند، تنها موارد استثنا هم فیلمهایی بودهاند که ماهیت قصه آنها روایت تمام درام یا دست کم بخشی از آن را در فضاهای خارج از پایتخت اجتنابناپذیر میکند. وگرنه دوربین فیلمسازان ما به جز موارد معدود و سینماهای شخصیتر به این آسانیها به خروج از دایره محدود تهران رضایت نمیدهد و اهمیت تصمیم پناهنده درست همینجاست. داستانی که به واسطه شغل قهرمان مرد آن (دکتر ابراهیم ساجدی با بازی پارسا پیروزفر) که یک چهره برجسته دانشگاهی است، شاید بسیار بیشتر از دیگر درامهای امروزی سینمای ایران، روایت در تهران و استفاده از لوکیشنها و نمادهای کلیشهای مانند فضا و سردر دانشگاه تهران یا دیگر نمادهای شناخته شده آکادمیک پایتخت را توجیه میکرد ولی فیلمساز جوان درست برخلاف این رویکرد کلیشهای مکان روایت درامش را یک شهر شمالی (احتمالاً شهر رشت که هم مراکز بزرگ دانشگاهی دارد و هم با لهجه گیلکی کاراکترهای داستان همخوانی دارد) برگزیده و در عمل ثابت کرده است که بسیاری از داستانها و درامهای امروزی سینمای ایران را هم میتوان به بیرون از پایتخت برد و کاربرد شمال در فیلمنامهها را تنها به دریا و سرسبزی طبیعت و استفاده از نماهای زیبا بدون کارکرد نمایشی محدود نکرد.
اما از منظــر دراماتیک هم «تیتی» فیلمی اســت که حرفهایی برای گفتن دارد. پیرنگ فیلم بر مبنای افتادن برگهای ارزشمند یک دانشمند عرصه فیزیک به دست یک شارلاتان سودجو در بستری مبتنی بر شکلگیری یک عشق دور از ذهن و نامتعارف شکل گرفته است؛ دستمایهای بکر و غیرکلیشهای که در خیل بی شمار آثار موسوم به سینمای اجتماعی سالهای اخیر کمتر میتوان نمونهای نزدیک بــه آن را رصد کرد. خروج از مدار بسته اعتیاد و قاچاق و نمایش افراطی و پررنگ فقر و فلاکت، امتیاز مهم فیلمی اســت که درونمایهاش بر تلفیق هوشمندانه یک باجگیری، یک سوءاستفاده و عشقی در آغاز یکطرفه استوار شده است، خصوصاً اینکه فیلم عامدانه از سانتیمانتالیسم (احساساتگرایی) هم اجتناب کرده و از موقعیتهای پراحساس مانند عوارض ناشی از تومور مغزی ابراهیم و به بردگی کشیده شدن تیتی توسط امیر ساسان (هوتن شکیبا) به قصد درگیر کردن عاطفه و به دست گرفتن احساسات مخاطب، سوءاستفاده نمیکند.
خرده پیرنگ فیلم، مناسبات خانوادگی ابراهیم با همسر سابق و شوهر جدید او و البته با دخترش است که در گیر و دار جدایی ابراهیم و مادرش، شــمایل فرزند طلاق را به تصویر میکشد. خرده پیرنگی که فیلمساز چندان در بهرهگیری از آن و چنــدان در اتصالش با پیرنگ اصلی داستان موفق نبوده است، گواه این مدعا همین که میتوان کل این خردهپیرنگ و هر سه کاراکتر همسر سابق و شوهرش و دختربچه را از کلیت داستان حذف کرد، بدون آنکه در مسیر روایت داستان با مانع و دستانداز خاصی روبهرو شد. اگر هدف از این خط فرعی داستانی، ترسیم مختصات بیشتری از کاراکتر ابراهیم بوده که فیلم چندان در نیل به این هدف موفق نبوده است؛ چرا که بر مبنای همان مناسبات فردی ابراهیم با تیتی در بیمارستان و با تیتی و امیر ساسان و زن و شوهری که رحم تیتــی را اجاره کردهاند، تمام مختصات شخصیت ابراهیم به عنوان فــرد منزوی و خاصی کــه حل معادلات فیزیک مهمترین دغدغه زندگیاش است، قابل دستیابی است و تعاملات ملتهب ابراهیم با همسر و شوهر تازهاش (که بازیگران خوبی هم ایفای نقش آنها را بر عهده نداشتهاند) کمک چندانی به تکمیل پازل هویتی ابراهیم نکرده است. حتی اگر جنبههای اخلاقی ارتباط ابراهیم و تیتی و عبور از حساسیتهای ممیزی هم مدنظر بوده باشد با وجود متارکه ابراهیم و همسر سابقش از یک سو و مزدوج نبودن تیتی و امیرساسان از سوی دیگر باز هم اختصاص فصلی از داستان به روابط خانوادگی ابراهیم ثمربخش نیست و در هر حال با شکلگیری یک رابطه عاطفی تدریجی میان ابراهیم و تیتی روبهرو میبودیم. شاید تنها نکته مثبت نهفته در ترســیم زندگی خانوادگی ابراهیم، موضوع اجازه خروج فرزندش از کشور پس از تغییر مناسبات او با تیتی باشد که فیلم در این فراز خاص، با نمایش تقابل ارجحیتهای شخصی کاراکتر و وظایف و عواطف پدرانهاش و تصمیم نهایی او رنگآمیزی شخصیت را کاملتر کرده است؛ نکتهای قابل تأمل که در کنار فضای گرم و پرکشش فیلم به ویژه نقشآفرینی تحسینآمیز الناز شاکردوست، فیلم را دوستداشتنی و به یادماندنی کرده است.
منبع: روزنامه شرق/ مازیار معاونی
انتهای پیام/
There are no comments yet