• کد خبر: 4965
  • گروه : اخبار , ویژه ها
  • تاریخ انتشار:29 مرداد 1401 ساعت: 12:49

الناز شاکردوست؛ قدرت تغییر

الناز شاکردوست بعد از «خفه‌گی» تصمیم گرفت دور فیلم‌های تجاری را تا حدی خط بکشد و روی آثاری تمرکز کند که ضمن به نمایش گذاشتن بازی هنرمندانه‌اش، حرفی برای گفتن دارند.


شش هفته از اکران فیلم «تی‌تی» به کارگردانی آیدا پناهنده می‌گذرد؛ فیلمی که در این مدت کوتاه با استقبال فراوانی روبه‌رو شده و بیشتر از چهارده میلیارد فروخته است. جدای از سوژه جذاب و ساختار قابل‌توجهی که دارد، بخش مهمی از موفقیت آن روی دوش بازیگران به‌خصوص بازیگر نقش تی‌تی است. الناز شاکردوست از اوایل دهه هشتاد به‌عنوان بازیگر، فعالیتش را در سینما شروع کرد. تا اواسط دهه نود بخش مهمی از فعالیت‌هایش معطوف بازی در فیلم‌های تجاری بود.

از اواسط دهه نود و بعد از ایفای نقشی متفاوت در فیلم «خفه‌گی» به کارگردانی فریدون جیرانی، رفته‌رفته در انتخاب‌هایش تغییراتی به‌وجود آورد. یک سیمرغ و دو نامزدی سیمرغ پاداشی است که به‌واسطه این تغییرات به‌دست آورده است. به بهانه استقبال بالا از فیلم «تی‌تی» به کارگردانی آیدا پناهنده و شروع اکران فیلم «ابلق» به کارگردانی نرگس آبیار از چهارشنبه ۲۶‌مرداد، مروری داریم بر کارنامه الناز شاکردوست.

‌مروری بر ۱۰ نقش مهم کارنامه الناز شاکردوست از دهه هشتاد تاکنون. کدام نقش‌ها برایش موفقیت و جایزه به همراه داشتند و با کدام‌یک بیشتر در ذهن‌ها مانده است؟ کارنامه الناز شاکردوست را به طور کلی می‌توان به قبل و بعد از بازی در فیلم «خفه‌گی» به کارگردانی فریدون جیرانی تقسیم کرد. گرچه قبل از «خفه‌گی» هم نقش‌های متفاوت و قابل قبول بازی کرده اما اکثر آثارش در آن دوره متعلق به سینمای بدنه بودند و خیلی کم می‌توانستیم نقش تأثیرگذار در کارنامه‌اش پیدا کنیم.

بعد از «خفه‌گی» بود که تصمیم گرفت دور فیلم‌های تجاری را تا حدی خط بکشد و روی آثاری تمرکز کند که ضمن به نمایش گذاشتن بازی هنرمندانه‌اش، حرفی برای گفتن دارند. در این بخش مروری داریم بر مهم‌ترین فیلم‌های کارنامه الناز شاکردوست از ابتدای دهه هشتاد تا به حال. سعی کرده‌ایم دست روی نقش‌هایی بگذاریم که به واسطه بازی در آن‌ها یا نامزد سیمرغ یا جایزه جشن خانه سینما و انجمن منتقدان سینمایی شده یا سیمرغ و تندیس را به دست آورده است.

مجردها | اصغر هاشمی | ۱۳۸۳ / نام نقش: ژاله

ویژگی نقش: ژاله یکی از متفاوت‌ترین نقش‌های کارنامه شاکردوست است. نقش پررنگی نیست اما به هرحال توانسته است در این فیلم تفاوتی ایجاد کند و ناخودآگاه توجه‌ها به بازی‌اش جلب می‌شود. دختری ساده‌لوح و شیرین مغز است. در ظاهر بهره هوشی کمی دارد و همه چیز را فراموش می‌کند و اعتماد به‌نفس این را ندارد که مقابل حرف زور بایستد. او دستیار خانم مهندس است و فقط دستورهای او را اجرا می‌کند. با یک عینک بزرگ روی چشم و لبخندهای گاه و بیگاهش تا حد زیادی توانسته است به عنوان یک شخصیت خل بامزه خودش را به مخاطبان معرفی کند. با وجود تمام این ویژگی‌ها اما دست آخر تمام گره‌ها توسط این شخصیت باز می‌شود.

ماجرای فیلم: سه جوان تصمیم دارند برای کار به یکی از کشورهای حوزه خلیج‌فارس بروند اما نزدیک رفتشان پولشان را می‌دزدند و مجبور می‌شوند در یک کارگاه کار کنند. منوچهر یکی از آن‌ها که نسبت به دو نفر دیگر خودش را دارای جایگاه بالاتری می‌داند حاضر نمی‌شود مثل بقیه آزمون بدهد و با مهندس وارد لج‌ولجبازی می‌شود. از طرف دیگر ژاله، دختر دستیار مهندس به یکی دیگر از آن‌ها علاقه‌مند می‌شود. وقتی بعد از دو ماه قرار می‌شود حقوقشان را بگیرند و از آن‌جا بروند ژاله و نامزدش تصمیم می‌گیرند کاری کنند که منوچهر با مهندس ازدواج کند و فکر سفر از سرش بیفتد. دست آخر هم موفق می‌شوند.
میزان موفقیت: الناز شاکردوست برای بازی در نقش ژاله در جشن خانه سینما نامزد سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد. این اولین بار بود که بازی او در یک فیلمی دیده می‌شد.

چه کسی امیر را کشت | مهدی کرم‌پور | ۱۳۸۴ / نام نقش: عسل

ویژگی نقش: شاکردوست نقش دختر امیر را بازی می‌کرد. دختری جوان با ظاهری پسرانه که مدام بدوبیراه می‌گفت و مثل لات‌های پایین شهری حرف می‌زد. از زبان روانشناس می‌شنیدیم که مبتلا به پارانویاست. مدام تأکید داشت نشان دهد دیگران به او علاقه‌مندند اما خودش به هیچ‌کس توجهی ندارد. مدام از دیگران بدگویی می‌کرد و تقصیرها را گردن آن‌ها می‌انداخت تا خودش در هر زمینه‌ای مبرا جلوه کند. عسل در زمینه ارتباطش با امیر هم به عنوان دختر او ابتدا خودش را دختری بابایی معرفی می‌کرد و تعریف می‌کرد رابطه خیلی خوبی با او داشته و انگار فقط امیر بوده که درکش می‌کرده. مدام می‌گفت مطمئن است یک نفر او را به قتل رسانده و حتی مظنون اصلی را همسر امیر معرفی می‌کرد اما رفته‌رفته با توجه به حرف‌هایی که درباره او می‌زد نشان می‌داد که از نقش آقابالاسری او راضی نیست و نهایتاً او هم راضی به مرگ امیر است.

ماجرای فیلم: «چه کسی امیر را کشت» فیلم تجربی متفاوتی است. مهدی کرم‌پور به جای این‌که در ارتباط شخصیت‌ها با یکدیگر به افشای راز ماجرای امیر بپردازد از پازل‌هایی مجزا به این منظور استفاده کرده است. شخصیت‌ها هیچ بازی‌ای روبه‌روی هم ندارند. هرکدام به تنهایی مشغول فعالیتی هستند و در عین حال درباره رابطه‌شان با امیر و این‌که به چه کسی بیشتر مظنون هستند حرف می‌زنند و نهایتاً از کنار هم قرار گرفتن این قطعات، معمای پازل غیبت امیر هم تکمیل می‌شود. الناز شاکردوست به عنوان یکی از این قطعات نقشی مهم در این فیلم دارد.

میزان موفقیت: شاکردوست برای بازی در «چه کسی امیر را کشت» نامزد جشن خانه سینما شد.

خدا نزدیک است | علی وزیریان | ۱۳۸۵ / نام نقش: لیلا

ویژگی نقش: لیلا معلم یک روستاست. دختری ساده که هر روز برای رسیدن به مدرسه سختی‌های زیادی می‌کشد. او از این‌که پشت سر رضا سوار موتور شود معذب است اما چاره دیگری ندارد. از نگاه رضا او را در جایگاه یک معشوق می‌بینیم. معشوقی بی‌توجه که رضا هرکاری می‌کند نمی‌تواند به او برسد. از آن‌جایی که محور اصلی داستان رضاست و ما از نقطه نظر او به خانم معلم نزدیک می‌شویم بنابراین او را سراسر مهربانی و غیرقابل دسترس می‌شناسیم.

ماجرای فیلم: فیلم درباره پسری جوان و شیرین‌عقل به اسم رضاست که هیچ‌کس او را جدی نمی‌گیرد و کسی چیزی از احساساتش نمی‌داند. از آن‌جایی که جاده‌ای که به مدرسه می‌رود به خاطر سیل بسته شده و هیچ ماشینی نمی‌تواند از آنجا عبور کند، او هر روز با موتور خانم ‌معلم ده را تا مدرسه می‌رساند و هربار سعی می‌کند لیلا راحت‌تر روی موتور بنشیند. این ماجرا حس جدیدی در او ایجاد می‌کند. کم‌کم دلبسته لیلا می‌شود.

آن‌قدر در این حس غرق می‌شود که مادرش او را به امامزاده‌ای می‌برد تا آرامش پیدا کند. او از عشق به لیلا به مرحله‌ای جدید از زندگی وارد می‌شود. فیلم از این جهت اهمیت دارد که به واسطه آن می‌توانیم به احساسات ناشناخته یک جوان شیرین‌عقل اما در عین حال با عشقی خالصانه قدم بگذاریم.

میزان موفقیت: شاکردوست این فیلم را سال ۱۳۸۵ بازی کرد زمانی که در فیلم‌های «بی‌وفا»، «قاعده بازی» و «اتوبوس شب» هم بازی کرده بود. این فیلم دیپلم افتخار بخش نگاه نوی بیست و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر را به دست آورد اما برای الناز شاکردوست جایزه‌ای نداشت.

باد در علفزار می‌پیچد | خسرو معصومی | ۱۳۸۶ / نام نقش: شوکا

ویژگی نقش: شوکا نقش بسیار متفاوتی در کارنامه الناز شاکردوست بود.خسرو معصومی ابتدا قصد داشته از گلشیفته فراهانی برای این نقش دعوت کند اما توافق حاصل نشده. گزینه بعدی‌اش ترانه علیدوستی بوده که او هم مشغول بازی در «کنعان» بوده. معصومی با شک او را انتخاب کرده اما بازی‌اش درجه یک از آب درآمده. همان زمان منتقدان به این نکته اشاره کردند که بازی الناز شاکردوست در این فیلم نشان می‌دهد که این بازیگر توانایی‌های بیشتری از چیزی که تاکنون از او دیده‌ایم دارد و می‌تواند نقش‌های متفاوت و بهتری ایفا کند. یک پیش‌بینی برای اتفاقی که بعد از بازی در «خفه‌گی» برایش رخ داد. شوکا دختری روستایی است که از یک طرف به خانواده‌اش علاقه دارد و از طرف دیگر عاشق شاگرد خیاط است. او برای رسیدن به شاگرد خیاط دست به هرکاری می‌زند.

ماجرای فیلم: داستان این فیلم درباره دختری به اسم شوکاست که در خانواده‌ای فقیر زندگی می‌کند. خانواده شوکا او را مجبور می‌کنند که برای نجات خانواده از فقر با پسر یکی از پولداران روستا ازدواج کند. پسری که عقب مانده ذهنی است. این در حالی است که شوکا عاشق جلیل است. جلیل نیز در یک خیاطی شاگردی می‌کند و او هم علاقه زیادی به شوکا دارد. شوکا و جلیل تلاش می‌کنند هرطور شده جلوی این ازدواج را بگیرند.

میزان موفقیت: شاکردوست برای اولین بار در دوران بازیگری‌اش برای فیلم «باد در علفزار می‌پیچد» از جشنواره سی‌وششم نامزد سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن شد. این فیلم به عنوان فیلم برتر بخش بین‌الملل جشنواره سی‌وششم شناخته شد.

تابو | خسرو معصومی | ۱۳۹۳ / نام نقش: بهار

ویژگی نقش: خسرو معصومی بعد از بازی الناز شاکردوست در «باد در علفزار می‌پیچد» این فیلم را هم با بازی او جلوی دوربین برد. شاکردوست در نقش بهار باز هم در جایگاه یک دختر روستایی به میدان آمد. این‌بار باز هم مسئله یک ازدواج اجباری درمیان بود و دلبستگی بهار به پسری دیگر. بازی شاکردوست چندان به مذاق منتقدان خوش نیامد. گرچه در جشنواره‌های جهانی بسیار مورد توجه قرار گرفت. حتی خود خسرو معصومی هم در مصاحبه‌ای گفت که انتظار بیشتری از شاکردوست داشته و انتخاب او نبوده است. درکل ریزه‌کاری‌هایی که در نقش شوکا از او دیده بودیم این‌‎جا چندان وجود نداشت.

ماجرای فیلم: داستان فیلم «تابو» درباره ملاک بانفوذی به نام سالار بود که آرزو داشت بچه‌دار شود اما بعد از سه ازدواج به این خواسته نرسیده بود. فردی به نام آق‌عمو که معتاد به مواد مخدر است و در گاوداری کار می‌کند، می‌پذیرد در ازای پرداخت بدهی‌ای که دارد، دخترش را به عقد سالار در بیاورد. این در شرایطی است که بهار مدت‌هاست به پسری به نام کسری علاقه‌مند است و نمی‌خواهد با فرد دیگری ازدواج کند. او به شدت با این پیشنهاد مخالفت می‌کند و جلوی آن‎ها می‌ایستد. یکی از مهمترین نقدهایی که به فیلم «تابو» وارد بود نخ‌نما بودن سوژه آن بود. این‎که در دهه نود این گونه سوژه‌ها دیگر جواب نمی‌دهد و معصومی باید دست روی سوژه جذاب دیگری می‌گذاشته.

میزان موفقیت: الناز شاکردوست سال ۱۳۹۴ برای بازی در نقش بهار فیلم «تابو» لوح تقدیر و جایزه جشنواره فیلم سان‌فرانسیسکوآمریکا دریافت کرد. این تنها جایزه شاکردوست در یک جشنواره جهانی بود.

خفه‌گی| فریدون جیرانی | ۱۳۹۵ / نام نقش: صحرا مشرقی

ویژگی نقش: جیرانی این‎بار نام مشرقی را در اختیار شاکردوست گذاشت. پرستار یک بیمارستان روانپزشکی که به خاطر تنهایی و بی‌پولی و زیبا نبودن چهره‌اش هیچ‌وقت امکان دوست داشته شدن نداشت. حالا خیلی راحت به نقشه همسر یکی از بیماران تن می‌داد و برای نابودی این زن با مرد همراه می‌شد. «خفه‌گی» را می‌توانیم یکی از مهم‎‌ترین فیلم‌های کارنامه شاکردوست بنامیم. او که در دوره زیادی مشغول بازی در فیلم‌های تجاری و کمدی نه چندان موفق و تأثیرگذار شده بود با فیلم «خفه‌گی» توانست روی دیگری از بازی‌اش را به نمایش بگذارد. درواقع این فیلم سکوی پرتابی شد برای شاکردوست تا بازی‌اش توسط کارگردان‌ها دیده شود و مورد تحسین قرار بگیرد و بتواند خودش را از چارچوبی که برای خودش ساخته بود بیرون بکشد. بعد از «خفه‌گی» بود که او نقش‌های جدی پذیرفت و به مرحله جدیدی از بازیگری قدم گذاشت.

ماجرای فیلم: صحرا مشرقی، پرستار بیمارستان روانی که در آستانه میانسالی است با زن جوانی به نام نسیم که در بیمارستان روانی بستری می‌شود آشنایی پیدا می‌کند. شوهرش مسعود او را به این مرکز می‌آورد. صحرا کم‌کم به رفتارهای زن مشکوک می‌شود و تصمیم می‌گیرد به او کمک کند اما وقتی برای برداشتن مدارک به خانه مسعود می‌رود اتفاقی می‌افتد که تحت تأثیر مسعود قرار می‌گیرد و نقشه را برعکس اجرا می‌کند. او نسیم را به قتل می‌رساند تا به وصال مسعود برسد اما مسعود هم او را در آسانسور خراب آپارتمانش رها می‌کند.

میزان موفقیت: الناز شاکردوست در بیستمین جشن خانه سینما برای بازی در این فیلم نامزد دریافت تندیس شد اما در جشنواره فجر برخلاف انتظار جزو نامزدها نبود.

شبی که ماه کامل شد | نرگس آبیار | ۱۳۹۷ / نام نقش: فائزه

ویژگی نقش: فائزه مهم‎ترین نقش کارنامه بازیگری الناز شاکردوست است. ما از ابتدا تا انتهای فیلم روند تغییر فائزه را از دختری شاداب و عاشق به زنی تنها و هراسان و رنج کشیده شاهد هستیم. شاکردوست در این فیلم در نقش شخصیت واقعی فائزه منصوری، عروس خانواده ریگی ظاهر شده. دختری که دل‌باخته عبدالحمید ریگی می‌شود و بعد از یک دوره طولانی عشق و عاشقی با او ازدواج می‌کند. او هیچ خبری از فعالیت گروه جندالله ندارد اما رفته‌رفته نسبت به این خانواده شناخت پیدا می‌کند. هرچه جلوتر می‌رود متوجه می‌شود همسرش به او دروغ گفته و مدام از او فاصله می‌گیرد تا این‌که نهایتاً توسط او به قتل می‌رسد. مواجه شدن با قتل برادر، تلاش برای فرار، حبس شدن در خانه، جلوگیری از فراری دادنش توسط ایرانی‌ها و نهایتاً سکانس مرگ جزو جذاب‌ترین نکات نقشش است.

ماجرای فیلم: «شبی که ماه کامل شد» داستان دختر جوانی از مناطق جنوب شهر تهران است که درگیر عشق جوانی شهرستانی عاشق‌پیشه و شاعر می‌شود. مرد به او می‌گوید به خاطر برادرش مجبور است از ایران برود و او را هم با خودش می‌برد. در این مسیر، برادرش با او همراه می‌شود اما در میانه راه به نفوذ عبدالمالک ریگی روی خانواده‌اش پی می‌برد و متوجه می‌شود گیر خانواده خطرناکی افتاده است. او هم برادرش را از دست می‌دهد و هم اجازه دیدن پسرش را ندارد و نهایتاً توسط همسرش به قتل می‌رسد.
میزان موفقیت: نقش فائزه اولین سیمرغ بلورین را برای الناز شاکردوست به همراه داشت. او از جشنواره سی‌وهفتم فیلم فجر سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن را گرفت.

من می‌ترسم | بهنام بهزادی | ۱۳۹۷ / نام نقش: نسیم

ویژگی نقش: الناز شاکردوست بعد از بازی در دو فیلم «خفه‌گی» و «شبی که ماه کامل شد» در مرکز توجه‌ها قرار گرفت. خیلی‌ها منتظر بودند ببینند او بعد از این دو فیلم چه انتخاب‌هایی خواهد داشت. نقش نسیم در «من می‌ترسم» چندان چالش‌برانگیز نبود. او با پسری کتاب‌فروش به نام بهمن در رابطه بود اما مدام به مهاجرت فکر می‌کرد. بخش مهمی از مشکلات بهمن به خاطر نسیم رقم می‌خورد. از این جهت که نسیم پیش‌تر برای مردی به نام مسعود کار می‌کرد و مسعود که به‌رغم وجهه ظاهرالصلاحش، آدمی زن‌باره بود. نسیم به او اجازه نداده بود نزدیکش شود و همین هم باعث شده بود برای بهمن مزاحمت ایجاد کند.

ماجرای فیلم: داستان فیلم «من می‌ترسم» درباره مردی به نام بهمن است که در دوره‌ای زندانی بوده و حالا مدام احساس می‌کند کسی دائم او را تعقیب می‌کند. در این میان مهاجرت دوست بهمن، نسیم، هم مزید بر علت می‌شود تا او را در موقعیتی بحرانی و سخت قرار دهد.

میزان موفقیت: فیلم «من می‌ترسم» نتوانست آن‌طور که بهنام بهزادی انتظار می‌رفت توجه‌ها را جلب کند. اکثر منتقدان این فیلم را گامی رو به عقب در کارنامه بهزادی معرفی کردند و نوشتند سعی داشته از روی دست اصغر فرهادی الگوبرداری کند و از این جهت موفقیتی نداشته است. با این حال شاکردوست برای بازی در این فیلم در جشنواره سی‌وهشتم نامزد دریافت سیمرغ شد. علاوه بر او ستاره پسیانی هم نامزد دریافت سیمرغ مکمل برای این فیلم بود. با وجود نقدهایی که به فیلمنامه اثر وارد بود اما بهنام بهزادی و سحر سخایی برای نگارش آن نامزد سیمرغ بهترین فیلمنامه شدند.

تی‌تی | آیدا پناهنده | ۱۳۹۸ / نام نقش: تی‌تی

ویژگی نقش: تی‌تی شخصیتی ساده، مهربان و خیال‌پرداز است؛ دختری که در دارودسته کولی‌ها رشد کرده و تمام فکرش کمک به بشریت و نجات بیماران و ماندن بر سر عشقی است که از دید ناظر بیرونی اصلاً وجود خارجی ندارد. او به همه چیز و همه کس عشق می‌ورزد و حتی برای نابودی زمین توسط سیاه‌چاله‌ها اشک می‌ریزد. در نقطه مقابل تی‌تی، با دو شخصیت مرد روبه‌رو هستیم؛ یکی فیزیکدان و دیگری دائم‌الخمر. یکی نگاهش به زمین و آسمان، برگرفته از فرمول‌ها و نظریه‌هاست و در مواجهه با تی‌تی، به تعریف جدیدی از زندگی می‌رسد و دیگری جز بهره‌جویی از دیگران و خوشگذرانی، فکر دیگری در سر ندارد. شخصیت تی‌تی با این‌که از بیرون شیرین‌عقل به نظر می‌رسد اما در قیاس با دو شخصیت دیگر فیلم، عاقل‌ترین است. می‌داند چه می‌خواهد و بهایش را هم پرداخت می‌کند.

ماجرای فیلم: داستان با بیماری یک فیزیکدان شروع می‌شود. استادی که تمام فکر و ذکرش اثبات نظریه‌ای درباره سیاه‌چاله‌هاست. یک خدماتی ساده تمام چرک‌نویس‌های او را برمی‌دارد و در خانه‌اش روی آنها نقاشی می‌کشد و برای قفس خرگوش‌هایش استفاده می‌کند. وقتی فیزیکدان به هوش می‌آید متوجه گم شدن کاغذها می‌شود و به زندگی تی‌تی ورود می‌کند. از این‌جا به بعد پای ماجراهای دیگری به میان می‌آید که تی‌تی را در معرض یک انتخاب سخت قرار می‌دهد.

میزان موفقیت: یکی از متفاوت‌ترین نقش‌های الناز شاکردوست در «تی‌تی» رقم خورده. بازی کردن در این نقش و باورپذیری آن به خودی خودش اتفاق مهمی در کارنامه شاکردوست است.‌ او در جشن انجمن منتقدان امسال برای بازی در این نقش تندیس بهترین بازیگر نقش اول زن را به دست گرفت.

ابلق | نرگس آبیار | ۱۳۹۹ / نام نقش: راحله

ویژگی نقش: راحله زنی ساده و با اخلاق است که نه به کسی کار دارد و آزارش به کسی می‌رسد اتفاقاً سعی می‌کند به همه کمک کند. فرزندش توانایی تکلمش را از دست داده و از این جهت ناراحت است. او نمی‌تواند همسرش را متقاعد کند که از این محله بروند و از طرفی مخالف کفتربازی همسرش است. از یک جایی به بعد او را به عنوان چهره مظلوم فیلم می‌شناسیم. زنی که هیچ کس درکش نمی‌کند و قربانی یک ظلم همیشگی می‌شود.

ماجرای فیلم: داستان فیلم درباره مردی به نام جلال است که به همراه همسرش در محله‌ای فقیرنشین زندگی می‌کند. او برای همه کارآفرینی می‌کند و همه محله او را دوست دارند و خیلی از زن‌ها دلشان می‌خواهد در مرکز توجهش باشند. جلال اما به زن برادرزنش راحله چشم دارد. تلاش او برای ایجاد رابطه با راحله و مخالفت‌های مداوم راحله محور اصلی فیلم را شکل می‌‌دهد. نرگس آبیار بعد از گسترش پیدا کردن جنبش می‌تو و اعتراض زنان به سکوت همیشگی پیرامون ظلم مردان اقدام به ساخت این فیلم کرد. با این حال خیلی‌ها نسبت به فیلم انتقاد کردند و آن را علیه زنان معرفی کردند.

میزان موفقیت: «ابلق» به اندازه فیلم‌های قبلی نرگس آبیار توفیق به دست نیاورد اما در رشته‌های مختلف نامزد دریافت سیمرغ شد. الناز شاکردوست برای بازی در نقش راحله در جشنواره سی‌ونهم فیلم فجر نامزد دریافت سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن شد. «ابلق» بهترین فیلم از نگاه تماشاگران نام گرفت و گلاره عباسی هم جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن را گرفت. سیمرغ بهترین جلوه‌های ویژه بصری و چهره‌پردازی هم نصیب این فیلم شد.

 

منبع: روزنامه هفت صبح/ مرجان فاطمی

انتهای پیام/

کلید واژه:
گروه بندی: اخبار , ویژه ها

There are no comments yet

× You need to log in to enter the discussion