از بين افرادی كه بسيار در زمان خود تأثيرگذار هستند تعداد كمي ماندگار ميشوند و در نسلهای بعدی هم تأثير میگذارند، هيچكاک يكی از آنهايی است كه قطعاً جاودان است.
روز گذشته، صد و بیستوسه سالگی آلفرد هیچکاک، یکی از بزرگترین فیلمسازان تاریخ سینما بود. به این مناسبت، خواندن یادداشت زیر را از دست ندهید.
بسیاری از فیلمسازان بزرگ تاریخ سینما، آثارشان در صدر فهرستهای برترینها قرار میگیرد و فیلمهایشان در لیستهای منتخب بسیاری از آکادمیها، منتقدان، باشگاههای سینمایی، دانشگاهها و محافل هنری ردههای بالایی را اشغال میکند، ضمن اینکه در بزرگی آنها هم هیچ تردیدی نیست. بیشک آنها نامهایی هستند که در تاریخ سینما با احترام از آنها یاد میشود، کسانی که از بنیانگذاران سبکها و پیشرفتهای تکنیکی سینما به شمار میروند، استادانی که به نوعی زبان سینما را شکل دادند و ساختند. از آیزینشتاین و گریفیث و بسیاری از بزرگان دیگر گرفته تا ستارههای بزرگ عصر استودیو و چهرههایی در دهه ۱۹۴۰. چه آن زمانی که سینمای هالیوود در قبضه کمپانیهای بزرگ بود و چه در همه این دوران استادان بزرگی آمدند و رفتند که هر کدامشان افتخارات زیادی دارند و اسمهای سرشناس تاریخ سینما محسوب میشوند به اصطلاح غولهای پانتئون سینما هستند. کارگردانهایی که در هرجای دنیا اسمشان را ببریم همه علاقهمندان سینما، پژوهشگران، نویسندگان و منتقدان با احترام از آنها یاد میکنند.
اما بحث مهمی که وجود دارد اینکه بسیاری از این استادان بزرگ و برجسته، امروز بیشتر به واسطه جایگاه تاریخیشان به یاد آورده میشوند. به عبارتی ارزش و اهمیتشان به خاطر نقشی است که در تاریخ داشتند و فیلمهایشان هم در عین اینکه هنوز هم آثار باارزشی محسوب میشوند اما دیگر دیده نمیشوند. به عنوان مثال به این توجه کنید که در خیلی از فهرستهای برترینها و بهترین فیلمهای تاریخ، تا همین چند سال پیش فیلم «همشهری کین» در بالاترین نقطه علاقهمندیها قرار میگرفت، البته سالهای بعدتر کمکم این انحصار شکست و «سرگیجه» هیچکاک و «ریوبراوو» به نوعی جایگزین بعضی فیلمهای بزرگ این فهرست شد، اما به نظرم همان موقع هم که «همشهری کین» به عنوان شاهکار سینمایی و بنیانگذار بسیاری از تکنیکهای دوربین و تدوین، نورپردازی، کارگردانی و روایت بوده و این مختصات را رواج داده، این فیلم بیشتر حالت موزهای داشت یعنی به عنوان اثر بزرگ تاریخساز و دورانساز از آن یاد میشد و از این جهت در صدر فهرستها قرار میگرفت، ولی امروز بیننده دیگر علاقه ندارد پای تماشای «همشهری کین» بنشیند یا حداقل از حوصله بینندههای عمومی خارج است. البته که دوستداران و مشتاقان و دانشجویان سینما قطعاً بارها و بارها چنین فیلمهایی را میببینند و درباره مختصات و ویژگیهای آن ساعتها بحث میکنند اما خیلی از تودههای مخاطب امروز این فیلمها برایشان جذابیت ندارد به این دلیل که در این بمباران جدیدی که هر روز با جلوههای چشمگیر و قصههای جذاب در سریالهای نتفیلیکس، فیلمهای آمازون و سریالهای روزانه بسیاری از کمپانیها مواجه میشوند و به این شیوههای جدید قصهپردازی و بازیگری و اجرا عادت میکنند و با برگهای جدیدی از سینما مواجه میشوند، شاید دیگر فرصت نکنند که برگردند و فیلمی از دهه ۱۹۴۰ ببینند. فیلمهای هفتاد سال پیش بیشتر به عنوان اثر موزهای شناخته میشود اما بعضی فیلمسازان و آثارشان اینگونه نیستند. سینماگرانی نظیر هیچکاک در کنار اورسن ولز، جان فورد، هاواردهاکس، بیلی وایلدر و بسیاری از نامداران دیگر هم استادان بزرگی در تاریخ سینما هستند، هم آثارشان اهمیت تاریخی را دارد و هم اینکه هنوز میشود فیلمهایشان را تماشا کرد. شما فیلم «روانی» هیچکاک یا «سایکو» را در نظر بگیرید که در ایران با نام «روح» نمایش داده شد. در حالت عادی باید یک فیلم متوسط و فیلم بیمووی یا درجه دوم باشد اما در دست هیچکاک به اثر درخشان تاریخی تبدیل میشود که هنوز هم نه تنها در فهرستهای برگزیده بسیاری از منتقدان قرار میگیرد و مخاطبان و نسلهای جدید دوباره این فیلم را میبینند، بلکه دنبالههایی برای این فیلم ساخته میشود، یا در همین دوران خودمان سریالهایی با الهام از این فیلم ساخته میشود، یا شخصیتهای این فیلم جداجدا قهرمانهای فیلمها و سریالهای دیگر میشوند، یا درباره خود هیچکاک و نحوه ساخت فیلم «روانی» فیلم ساخته شده. اینها همه نکاتی است که نشاندهنده زنده بودن یک اثر است.
شما نگاه کنید آن سکانس چاقو خوردن در حمام درحالی که دوش آب باز است و چشمهای وحشتزده قربانی با ضربات متعدد چاقو که با همراهی آرشههای ویولون است چه صحنه تکاندهندهای دارد. این صحنه و دیگر سکانسها برای خیلیها صحنه آشنایی در سینماست، طوری که اگر خود فیلم را به یاد نیاورند با دیدن این صحنه متوجه میشوند که با فیلمی از هیچکاک مواجه هستند. یا «پنجره عقبی» هنوز فیلمی تأثیرگذار و قابل بررسی است. یا «سرگیجه» او را بارها و بارها میتوان دید و درباره سکانسهای آن صحبت کرد. فیلمی خوشتصویر پر از جذابیتهای دراماتیک پر از پیچ وخمهای روایی با بازیهای جیمز استوارت، کیم نوآک و هنری جونز که واقعاً شاهکار هستند و همینطور دیگر فیلمهایش نظیر «شمال از شمال غرب». به همین ترتیب خیلی از فیلمهای هیچکاک بعد از گذشت سالیان همچنان به زندگی خود ادامه میدهند و هنوز قابل دیدن هستند.
حتی بسیاری از فیلمهای سیاه و سفید هیچکاک؛ فیلمهایی که مربوط به دوران اولیه فعالیت این فیلمساز بودند، علاوه بر اینکه در ورکشاپها تدریس میشود؛ الهامبخش فیلمهای دیگر هم هست. منتقدان کارکشته و باتجربه میتوانند با دیدن فیلمی محصول سال ۲۰۲۲ تشخیص دهند که کدام قسمتهای فیلم الهام گرفته شده از کار کدام استادهای قدیمی تاریخ سینماست. الگوهای روایی که فیلمسازانی نظیر هیچکاک بنا گذاشتند هنوز هم کاربرد دارد: مثل سوسپانس یا تعلیق که ایده بسیار پرکاربردی در سینما شد طوریکه از هیچکاک به عنوان استاد تعلیق نام برده میشود. به هر حال میخواهم بگویم کسانی مثل هیچکاک هرگز از بین نمیروند، همانطوری که یک شاعر بزرگ از میان هزاران شاعر تاریخ یک سرزمین میدرخشد. یعنی فقط چند نفر مثل حافظ و سعدی و فردوسی و مولانا میشوند. بقیه هم قطعاً آثارشان محترم است اما در خانههای مردم و بر سر زبانها قرار نمیگیرند. در سینما هم همینطور است. از بین هزاران استاد و کسانی که بسیار در زمان خود تأثیرگذار هستند تعداد کمی ماندگار میشوند و در نسلهای بعدی هم تأثیر میگذارند، هیچکاک یکی از آنهایی است که قطعاً جاودان است.
منبع: روزنامه اعتماد/ شاهین شجری کهن
انتهای پیام/
There are no comments yet