• کد خبر: 4820
  • گروه : اخبار , ویژه ها
  • تاریخ انتشار:13 مرداد 1401 ساعت: 11:06

«طلاخون»؛ جای خالی گره‌های دراماتیک

در فيلمنامه «طلاخون» از گره‌افكني‌هاي دراماتيك ژانر تريلر خبري نيست. چنين است كه مخاطب در فيلمي ظاهراً متعلق به ژانر تريلر، جز تعليقي ديرهنگام و كم‌رمق در اثري سراپا ملتهب نمي‌يابد.


?????????????????????????????????

«طلاخون» آخرین ساخته ابراهیم شیبانی که با «زهرعسل»، «صحنه جرم ورود ممنوع»، «هیچ کجا، هیچ‌کس» و… شناخته‌شده بود، فیلمی است در ژانر تریلر جنایی- روانشناختی راجع به یک قاتل سریالی به نام مهین قدیری. نقش این قاتل سریالی را بهار قاسمی که در فیلم «طلاخون» ناهید نام دارد، بازی می‌کند. حادثه واقعی در سال ۸۷ می‌گذشت: زنی در شهر قزوین به خاطر تأمین پول برای کودک مفلوج خود، شش زن میانسال را به قتل رسانده و اموال آن‌ها را به ‌سرقت برده بود. فیلم اثر متوسطی است که اگر ناهمگن بودن خط روایی‌اش در نیم ساعت اول، توجیه دراماتیک می‌یافت، فیلمی می‌شد واجد ویژگی‌هایی متناسب که می‌توانست مخاطبش را تا به انتها با خود همراه و مجاب کند.

مهین قدیری پنج زن را به قتل رسانده و عزم کشتن ششمین قربانی را داشت که به دام افتاد و دستگیر شد. او دو فرزند دختر داشت؛ یکی ۱۰ ساله و باهوش و قهرمان تکواندو و دیگری پنج‌ساله و مفلوج جسمی. ناهید در دادرسی‌ها انگیزه خود از این کشتارهای بی‌رحمانه را تأمین پول برای معالجه فرزند خردسالش عنوان کرده بود. شاید بتوان گفت که همتا و مشابه این داستان در سینمای ایران – جز فیلم «عنکبوت» – ندیده بودیم. همسر معتاد ناهید – با بازی حسام منظور- که هشت ماه قبل با او متارکه کرده، گاهی به بهانه دیدن بچه‌ها به زندگی ناهید سرک می‌کشد اما نزاع سختی میان‌شان درمی‌گیرد که در نتیجه او را از خانه بیرون می‌کند. هر چند ناهید با مادر خود – با بازی زری خوشکام- نیز بدون دلیل رفتار خصمانه دارد که جز ناخشنودی چیزی برای او نمی‌‌آورد که چرایی‌اش مشخص نیست. در این میان، همسر ناهید چه پارادوکسی را‌ می‌خواهد نمایش دهد؟ بازی بهار قاسمی با آن میمیک و نشانه‌های رفتاری، حسی از قاتل زنجیره‌ای و علایم روانشناختی آن به ما منتقل نمی‌کند – خصوصاٌ در نیم‌ساعت نخست که فیلم ضرباهنگی کند و ملال‌آور دارد. «طلاخون» می‌توانست در میان تولیدات اخیر اثر شاخصی در ژانر خود باشد اگر با پاره‌ای از ملاحظات مانع ملال نیمه نخست خود می‌شد. به نظر عدم ارائه سابقه‌‌ای روشن از زندگی ناهید به عنوان شخصیت اصلی و نیز نبود دلایل کافی جز درمان فرزندش، دلیل این کاستی است. بنابراین نمی‌توان نمره قابل‌قبولی به این فیلم داد.

فیلم پایان باز دارد؛ چرا؟

با ورود پلیس در نیمه دوم به زندگی قاتل، فیلم شتابی ملتهب و نفسگیر پیدا می‌کند. بازجویی‌ها و رسیدگی به جنایت‌های ناهید توسط سرگرد – با بازی خوب شهاب حسینی- از بخش‌های قابل‌قبول و دیدنی فیلم است. مثل آن‌جا که به آرامی می‌گوید: «دستتو چرا میخارونی؟ مگه همیشه دستکش سفید دست نمی‌کردی؟» دیالوگ‌های کوبنده و کم‌نظیر دیگری که میان این دو رد وبدل می‌شود، شنیدنی است. یا جایی که به اتاق تشخیص هویت جانیان و مظنونین زن که شماره‌هایی را با خود حمل کرده می‌رود و با زنی روبه‌رو می‌شود که قرار بود با ساندیس مسموم ناهید که پیش‌تر پنج قربانی گرفته، به کام مرگ برود. این از سکانس‌های خوب فیلم است؛ اگرچه در بازجویی‌ها مشخص می‌شود یکی از قربانیان قبل از مردن مورد تعرض قرار گرفته بوده که شائبه زن بودن قاتل را دستخوش تردید می‌کند و گونه‌ای تعلیق دیگر پدید می‌آورد.

با این‌حال باید در مورد فیلم ابراهیم شیبانی گفت که سینما، تلویزیون نیست و مدیومی با قاعده متفاوت است. با در نظر گرفتن مربی آموزش رانندگی در فیلمنامه برای ناهید – که اتفاقاً قربانیانش زن هستند – فیلمساز از نشان دادن یک نمای درگیری و قتل، دریغ می‌کند. حال آن‌که انتظار می‎رفت نماهای خرید گردنبند تولد دخترش حنانه با بازی بسیار خوب ترنم کرمانیان یا نمایش النگوهای خانم روضه‌خوان در حسینیه، صرفاً نماهایی نمادین جلوه نکنند. «طلاخون» می‌توانست در روند فیلمسازی شیبانی در ادامه آثار قبلی او اثری قابل‌قبول و حتی قدرتمند در ژانر جنایی باشد، اما ضعف‌های غیرقابل‌اغماض به ساختمان اثر آسیب زده است. کوتاه سخن این‌که از گره‌افکنی‌های دراماتیک ژانر تریلر در فیلمنامه «طلاخون» خبری نیست. چنین است که مخاطب در فیلمی ظاهراً متعلق به ژانر تریلر، جز تعلیقی دیرهنگام و کم‌رمق در اثری سراپا ملتهب نمی‌یابد.

 

منبع: روزنامه اعتماد/ عدنان شاه‌طلایی

انتهای پیام/

کلید واژه:
گروه بندی: اخبار , ویژه ها

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است

× برای درج دیدگاه باید وارد شوید