• کد خبر: 4811
  • گروه : اخبار , ویژه ها
  • تاریخ انتشار:12 مرداد 1401 ساعت: 13:46

«اتوپیا»؛ پیش‌گویی شرایط امروز

اگر ۱۰سال پیش «اتوپیا» را می‌دیدید، پیش خودتان می‌گفتید «یه خبرایی هست…». با تماشای دوباره‌ سریال در دورانی که کرونا را پشت سر گذاشته‌ایم، احتمالاً می‌گویید: «مثل این‌که واقعاً می‌دونستن یه خبرایی هست...!»


در محاصره‌ اخبار و رسانه‌ها قرار گرفته‌ایم و به نظر می‌رسد که راه فراری هم نداریم. هرچه بیشتر در گرداب گردش اطلاعات فرو می‌رویم، بدبینی و ناباوری تقویت می‌شود. فرق نمی‌کند که اخبار روز درباره‌ تصاویر جدید از اجرام آسمانی باشد یا کشف واکسن یک بیماری. پارانویا تا جایی پیش رفته که الان با گزاره‌‌ای عمومی مواجهیم: حقیقت چیزی نیست که ما فکر می‌کنیم ازش خبر داریم و حتماً فراتر از آن‌چه منتشر شده، توطئه‌ای در کار است؛ همه زیر نظریم و اگر برای فرار از چنبره‌ کنترل تلاش کنیم، عاقبت خوشی نخواهیم داشت.

فراگیری تئوری توطئه جای تعجب ندارد، اتفاقاً شگفت‌انگیز است که در چنین اوضاع و احوالی همچنان عقل‌مان را از دست نداده‌ایم! روز به روز به دنیای تصویر شده در «اتوپیا» [«آرمان‌شهر»] (با عنوان انگلیسی The Utopia) نزدیک‌تر می‌شویم؛ سریال انگلیسی عجیب و غریبی که حدوداً یک دهه پیش منتشر شد و همان زمان طرفداران پروپاقرصی پیدا کرد. اگر ۱۰سال پیش «اتوپیا» را می‌دیدید، پیش خودتان می‌گفتید «یه خبرایی هست…». با تماشای دوباره‌ سریال در دورانی که کرونا را پشت سر گذاشته‌ایم و زندگی‌مان به شبکه‌های اجتماعی و هوش مصنوعی گره خورده، احتمالاً می‌گویید: «مثل این‌که واقعاً می‌دونستن یه خبرایی هست…!»

«اتوپیا» غافلگیرکننده شروع می‌شود و به خاطر سوژه‌ خاصش، یقه‌ بیننده را همان اول می‌گیرد و رها نمی‌کند. داستان درباره‌ پارانویا و توهم توطئه‌ ظاهراً غیرممکنی است که در کمال ناباوری واقعی از آب در می‌آید. پارانویا و توهم توطئه پدیده‌ غریبی نیست و در شکل‌ها و اندازه‌های مختلف، زندگی هر کدام از ما را به نوعی تحت تأثیر قرار داده. شک و بدبینی مثل چراغی است که امکان روشن شدن آن در ذهن هر کسی وجود دارد اما میزان روشنایی‌اش به گذشته‌ آدم‌ها و جهان‌بینی‌شان برمی‌گردد.

دوران جنگ سرد و رویدادهایی مانند ترور جان اف. کندی، رسوایی واترگیت، انقلاب‌ها و جنبش‌های مدنی در نقاط مختلف دنیا، رقابت فضایی، نبرد اتمی و محصولات ناشی از برنامه‌ریزی‌های امنیتی فرهنگی دو جبهه‌ چپ و راست، باعث شد که پارانویای جمعی و تئوری توطئه به یک باور عمومی تبدیل شود و تا به امروز هم ادامه پیدا کند. سریال خیلی زود می‌رود سر اصل مطلب. سازمانی سری به نام شبکه وجود دارد که در طول چند دهه‌ گذشته دنیا را کنترل کرده و بسیاری از اتفاقات و حوادث مهم چند سال اخیر، حاصل توطئه و برنامه‌ریزی‌های شبکه است.

سال‌ها قبل کتاب کامیکی نوشته شده به نام «اتوپیا» که با زبان رمز و اشاره، از این راز بزرگ پرده برمی‌دارد. جلد دوم کتاب هرگز چاپ نشده اما چند نفر از طرفداران اتوپیا، آن را پیدا می‌کنند و همین برایشان تبدیل می‌شود به جعبه‌ پاندورا. جلد دوم کتاب می‌تواند رازهای هولناکی را درباره‌ آینده برملا کند و بهای آگاهی از رازها هم نابود شدن زندگی روزمره و هویت خوانندگانش است. «اتوپیا» بیش از هر چیز اتمسفر بازی‌های ماجراجویی و سایبرپانک دهه‌ نود مانند «دارک سید» (بذر تاریکی) و «دهان ندارم ولی باید داد بزنم» را تداعی می‌کند.

در آن بازی‌ها هم رازهایی مانند وجود جهان‌های موازی، بیگانگان و ماشین‌هایی که ذهن آدم‌ها را تحت کنترل دارند، زندگی شخصیت‌ها را به کابوس تبدیل می‌کرد. در ابتدای کار سریال پر است از شخصیت‌ها و صحنه‌های بی‌ربطی که اطلاعات چندانی را از داستان آشکار نمی‌کنند اما فضایی پارانوئید را شکل می‌دهند. بعد از قسمت اول، کم کم ماجرا معلوم می‌شود و حساب کار دست بیننده می‌آید. بعد از آن می‌شود روایت سریال را در دو بُعد بررسی کرد.

اول، معرفی شبکه، چگونگی پیدایش آن و برنامه‌هایی که برای دنیا دارد و از طرف دیگر ماجرای تعقیب و گریز شخصیت‌ها که مجبور می‌شوند از زندگی قبلی خود فرار کنند. هرچه جلوتر می‌رویم و از داستان بیشتر سر در می‌آوریم، ماجرا منطقی‌تر به نظر می‌رسد و تعلیق هم بالاتر می‌رود. حدود یک دهه قبل، «اتوپیا» از هر نظر محصول رادیکالی بود؛ در اجرا بعداً آثار دیگری هم ساخته شدند که ایده‌های بصری مشابهی داشتند اما در متن همچنان از نظر نگاهی که به پارانویای جمعی دارد، دست‌نیافتی به نظر می‌رسد.

همان زمان جایزه‌ امی بهترین سریال بین‌المللی را برد و قرار بود که دیوید فینچر نسخه‌ آمریکایی‌اش را با همکاری گلین فلین بازسازی کند. فینچر با شبکه به اختلاف خورد و از پروژه کنار رفت. بازسازی آمریکایی هم بعد از چند بار دست به دست شدن، سال ۲۰۲۰ سر از آمازون درآورد. در حالی که به دلیل شیوع کرونا تبِ توهم توطئه تمام دنیا را برداشته بود، نسخه‌ بازسازی‌شده چنان خنثی و پرت از کار درآمد که حتی به مرحله‌ شکست نرسید.

سازندگان سریال هم بعداً دیگر به چشم نیامدند و به نوعی در دنیای سرگرمی گم شدند. معمولاً تلاش برای تکرار موفقیت آثار کالت، همین‌قدر کابوس‌وار است. البته اگر به شیوه‌ خود سریال آلوده‌ تئوری توطئه شده باشید، شاید بشود گفت که تلاش برای افشای رازهای مگو بدون مجازات باقی نمی‌ماند! به هر حال ذهن پارانوئید دنبال داستان می‌گردد و «اتوپیا» هم از این نظر رقیب ندارد.

 

منبع: روزنامه هفت صبح/ کسری ولایی

انتهای پیام/

کلید واژه:
گروه بندی: اخبار , ویژه ها

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است

× برای درج دیدگاه باید وارد شوید