هیچکس سینمای کودک را جدی نمیگیرد؛ با این حال این سینما حدود دو دهه است که از سوی حسین قناعت بسیار جدی گرفته میشود.
سینمای کودک در ایران حال و روز انسانی مفلوک را دارد و صرفاً بهانهای است برای اینکه سالی یکبار جشنوارهای به بهانه وجود آن در اصفهان برگزار شود، سمینارهایی تشکیل و شام و ناهار لذیذی صرف شود.
هیچکس این سینما را جدی نمیگیرد و بزرگان این عرصه هم اغلب در رودربایستی ماندهاند اما همین سینما حدود دو دهه است که از سوی حسین قناعت بسیار جدی گرفته میشود. قناعت تقریباً هر دو سال یکبار فیلم میسازد و این آثار هم کودک هستند با زمینههایی از کمدی. فیلمسازی او آمیخته با موسیقی و فضاهای شاد است و اغلب پیامها و مضامینی هم در فیلمهایش قرار میدهد که سطح کاری او را از حد و اندازه اثری معمولی ارتقا دهد. البته از نظر زیباییشناسی و کیفیت با فضای عجیب و غریبی در آثارش مواجه نیستیم. مثلاً در همین فیلم «والدین امانتی» شروع فیلم با صحنههایی است که بهدلیل تنظیم نبودن دوربین، تصویر بارها تار میشود یا در همین فیلم شروع قصه با نریشنی طولانی و مقالهوار ضعف تلقی میشود اما در کلیت فیلم مشاهده میشود که او زحمتش را کشیده و حداقل سعی کرده براساس الگوهای فیلمنامهنویسی، قصه خوبی خلق کند، با انتخاب بازیگران متعدد، کار تیمی را به تماشاگران فیلمش ــ یعنی کودکانــ گوشزد کند، قهرمانپردازی داشته باشد و با چند خط داستانی، تخیل مخاطبش را تقویت کند.
یک فیلم در فضای فانتزی
فیلم [داستان] دو نوجوان دختر و پسر روستایی است که از زندگی خود راضی نیستند. در فضایی فانتزی یک درخت امکانی را فراهم میکند تا آنها جایگزین دختر و پسری ثروتمند شوند و از این مسیر هم یک زندگی مرفه را تجربه کنند و هم مانع از تخریب جنگلها شوند. البته این جابهجایی صرفاً بهانهای برای تجربه یک زندگی راحت از سوی شخصیتهای داستان است و این دو کودک نقش مؤثری در جلوگیری از نابودی جنگلها ندارند و صرفاً برخی حوادث و ماجراها را به هم ربط میدهند. داستان از نظر شخصیتپردازی بر همین کودکان و نوجوانها استوار است اما برخی انتخابها با فضای کلی فیلم نامتناسب است؛ مثلاً چند بازیگر چاق در ترکیب نوجوانهای فیلم هستند که بههیچ وجه نمیتوانند شخصیت روستایی فقیر قلمداد شوند. البته که اغلب بازیگران نوجوان فیلم اضافهوزن جدی هم دارند!
فیلم شخصیتهای بزرگسال هم دارد؛ شخصیتهایی که در موقعیتهایی جای آنها با هم عوض میشود و این نکته از ویژگیهای مثبت فیلم است که مثلاً به همان اندازه که بیژن بنفشهخواه و آناهیتا همتی بهعنوان شخصیتهایی نوکیسه قابل قبول هستند، نادر سلیمانی و فاطمه هاشمی نیز برای این نقشها قابل پذیرش هستند. البته فیلم تلاش کرده تا برخی شخصیتها را نیز بدون تغییر در طول فیلم حفظ کند که رامین ناصرنصیر نمونه آنهاست. سبک و سیاق صحبت کردن این معلم که جملهها را با علامتهای آنها بیان میکند تا حدودی جذاب است اما تکرار مکرر آن باعث کماثر شدن این طرز بیان میشود. یوسف صیادی هم شخصیت قابل تأمل دیگر فیلم است که با بیانی جذاب صحبت میکند و عادت دارد به همه چیز الکل بزند اما حضور طولانیمدتی در فیلم ندارد.
کلیت تلاش و کوشش بچهها در فیلم به سمت حفظ اردوگاه جنگلی است که بزرگترها قصد تخریب آن را دارند. حاصل این تلاش و کوشش سازنده اثر، خلق فیلمی است که نوجوانها میتوانند از تماشایش لذت ببرند و این کوشش حسین قناعت، ستودنی است.
منبع: روزنامه جامجم/ رضااستادی
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است