پارسا پیروزفر بازیگر چندان پرکاری در سینما و تلویزیون نیست و حساسیتهای بالا در انتخاب نقشها باعث شده در تمام این سالها بسیار گزیده عمل کند. با این حال او همیشه نقشهای کوتاه اما اثرگذار زیادی بازی کرده است.
«یاغی» به کارگردانی محمد کارت، این روزها پرمخاطبترین سریال شبکه نمایش خانگی است. سریالی درباره پسر نوجوانی به نام جاوید که از دل شر و فساد و فقر خودش را به واسطه کشتی بیرون کشیده و حالا با کمک مردی به نام بهمن، زندگیاش دستخوش تغییر شده است. ما با داستان جاوید همراه شدهایم و حالا چند قسمتی است که زندگی مرموز و پرمعمای شخصیت بهمن، ذهنمان را بیشتر از همه درگیر کرده است.
بهمن با بازی پارسا پیروزفر به شخصیتی مهم و اثرگذار در سریال بدل شده. پیروزفر چنان درست و دقیق از پس ریزهکاریهای این نقش برآمده که بیشتر از خود جاوید، منتظریم درباره زندگی او ببینیم و بشنویم. این بدون شک یکی از درخشانترین و قدرتمندترین آثار کارنامه پیروزفر خواهد شد و در ذهنها خواهد ماند. پیروزفر این روزها به واسطه اکران فیلم «تیتی» هم در مرکز توجههاست. فیلمی که در مدت دو روز اکران، به فروشی بسیار بالا دست پیدا کرده.
«تیتی» به کارگردانی آیدا پناهنده و بازی پارسا پیروزفر، الناز شاکردوست و هوتن شکیبا، درباره رابطه متفاوت و جذاب میان یک فیزیکدان با زنی تنها و احساساتی است که دنیا را به شیوه دیگری فهم میکند. «تیتی» جدای از بازیگران درجه یکی که دارد، براساس فیلمنامه قدرتمندی هم ساخته شده؛ داستانی که تا مدتها بعد از تماشای آن در ذهنمان خواهد ماند. به بهانه پررنگ شدن نقش پارسا پیروزفر در «یاغی» و اکران فیلم «تیتی»، مروری داریم بر کارنامه این بازیگر.
پارسا پیروزفر بازیگر چندان پرکاری در سینما و تلویزیون نیست. مراقبت بیش از حد از جایگاهش و همچنین حساسیتهای بالا در انتخاب نقشها باعث شده در تمام این سالها بسیار گزیده عمل کند و برای همین هم کارنامه پرباری ندارد. با این حال از میان آثاری که بازی کرده خیلی کم پیش میآید به اثری ضعیف یا غیرقابل قبول برخوریم. حتی وقتی فیلم یا سریالی به لحاظ مضمون و محتوا اثر چندان درجه یکی نیست، پیروزفر سعی میکند باز هم گلیم خودش را از آب بیرون بکشد. او نقشهای کوتاه اما اثرگذار زیادی بازی کرده و این به دلیل اهمیتی است که کار برایش دارد و هیچوقت کوتاهی یا بزرگی اثر را بهانهای برای فرار نمیداند. در این بخش ده فیلم و سریال مطرح کارنامه پارسا پیروزفر را از ابتدای دهه هفتاد تا به حال مرور میکنیم.
در پناه تو | حمید لبخنده | ۱۳۷۳
نام نقش: پارسا
ویژگی نقش: نقش پارسا در سریال «درپناه تو» همان موقع هم گنگ بود. نمیتوانستیم باور کنیم حمید لبخنده از شخصیتی در سریالش رونمایی کرده که فقط قرار است یک دوست معمولی باشد و گهگاه کنار این جمع قرار بگیرد و تمام. تازه بعد از اینکه همین اواخر حمید لبخنده ماجرای سانسور این سریال را رو کرد و از یک مربع عشقی به جای مثلث عشقی صحبت به میان آورد فهمیدیم نقش پارسا از ابتدا چه بوده است. او هم مثل محمد و رامین، به مریم علاقه داشته و قرار بوده بخش مهمی از ماجرا روی دوش او هم باشد اما تلویزیون در دهه هفتاد با نمایش چنین مسئلهای مخالفت کرده و تصمیم بر این شده که عشق پارسا کنار گذاشته شود.
قدرت بازیگری: نکته قابل توجه اینجاست که پارسا با اینکه نقش اصلی نداشت و پیشبرنده درام نبود و در بخش مهمی از سریال اصلاً او را نمیدیدیم اما هم نامش و هم چهرهاش در آن زمان بسیار مطرح شد و در ذهنها ماند. البته لبخنده بعد از «در پناه تو» سریال دیگری به نام «در قلب من» ساخت و پارسا پیروزفر و لعیا زنگنه را به عنوان یک خواهر و برادر کنار هم قرار داد.
میزان موفقیت: «در پناه تو» یکی از موفقترین سریالهای اوایل دهه هفتاد تلویزیون بود. سریالی که عشق میان چند جوان دانشجو را به تصویر میکشید؛ اتفاقی که در فضای بسته آن زمان نمونهاش را سراغ نداشتیم. لعیا زنگنه، حسن جوهرچی، رامین پرچمی و پارسا پیروزفر به واسطه این سریال شناخته شدند و بازیشان بسیار مورد توجه قرار گرفت. این سریال درواقع نقطه شروعی بود برای فعالیتهای پیروزفر.
شیدا | کمال تبریزی | ۱۳۷۷
نام نقش: فرهاد
ویژگی نقش: فرهاد پسری از خانوادهای مرفه بود که پس از پایان دوره آموزشی، بدون اطلاع خانواده، داوطلب پست پیامرسانی میشد و مجبور بود مدام به خط مقدم برود. او در یکی از این رفتوآمدها از ناحیه دست، چشم و سینه مجروح شده و در بیمارستانی جنگی بستری بود. فرهاد در جنگ از ناحیه چشم دچار جراحت شده بود و امیدی به زندگی نداشت اما پس از همکلام شدن با پرستاری به نام شیدا و شنیدن آیات قرآن از زبان او رفته رفته با زیباییهای زندگی روبهرو میشد و حال و هوای دیگری پیدا میکرد. تا اینکه برای خوب شدن چشمهایش و دیدن شیدا لحظهشماری میکرد. بالاخره با نوشتن احساساتش در صفحه اول قرآن، به این مسئله اعتراف کرد.
قدرت بازیگری: پیروزفر در دهه هفتاد بعد از چند نقش کوتاه در فیلمهای «مجسمه» و «پری»، با «ضیافت» و «مرسدس» بیش از پیش در مرکز توجهها قرار داشت تا اینکه سال ۱۳۷۷ در فیلم «شیدا» به کارگردانی کمال تبریزی نقشی اصلی را به عهده گرفت. پیروزفر به خوبی از پس ایفای نقش یک جوان نابینا برآمد. البته نقشش چالشهایی جدی نداشت اما انتقال احساسات فیلم نیاز بسیار زیادی به سبک بازی پیروزفر داشت و او هم از پس این مسئولیت برآمد.
میزان موفقیت: «شیدا» عاشقانه متفاوتی بود و چندان با سایر آثار کمال تبریزی قرابتی نداشت. این فیلم آن زمان بسیار دیده شد و مورد توجه قرار گرفت اما موفقیتی در جشنواره نصیب پارسا پیروزفر نکرد. با این حال باعث شد تا هم مخاطبان و هم اهالی سینما که پیشتر او را بارها دیده بودند اینبار او را به عنوان یک بازیگر نقش اصلی بپذیرند.
سفر سبز | محمدحسین لطیفی | ۱۳۸۱
نام نقش: دنیل
ویژگی نقش: دنیل پسری آلمانی بود که در ایران متولد شده بود اما هیچ تصویری از ایران و مردمانش نداشت. حالا بعد از سالها به ایران برمیگشت تا پدر و مادر واقعیاش را پیدا کند. جمیله گدا نزدیکترین فرد به اکرم بود و میتوانست از طریق اکرم پدر و مادر واقعی دنیل را پیدا کند اما غلام که در کودکی، پدر و مادرش را لو داده و به زندان فرستاده بود از جمیله خواست تا خودش را به جای مادر دنیل جا بزند. دنیل متوجه این دسیسه شد. نهایتاً خود جمیله به دنیل کمک کرد تا اکرم را پیدا کند و نهایتاً به مادرش برسد.
قدرت بازیگری: بخش مهمی از بار سریال «سفر سبز» روی دوش پارسا پیروزفر بود. او به عنوان فردی که با فرهنگ آلمانی بزرگ شده بود و تازه به ایران آمده و اطلاعی از فرهنگ مردم ایران نداشت بازی قابل قبولی از خودش به نمایش گذاشت. در طول سریال کاملاً میتوانستیم او را در قالب نقشی که برایش در نظر گرفتهاند بپذیریم و با احساساتش برای پیدا کردن مادر و پدری که هیچ وقت ندیده است همراه شویم. محمدحسین لطیفی انتخاب هوشمندانهای در آن زمان انجام داد و پیروزفر سالها بعد از «در پناه تو» و «در قلب من» توانست با نقشی جدیتر و با بازی پختهتر به این عرصه بازگردد.
میزان موفقیت: پیروزفر از آن جهت که چهرهاش شباهت زیادی به آلمانیها داشت و همچنین به این دلیل که توانست در این نقش خودش را بهخوبی پیدا کند، موفقیت زیادی به دست آورد. سریال «سفر سبز» یکی از موفقترین آثار کارنامه لطیفی است و هنوز هم بازپخشش طرفدار دارد.
اشک سرما
نام نقش: کیانی
ویژگی نقش: «اشک سرما» به کارگردانی عزیزالله حمیدنژاد، یکی از مهمترین فیلمهای کارنامه پارسا پیروزفر است. این فیلم یکی از عاشقانهترین آثاری است که درباره جنگ ساخته شده. داستان در دوران درگیری کردستان روایت میشود و پیروزفر نقش سربازی به نام کیانی را بازی میکند که تخصص زیادی در خنثی کردن مین دارد. کیانی هنگام انجام وظیفهاش با دختری کرد مواجه میشود که طعمهای است برای پرت کردن حواس سربازهای ایرانی.
ماجرا اما برای او فرق میکند. یک بوران ناگهانی در کوهستان موجب میشود که این سرباز در موقعیتی قرار گیرد که جان این دختر روستایی که در بوران گم شدهاست را نجات دهد و این دو برای نجات خود و فرار از سرما به غاری در سیصد کیلومتر زیرِ زمین پناه میبرند و … تغییر تدریجی احساسات کیانی و بازی درجه یکش مقابل روناک، فضای جذابی را پدید میآورد.
قدرت بازیگری: یکی از مهمترین ویژگیهای بازی پارسا پیروزفر نمایش تدریجی احساسات کیانی است. از ابتدای فیلم او را مدام درحال انجام وظیفه میبینیم و به نظر نمیرسد تغییری در این وضعیت ایجاد شود به همین دلیل هم واکنشهای بعدی او در قبال روناک، همان دختر کرد برایمان جذاب به نظر میرسد.
میزان موفقیت: پارسا پیروزفر برای بازی در فیلم «اشک سرما» از جشنواره فیلمهای آسیایی دهلینو، جایزه گرفت و نامزد تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد از هشتمین جشن خانه سینما شد. بازی او در جشنواره فجر توسط داوران برگزیده نشد و با وجود اینکه فیلم قابل قبولی بود اما فقط در دو رشته بهترین بازیگر نقش اصلی زن و بهترین جلوههای ویژه نامزد دریافت سیمرغ تشخیص داده شد.
مهمان مامان| داریوش مهرجویی | ۱۳۸۲
نام نقش: یوسف
ویژگی نقش: سهم هرکدام از همسایهها در شکلگیری یک مهمانی باشکوه تقریباً یکی است اما یوسف برخلاف بقیه فقط نقش کمک کردن ندارد. ما وارد زندگی او به عنوان معتادی گردوفروش میشویم و از گذشتهاش اطلاعاتی به دست میآوریم و حتی به همراه او تا خانه پدریاش میرویم و به مشکلات قدیمی که میانه آنها را به هم زده است واقف میشویم. یوسف پسری معتاد است از خانوادهای ثروتمند که خانوادهاش با ازدواجش با دختری از طبقهای فرودست مخالفت کردهاند و او هم قید آنها را زده است. حالا پس از سالها فقط برای اینکه بتواند به زن همسایه برای آبروداری کمک کند به خانه پدر و مادرش میرود و مرغ و گوشت و ماهی برمیدارد.
قدرت بازیگری: قرار بود نقش همسایه معتاد گردوفروش را محمدرضا گلزار بازی کند. اگر این اتفاق میافتاد، پارسا یکی از مهمترین نقشهایش را از دست میداد. او با ظاهری متفاوت در قامت یک معتاد در این فیلم ظاهر شد. مردی که مدام سیگار گوشه لبش است، چرت میزند و راه رفتنش مثل معتادهاست. اکثر مواقع گوشه حیاط مینشیند و چرت میزند و گردوهایش را میشکند. هیچ چیز در دنیا برایش اهمیت ندارد جز همسرش و نوزادی که در شکم دارد. عاشقانه زنش را دوست دارد اما اعتیاد اجازه نمیدهد همیشه رفتاری درست داشته باشد.
میزان موفقیت: پارسا پیروزفر در جشنواره سیودوم فیلم فجر نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد. به طور کلی این فیلم بسیار به چشم آمده و در این جشنواره به عنوان بهترین فیلم شناخته شد. پیروزفر در جشن خانه سینما هم برای بازی در این فیلم برنده تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد.
در چشم باد | مسعود جعفری جوزانی | ۱۳۸۲
نام نقش: بیژن
ویژگی نقش: محور سریال، خانواده ایرانی است که هرکدام از اعضایش به نحوی با بخشهایی از جنگ مواجه هستند. بیژن با حضور در مهمانیها و مراسم مختلف و همچنین در ارتباط با دختری به نام ایران، در جریان سیاستهای کشور در قبال آلمان و روسیه قرار میگیرد. برادرش نادر از شرایط اقتصادی بد بازار به نفع خودش استفاده میکند و با احتکار مواد غذایی به دنبال کسب ثروت بیشتر است. پدر بیژن به عنوان یک روزنامهنگار قدیمی، تحلیل دیگری از جنگ دارد و شوهرخواهر بیژن هم مستقیماً در مواجهه با نفوذ نیروهای روس در شمال کشور است. درواقع همهچیز در این خانواده یک جورهایی به مسئله جنگ ربط دارد. با ورود بیژن به جمع ادیبان و درجهداران و گشتن در چاپخانه پدر و زندگی میان مردم، تا حد زیادی به سیاست ایران در قبال آلمانها از یک طرف و شوروی از طرف دیگر پی میبریم.
قدرت بازیگری: بخش کودکی بیژن را ارسلان قاسمی بازی میکرد و ایفاگر نقش از جوانی تا پیری به عهده پارسا پیروزفر بود. درواقع تمام ماجراهای سریال روی دوش شخصیت بیژن با بازی پیروزفر قرار داشت. شاید «در چشم باد» ضعفهایی داشت و با نقدهایی روبهرو بود، اما بازی پیروزفر جزو نقاط قوت این سریال به حساب میآمد و به ماندگاریاش کمک کرد.
میزان موفقیت: «در چشم باد» از این جهت که خیلی دقیق و با جزئیات به مسئله اشغال ایران در جنگ جهانی دوم نزدیک شده است اثر قابل قبولی است. گرچه در زمان پخش با انتقادهایی روبهرو بود اما دست کم بخش دوم سریال به لحاظ تمرکز روی وقایع جنگ جهانی دوم، اطلاعات مناسبی در اختیار مخاطبانش میگذارد.
نقاب| کاظم راست گفتار|۱۳۸۶
نام نقش: نیما
ویژگی نقش: نیما و کامران دو دوستی هستند که با نامهای مستعار از دخترها اخاذی میکنند. کامران با دخترها ازدواج میکند و بعد از مدتی رفتارش با آنها تغییر میکند بعد نیما از این فرصت استفاده کرده و به عنوان دوست کامران به آنها نزدیک میشود. بعد در فرصتی مناسب آنها را به خانه میکشد و از آنها فیلم میگیرد. اینجاست که باز پای کامران باز میشود و به خاطر داشتن این فیلم از آنها اخاذی میکند. داستان از جایی شروع میشود که خواهر یکی از قربانیان تصمیم میگیرد به شیوه خواهرش با آنها وارد رابطه شود تا انتقام او را بگیرد.
قدرت بازیگری: امین حیایی و پارسا پیروزفر، زوج جذابی را تشکیل دادند و در نقش جوانهایی که با بهرهکشی از زنان ثروتمند، روزگار میگذرانند بازی موفقی به نمایش گذاشتند. پیروزفر شگرد خوبی برای بازی در این فیلم پیش گرفته بود. روی حرکات و احساساتش تسلط زیادی داشت. تلاش میکرد تا مخاطب او را به عنوان یک پسر عاشق باور کند و تا اواسط فیلم به خیالش هم نرسد که چهره واقعیاش را پشت نقاب پنهان کرده است. درواقع جذابیت فیلم به همین عنصر غافلگیری بود و پیروزفر به خوبی از پس ایفای آن برآمد.
میزان موفقیت: شاید به تعبیر اهالی سینما «نقاب» فیلم قابل قبولی نباشد اما این فیلم سال ۱۳۸۶ سروصدای زیادی به پا کرد. هنوز هم وقتی صحبت از بهترین نقشهای پارسا پیروزفر در سایتها و صفحههای اینستاگرامی میشود امکان ندارد نام فیلم «نقاب» را در میان آثار موفق و موثر این بازیگر نبینیم. گرچه جزو نقشهای ماندگار نیست اما مخاطبان را راضی کرده است.
اینجا بدون من| بهرام توکلی| ۱۳۸۹
نام نقش: رضا
ویژگی نقش: پارسا پیروزفر در نقش رضا در جایگاه معشوقِ دختری ساده و تنها که به خاطر مشکلات جسمانیاش گوشهگیر شده بود، جایگاه ارزشمندی در فیلم داشت. دختری که کوچکترین انگیزهای برای زندگی ندارد و حتی از رفتن و نشستن سر کلاسها میترسد، با شنیدن صدای ضبطشده دوست برادرش به او علاقهمند میشود و با این عشق یکطرفه انگیزه زندگی پیدا میکند. مادرش با اینکه میداند دخترش عادی نیست اما از پسرش میخواهد با دوستش حرف بزند و او را به خانه دعوت کند. رضا در نقش مردی حمایتگر، مهربان و خوشرو به خانه آنها وارد میشود و توجه همه را جلب میکند اما درست وقتی که دختر حس میکند همه چیز دارد خوب پیش میرود، رضا عکسی از نامزدش به او نشان میدهد و میگوید قرار است به زودی ازدواج کند. از اینجا به بعد است که مسیر قصه تغییر میکند.
قدرت بازیگری: درست است که در کل میزان حضور پارسا پیروزفر در فیلم زیاد نیست اما در همان چند سکانسی که او را میبینیم اثرگذار ظاهر میشود. درواقع بخش مهمی از بار احساسی فیلم روی دوش بازی پیروزفر قرار دارد. دختر بعد از ناامیدی از عشق اوست که دیگر نمیتواند از جا بلند شود و حتی در رؤیاهای پایان فیلم هم او را کنار دختر که دیگر معلولیتی ندارد میبینیم.
میزان موفقیت: یکی از مهمترین فیلمهای کارنامه بهرام توکلی است. این فیلم در جشنواره سیونهم با تحسین بسیاری روبهرو شد. فیلم براساس نمایشنامه «باغوحش شیشهای» تنسی ویلیامز ساخته شد و با چهار بازیگر و یک خانه توانست توجه همه را جلب کند. این فیلم هنوز هم جزو آثار موفق سینما به حساب میآید.
تیتی| آیده پناهنده | ۱۳۹۹
نام نقش: ابراهیم
ویژگی نقش: ابراهیم یک فیزیکدان است که موفق شده فرمولی بنویسد و ثابت کند که سیاهچاله بزرگی نزدیک است جهان را فرا بگیرد. او هنگام اثبات این مسئله، به مشکل مغزی بر میخورد و مجبور میشود عمل جراحی کند. در بیمارستان همسرش کاغذهایی که فرمول ابراهیم در آنهاست دور میریزد و تیتی، یکی از خدمه بیمارستان آنها را جمع میکند تا به خانه ببرد و زیر قفس خرگوشهایش بیندازد. وقتی تیتی با دختر ابراهیم مواجه میشود تصمیم میگیرد به دریا برود و برای او دعا کند. وقتی ابراهیم به هوش میآید سراغ کاغذهایش را از او میگیرد و زندگیاش به او گره میخورد.
قدرت بازیگری: محور اصلی فیلم الناز شاکردوست در نقش تیتی است اما پارسا پیروزفر هم در نقش فیزیکدانی که تمام فکرش پیش فرمولهای پیچیدهاش است و از خانوادهاش غافل مانده است [موفق است]. او از همسرش جدا شده و به لحاظ احساسی دچار مشکل است. در کل جهان را شیوه دیگری تفسیر میکند. دنیای پر از منطق او با دنیای پر احساس تیتی در کنار هم قرار میگیرد و وضعیت جذابی پدید میآورد. در مسیر فیلم تغییر تفکر ابراهیم را شاهد هستیم. او از مردی تکبعدی رفتهرفته به مردی تبدیل میشود که برای دفاع از تیتی مقابل همسرش میایستد و درکل به نگاهی جدید میرسد.
میزان موفقیت: این فیلم در سیونهمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور داشت اما به دلیل اینکه نمایش اول آن در سیوسومین فستیوال بینالمللی فیلم توکیو ۲۰۲۰ بود، از داوری در دو بخش بهترین فیلم و بهترین کارگردانی محروم شد. «تیتی» نامزد بهترین فیلمنامه شد و از سوی منتقدان هم رتبه بسیار بالایی دریافت کرد.
یاغی | محمد کارت | ۱۴۰۱
نام نقش: بهمن
ویژگی نقش: قدرتمندترین شخصیت در سریال «یاغی» است. بهمن کودکی تلخی داشته و پدرش نگهبان شهربازی بوده. او از روی نداری، نتوانسته کشتی را ادامه دهد و به آرزویش برسد. آنطور که همسرش میگوید محرومیتهای گذشتهاش باعث شده که حالا با وجود ثروتی که به واسطه همسرش به دست آورده است تصمیم گرفته به بچههای فقیر برسد و آنها را به آرزویشان برساند. خوشرفتار است اما کاملاً مرموز به نظر میرسد. میگوید سه سال است دست به خلاف نزده اما از آنجایی که رفتار عجیبی دارد و مدام از پلیس گریزان است این شبهه را ایجاد میکند که هنوز هم زیرپوستی مشغول انجام کارهایی است که شاید حتی به بچههای کشتیگیر هم ربط داشته باشد.
قدرت بازیگری: مرموز بودن شخصیت را تا حالا که هشت قسمت از آن منتشر شده به خوبی حفظ کرده است. خواهری مبتلا به سندرم داون دارد و با او مهربان و صمیمی برخورد میکند، با خدمتکار خانه رفتاری از سر احترام دارد و جاوید را مثل پسرش دوست دارد. در عین حال به راحتی دستور میدهد اسی قلک را کتک بزنند و مقابل تهدیدهای احتمالی با قدرت میایستد. رفتار متفاوت پیروزفر برای نمایش جنبههای مختلف این نقش بسیار باورپذیر از آب درآمده و به یکی از برگهای بنده سریال تبدیل شده است.
میزان موفقیت: درحال حاضر «یاغی» به کارگردانی محمد کارت، مهمترین سریال شبکه نمایش خانگی است. فیلمنامهاش با برداشت از روی رمان «سالتو» نوشته مهدی افروزمنش ساخته شده اما کارت سعی کرده به فراخور ویژگیهای سریال، برخی شخصیتها و بخشهایی از داستان را تغییر دهد. بازی علی شادمان در کنار پارسا پیروزفر بسیار به چشم آمده و جزو نکات مثبت سریال است.
منبع: روزنامه هفت صبح/ مرجان فاطمی
انتهای پیام/
There are no comments yet