سید مهرداد ضیایی در گفت‌وگو با صبا:

تلویزیون به یک رقیب واقعی احتیاج دارد

سید مهرداد ضیایی، در گفت‌وگو با ماهنامه صبا به صحبت درباره شرایط فعلی تلویزیون و رقابت تلویزیون با پلتفرم‌های اینترنتی پرداخت.


سید مهرداد ضیایی، بازیگر مجموعه‌های «نجلا» و «از سرنوشت» در گفت‌وگویی با ماهنامه صبا از تجربه بازی در این دو مجموعه، شرایط فعلی تلویزیون و رقابت تلویزیون با پلتفرم‌های اینترنتی صحبت کرد.

با توجه به این‌که هر دو مجموعه‌ای که در ماه رمضان با بازی شما پخش شد یعنی «نجلا ۲» و «از سرنوشت ۴»، دنباله‌هایی بر فصل‌های قبلی‌شان بودند، قاعدتاً دیگر نیازی به توضیح در مورد کاراکترهایی که بازی کردید وجود ندارد و مخاطبان با آن‌ها آشنا هستند. اما می‌خواستم بدانم آیا نقش‌هایی که در این آثار بازی کردید در مقایسه با فصل‌های قبل دچار تغییراتی شدند؟ آیا نیازی به این احساس کردید که تغییراتی در شیوه نقش‌آفرینی‌تان اِعمال کنید یا همان روند را ادامه دادید؟

طبیعتاً در چنین شرایطی باید هارمونی حفظ شود. تغییرات نباید در حدی باشد که استراتژی نقش را عوض کند. برای این‌که این‌ها فصل‌های متعدد یک قصه هستند. طبیعتاً شخصیت در فصول بعدی همان شخصیتی است که در فصل اول دیده شده است. بنابراین پایه و اساس آن شخصیت در قصه یکی است و بازیگر نه می‌تواند و نه باید چندان تغییرش دهد. مگر این‌که در قصه ما چنان تغییر شخصیتی و هویتی در مورد یک پرسوناژ داشته باشیم که بازیگر نهایتاً مجبور به تغییر شیوه نقش‌آفرینی‌اش شود. در مورد این دو سریال چنین نیازی وجود نداشت.

ساخت مجموعه‌های دنباله‌ای در خارج از کشور معمول است. اما به‌نظر می‌رسد چنین اتفاقی در تلویزیون ما در یکی، دو دهه اخیر رونق پیدا کرده است. به‌نظر شما چه عواملی در این اتفاق مؤثر بوده است؟ آیا ساخت سریال‌هایی در چند فصل ناشی از موفقیت نمونه‌هایی چون «ستایش» یا «پایتخت» بوده یا به‌طور مستقل و از لحاظ دراماتیک چنین نیازی احساس می‌شده است؟

مسأله به تلویزیون برمی‌گردد. تلویزیون بنا به دلائل متعددی، که شاید در حوصله این بحث نگنجد، دائماً می‌خواهد خودش با خودش رقابت کند. این عمل شگفت‌انگیز است. درحالی‌که نه تلویزیون برای تولید سریال یا تولید فیلم به بخش خصوصی راه می‌دهد و نه قوانین کشور، نمی‌دانم تلویزیون بر اساس کدام استراتژی فکر می‌کند اگر با خودش رقابت کند موفق‌تر خواهد شد. بنابراین سعی می‌کند کارهایی را که فکر می‌کند مخاطب بیشتری دارد، بدون این‌که این کارها از نظر کیفی مورد بررسی قرار بگیرند، به فصل دو و سه و چهار و الی آخر بکشاند.

پس به‌نظر می‌رسد شما چندان با این روند موافق نیستید و فکر می‌کنید اگر سریال‌های مستقل دیگری ساخته شود بهتر است.

نه الزاماً. این شیوه‌ای است که در جاهای دیگر هم جواب خود را پس داده است. اما مسئله این است که در جاهای دیگر، برای ساخت فصول بعد هم به کیفیت کار نگاه می‌کنند و هم به کمیت مخاطبان. این‌جا برای ساخت فصول بعدی کیفیت و کمیت در نظر گرفته نمی‌شود و این کار بنا بر چیزهای دیگری انجام می‌شود.

کلاً فکر می‌کنید فصل اول این دو سریال با استقبال مواجه شده است؟ اگر نه، دلیل ساخته شدن فصول بعدی چه بوده است؟

در مورد «نجلا»، بله. مردم آن کار را دوست داشتند. خودم فکر نمی‌کردم که مردم این‌قدر با این کار ارتباط برقرار کنند. ولی در مورد «از سرنوشت» چنین چیزی را هرگز نفهمیدم که مردم خیلی دوستش داشته باشند یا فیلمنامه‌اش کیفیت ویژه‌ای داشته باشد. نمی‌گویم چنین چیزی نبوده بلکه من متوجه نشدم و نظری ندارم. ولی ادامه پیدا کرد.

در گفت‌وگویی در مورد فصل دوم «نجلا» به این اشاره کرده بودید که به‌نظرتان بعضی از جاها حضور شخصیت شیخ ابراهیم از دست رفته؛ یعنی جایی که باید وجود می‌داشت وجود ندارد. امکانش هست در این مورد توضیح بیشتری بدهید؟ آیا منظورتان این است که شخصیت در مرحله فیلمنامه جای کار بیشتری داشت یا قسمت‌هایی فیلمبرداری شد و بعد در تدوین کنار گذاشته شد؟

نه. بحث مربوط به فیلمبرداری نبود. به‌نظرم در فیلمنامه جای خالی مشاهده می‌شد. الآن حضور ذهن ندارم. ولی به یاد دارم که آن موقع جای خالی را در مورد شیخ احساس می‌کردیم. بخشی از قضیه هم طبیعی است. در هر کاری، بخشی از حضور شخصیت‌ها بنا به دلایل فنی کم می‌شود: یا نمی‌شود فیلمبرداری‌شان کرد یا موارد دیگری همچون اتفاقات صحنه و تمام‌شدن زمان کار باعث می‌شود که حضور یک شخصیت در انتهای کار خلاصه شود و بعضی از جاها خالی بماند.

یکی از ایراداتی که برخی از مخاطبان به مجموعه‌های ماه رمضان امسال می‌گیرند این است که فضا و موضوع‌شان ارتباطی با ماه رمضان نداشته است. مثلاً «نجلا» از نظر داستانی سریالی است که می‌توانست در هر زمان دیگری پخش شود. آیا اصلاً این بحث را به‌عنوان یک انتقاد وارد می‌دانید و فکر می‌کنید ماه رمضان نیازمند محصولاتی مخصوص همان مقطع است یا نه؟

نه. اعتقادی به این ندارم. در سال‌های گذشته هم مجموعه‌های زیادی ساخته شدند که در ماه رمضان نمایش داده شدند اما ربطی به ماه رمضان نداشتند. صرفاً جمع‌شدن خانواده در کنار تلویزیون منظور نظر بوده است.

شما قبلاً هم در مجموعه‌هایی بازی کرده بودید که در ماه رمضان پخش شده بودند. فکر می‌کنید استقبال مخاطبان از این مجموعه‌ها در این ماه با ماه‌های دیگر سال متفاوت است؟

اگر این نگرش کلی وجود داشته باشد که در ماه رمضان مردم و مؤمنان کنار هم جمع می‌شوند، تلویزیون فضای سرگرم‌کننده و گرم پس از افطار را برای مخاطبان خود خواهد داشت. پس برای آن بخش از مردم که روزه می‌گیرند، نمایش مجموعه‌ها در آن زمان می‌تواند تأثیر داشته باشد.

جایی هم گفته بودید که به تمرین اعتقادی ندارید. این نقل قول درست است؟

نه در همه‌جا. این را در مورد شخص خودم گفتم. من هم در خیلی از جاها تمرین می‌کنم. به نظرم خیلی از تمرینات، موقعی که قبل از فیلمبرداری انجام شود نتیجه بهتری دارد. هر کسی هم برای رسیدن به نقش مسیری را طی می‌کند که ممکن است کوتاه‌تر از مسیرهای دیگر باشد. نمی‌شود که به‌طور کلی تمرینی در کار نباشد. اما با تمرین کم یا بیش می‌توان به نقش رسید و این به خود بازیگر بستگی دارد.

شما با کارگردان‌های مطرح زیادی کار کرده‌اید. آیا عموماً کارگردان‌ها دست بازیگر را باز می‌گذارند و با این نظر شما موافقند که بازیگر خودش انتخاب کند که تمرین می‌خواهد یا نه؟

در مورد خودم وقتی متوجه شدند که یک مقدار تمرین برای رسیدن به نقش کفایت می‌کند، قبول کرده و قانع می‌شدند. ولی به‌طور کلی در تولید فیلم در ایران، کارگردان‌سالاری وجود دارد. طبق یک پیش‌فرض، کارگردان را مطلقاً باهوش‌تر، بافهم‌تر، دقیق‌تر، هنرمندتر و بسیاری از “تَر”های دیگر در نظر می‌گیرند. خودِ این موجب اشکال خواهد شد. چون تولید فیلم یک کار گروهی است و کار گروهی نیازمند تعامل یا ، طبق یک عبارت اجتماعی، دموکراسی در میان عوامل تولیدکننده است. هرچقدر که تعامل بین آدم‌ها کمتر و رابطه آن‌ها از بالا و به پایین و به‌صورت دستوری باشد، کار قطعاً دچار افت کیفیت خواهد شد. ممکن است در مورد بعضی از کارگردان‌ها، به‌خصوص آن‌ها که تازه‌کار هستند و اصرار دارند که همه ایده‌های آن‌ها از صفر تا صد از سوی دیگر “کارگران” اجرا شود، یک یا دو کارشان به چشم بیاید اما آثارشان به‌تدریج از کیفیت تهی خواهد شد.

می‌خواستم نظرتان را در مورد وضعیت کلی تلویزیون در سال‌های اخیر بدانم. شما به‌خاطر آثار زیادی که بازی کردید، قطعاً در این زمینه صاحب‌نظر هستید.

بحث مفصلی است و نمی‌خواهم زیاد وارد شوم. فقط همین توضیح را می‌دهم که هر چقدر سانسور بیشتر باشد، کیفیت آثار پایین می‌آید. همان‌طور که تلویزیون خودش با خودش رقابت می‌کند، انگار ممیزها هم دارند با خودشان رقابت می‌کنند. این امر، کیفیت کار را کاهش می‌دهد. نکته بعد این‌که اگر یک رقیب جدی، نه یک رقیب مصنوعی، برای تلویزیون وجود نداشته باشد، باز هم از کیفیت کار تلویزیون کاسته خواهد شد.

در مورد پلتفرم‌های اینترنتی چه؟ در مقایسه با صدا و سیما، وضعیت آن‌ها چگونه است؟

در آن‌جا هم کارهایی را می‌بینم که واقعاً کیفیتی را که باید داشته باشند ندارند. اما تبلیغات جاهای خالی را برای آن‌ها پر می‌کند و مردم فکر می‌کنند الزاماً هرچه در بخش خصوصی ساخته شود (ولو بخش خصوصی نسبتاً مصنوعی) بهتر است. نه! همیشه این‌طور نیست. آن کارها را دنبال می‌کنم: بعضی‌ها عرصه‌ای برای رقابت ندارند و بعضی‌ها بسیار کارهای خوبی هستند. اما می‌خواهم بگویم که به‌طور کلی رقابت در بخش خصوصی زنده‌تر است.

پلتفرم‌هایی مثل نماوا و فیلیمو هم آن رقیبی نیستند که باعث شوند تلویزیون سطح آثارش را بالا ببرد؟

اگر قرار باشد که مثل زائده‌ای از صدا و سیما عمل کنند، فایده‌ای ندارد. در این شرایط، اگر اصل این مطلب که باید رقابتی وجود داشته باشد پذیرفته شود، خیلی چیزها حل خواهد شد. مگر این که در بر یک پاشنه بچرخد.

شما علاوه بر بازیگری در حوزه ادبیات هم فعال هستید. آیا در آن‌جا هم مشکلات مشابهی وجود دارد؟

در همه حوزه‌ها (چه ادبیات و چه حتی حوزه هنرهای تجسمی) مشکل رانت را داریم. ما، آن‌قدر که گمان می‌کنیم، نظرِ بازی نداریم. در حوزه ادبیات، تا موقعی که در یک سری از جریانات حضور نداشته باشید، به‌اندازه کافی کارتان مطرح نمی‌شود. در حوزه فیلم، خیلی‌ها مدعی یکه‌تازی و یکه‌سواری صداوسیما هستند اما واقعیت این است که از آن طرف هم چندان روی گشاده‌ای وجود ندارد. بسیاری از کسانی که با تلویزیون همکاری می‌کنند، انگار جایی در هیچ‌کدام از فعالیت‌هایی ندارند که در بخش خصوصی انجام می‌شود. در سینما هم همین‌طور است. کافی است شما به تیتراژها توجه کنید. زمانی از نظر آماری کار ساده‌ای انجام دادم و دیدم بسیاری از تیتراژها شامل، حداکثر، هفت یا هشت اسم مشخص است. دیگر اسامی هم، به‌خصوص در مورد بازیگران عرض می‌کنم، به یک ترتیب لگاریتمی تکرار می‌شوند. فکر نمی‌کنم این مدل درست انتخاب بازیگر برای کلیت سینما یا سریال‌ها باشد. اگر قرار باشد همه‌چیز تکراری باشد، همین اتفاقی خواهد افتاد که داریم می‌بینیم.

 

احسان دبیروزیری

انتهای پیام/

کلید واژه:
گروه بندی: اخبار , ویژه ها

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است

× برای درج دیدگاه باید وارد شوید