• کد خبر: 4097
  • گروه : اخبار , ویژه ها
  • تاریخ انتشار:29 خرداد 1401 ساعت: 11:07
جایگاه رسانه‌های سینمایی در ایران امروز – 2؛

رسانه‌ها دارند از افراد دارای قدرت تحلیل خالی می‌شوند

در شماره دوازدهم ماهنامه صبا گزارش ویژه‌ای در مورد جایگاه رسانه‌های سینمایی در ایران امروز تهیه شده است.


 

در دوازدهمین شماره ماهنامه صبا و به مناسبت ده‌سالگی مجموعه رسانه‌ای صبا، گزارش ویژه‌ای در مورد جایگاه رسانه‌های سینمایی در ایران امروز تهیه کرده و با تعدادی از چهره‌های باتجربه عرصه رسانه به گفت‌وگو پرداختیم. یکی از این چهره‌ها، کیوان کثیریان (منتقد سینما، صاحب امتیاز و مدیر مسئول وبسایت «سینما سینما») بود که سخنان او را در ادامه خواهید خواند:

دشواری‌ها و محدودیت‌های فعالیت رسانه‌ای (به‌طور ویژه رسانه‌های سینمایی) را در ایران امروز چگونه ارزیابی می‌کنید؟ این شرایط نسبت به زمانی که فعالیت خود را آغاز کردید چه تغییری کرده است؟

محدودیت فعالیت رسانه‌ای در شرایط حاضر چند بُعد و سطح مختلف دارد. یکی از ابعاد این است که در شرایط فعلی، رسانه‌ها به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم مشمول سانسور و محدودیت‌های محتوایی هستند. فراز و نشیب رسانه‌ها – اعم از مکتوب یا آنلاین و حتی رسانه‌های تصویری – در دهه‌های اخیر باعث یک‌نوع سانسور اتوماتیک هم شده است. ضمن این‌که مدام محدودیت‌های تازه‌ای بر رسانه تحمیل می‌شود. رسانه در هر شکل نیازمند آزادی‌هایی است که بتواند وظیفه خود را در هر کدام از سطوح درست انجام دهد: چه در سطح اطلاع‌رسانی، چه تحلیل و چه سرگرمی. اما متأسفانه این محدودیت‌ها همواره وجود داشته؛ گاهی بیشتر و گاهی کمتر. شما برای این‌که هزینه‌های بیشتری ندهید مجبورید که محتاط‌تر و ملاحظه‌کارتر شوید.

سطح این محدودیت‌ها هرچه که گذشت بیشتر شد. هیچ‌وقت فرهنگ و رسانه – لااقل در دو دهه گذشته – در اولویت دولت‌ها نبوده است. رسانه یا – در بهترین حالت – مورد بی‌توجهی قرار گرفته یا دچار فشار امنیتی، مادی و معنوی شده است. رسانه‌ها معمولاً منتقدند – و باید باشند چون جزء وظایف‌شان است – و دولت‌ها این منتقد بودن را برنمی‌تابند و سعی می‌کنند با این محدودیت‌ها رسانه‌ها را ناکارآمد کنند. اما دوره‌هایی هم بوده که آزادی، رونق و شور و شوق بیشتری وجود داشت. فضای باز سیاسی کمک می‌کرد که روزنامه‌های پرشماری در بیایند، آدم‌ها مطالعه بیشتری داشته باشند، ستون‌نویسان کارشان گرفته بود و تا مقطعی روزنامه‌ها باعث نشاط سیاسی جامعه هم شده بودند. ولی آسیب‌هایی وجود داشت که آن فضا را خیلی محدود کرد. بعداً رسانه‌های آنلاین جایگزین روزنامه‌ها شدند و چون کاغذ نمی‌خواستند و از لحاظ مادی به‌صرفه‌تر بودند رواج یافتند. ضمن این‌که حضور فضای سایبری روی گوشی موبایل کمک کرد که اقبال بیشتری به آن حوزه شود. اما محدودیت‌های مختلف همچنان رو به تزاید بود.

محدودیت‌های دیگری هم گریبان رسانه‌ها را گرفته است از جمله مشکلات اقتصادی. نوسان‌های اقتصادی کشور لطمه زیادی به اقتصاد رسانه‌ها می‌زند. مثلاً ببینید تیراژ روزنامه‌های ما چه افت – افت که نه، چه سقوط – چشمگیری داشته است. قیمت روزنامه‌ها هم نسبت به دوران اوج‌شان افزایش یافته است. برخی از روزنامه‌ها زمانی تیراژ حتی چندصدهزارتایی داشتند. حالا این رسانه‌ها ده‌ها برابر آن روز قیمت و یک‌دهم یا یک‌بیستم آن زمان فروش دارند (البته این بحث به فضای مجازی هم مربوط است). مشکلات اقتصادی و افول رسانه‌ها باعث شده تا اقتصاد داخلی‌شان نچرخد، دستمزدها افزایش کافی نداشته باشد و ارج‌وقرب روزنامه‌نگاران و اهالی رسانه افت کند. مجموعه این اتفاقات باعث شد نیروهای فکری کارآمد و وزینی که زمانی در رسانه‌ها کار می‌کردند و تأثیرگذار و صاحب تحلیل و قلم بودند کم‌کم حوزه رسانه را ترک کرده و حوزه‌هایی را ترجیح بدهند که امنیت مادی و معنوی بیشتری دارند؛ حوزه‌هایی که گاه حتی فرهنگی نیستند. این باعث شد که فضای رسانه روزبه‌روز از آدم‌های حرفه‌ای خالی‌تر شود. هنوز هم دوستانی هستند که با پتانسیل بالا در رسانه‌ها فعالیت می‌کنند. ولی آن حجم و تراکم زیاد همکاران رسانه‌ای استخوان‌دار خیلی کم‌تر شده است.

در طول دوران حضور به‌عنوان یک فعال رسانه‌ای، جایگاه و اهمیت رسانه‌های سینمایی چه تغییری کرده است؟

زمانی که فضای مجازی و رسانه‌های آنلاین وجود نداشت، تأثیرگذاری رسانه‌های تحلیلی سینمایی، مثل ماهنامه‌ها و هفته‌نامه‌ها، خیلی بیشتر بود. آن موقع تمام تکیه علاقه‌مندان سینما روی رسانه‌های چاپی بود و ممکن بود یک گزارش، نقد یا یادداشت در ذهن بماند. امروز این تأثیرگذاری خیلی کمتر شده است. صفحات سینمایی، به‌خصوص در اینستاگرام، دارند این فضاها را پر می‌کنند. چون مخاطب خودبه‌خود سمت فضای مجازی آمده، تأثیرگذاری از سمت رسانه‌های رسمی به رسانه‌های غیررسمی در فضای مجازی منتقل شده است. مردم «کوتاه‌خوان»تر شده‌اند. اگر قبلاً دو یا سه صفحه نقد روی یک فیلم می‌خواندند، الآن یک یادداشت به‌اندازه دو بند انگشت هم خسته‌شان می‌کند و می‌خواهند به مطلب دیگری بروند تا این انبوه اطلاعاتی را که دارد آن‌ها را بمباران می‌کند از دست ندهند. بنابراین ذهن مخاطب فضای مجازی خیلی پراکنده و پر از پرش است. برای همین تأثیرگذاری رسانه‌های تحلیلی کم شده است.

در مورد رسانه‌های خبری هم دیگر فقط معدودی روزنامه، هفته‌نامه و ماهنامه و سایت سینمایی داریم. همه به شبکه‌های اجتماعی رفته‌اند. خاصیت تعاملی بیشتر فضای مجازی با مخاطب، خیلی در این امر مؤثر است. در جایی مثل تلگرام می‌توانید گروه درست کنید یا درجا جواب همدیگر را، بدون این‌که کسی واسطه تأییدش باشد، بدهید. آزادی عمل بیشتری در فضای مجازی برقرار است و همین باعث می‌شود شکل قدیمی را فراموش کنید. در بخش خبر هم، فضای مجازی با توجه به سرعت خبررسانی ترجیح داده می‌شود. هرچند که صحت و دقت ماجرا تضعیف شده است. بنابراین ممکن است خبرهای نادرست فراوانی در اینستاگرام و تلگرام ببینید چون شهوت رسانه‌داشتن – به‌معنای انتشار محتوا – برای تمام مخاطبان فراهم است. ولی در هر حال سایت‌های خبری از فضای مجازی شکست خوردند هرچند میدان اعتبار صحت اخبار همچنان دست فضای سایبری رسمی و سایت‌های رسمی است.

گسترش روزافزون فضای مجازی به‌ویژه شبکه‌های اجتماعی در سال‌های اخیر، چه تغییری در ماهیت، کارکرد و نحوه فعالیت رسانه‌های سینمایی ایجاد کرده است؟

فکر می‌کنم در بخش‌های قبل به سؤال سوم پاسخ دادم. اما به‌طور، صفحات و گروه‌های سینمایی منبع اصلی خبر شده‌اند و آدم‌ها در لحظه و به‌طور بی‌واسطه می‌توانند با هم حرف بزنند. این تنوع و امکانات بیشتر باعث می‌شود مخاطبان و علاقه‌مندان به سینما کاملاً تمایل به حضور در فضایی داشته باشند که نقش تعاملی بیشتری در آن دارند. اینستاگرام امکاناتی مثل پیغام مستقیم (دایرکت) و ارسال فایل صوتی دارد که طبیعتاً در رسانه‌ای مثل یک روزنامه وجود ندارد. ولی متأسفانه تحلیل دارد منسوخ می‌شود چون فضای اینستاگرام متمایل به تصویر (عکس و ویدیو) است و سروکار زیادی با نوشته و متن ندارد. آن متن اگر طولانی باشد هم در پست جا نمی‌شود و هم به‌درستی خوانده نمی‌شود. همین باعث شده که در فضای مجازی اطلاعات سطحی‌تری منتقل شود. خلاصه داریم از عمق به سطح حرکت می‌کنیم.

هدف‌گذاری و رویکرد اصلی شما در رسانه‌هایی که در آن‌ها فعالیت داشته‌اید و دارید [به‌طور ویژه وبسایت «سینما سینما»] چیست؟ آیا در طول دوران فعالیت در این رسانه‌ها و بنا به تحولات پیرامون، این رویکرد دستخوش تغییرات جدی شده است؟

ما در سایت «سینما سینما» که فکر می‌کنم سال ۹۳ بالا آمد، می‌خواستیم رسانه‌ای خبری و تحلیلی داشته باشیم که در آن بتوانیم خلاف چیزی که گاه درست‌تر به‌نظر می‌رسد – این‌که رسانه باید موضع روشنی داشته باشد، خیلی خط‌کشی‌شده مطالبی صرفاً همخوان با مواضع خود را کار کند و کاملاً مشخص باشد که از کجا دفاع و به کجا حمله می‌کند – حرکت کنیم. تصمیم من این بود که در سایت‌مان دموکراتیک‌تر عمل کنیم. نه این‌که موضع نداشته باشیم؛ که مشخصاً داشتیم و داریم. اصلاً بی‌طرفی برای یک رسانه تحلیلی نه‌تنها دست‌نیافتنی بلکه بی‌خود است چون بی‌طرفی، تأثیرگذاری را کم می‌کند. اما می‌توانم بگویم که نظرات متنوعی در سایت ما جا داشته و دارد. موضع سایت ما از طریق برآیند مطالب مشخص است. فکر می‌کنم تضارب آراء تا حدود زیادی می‌تواند روشن‌گر باشد و رویدادها و مفاهیم را شفاف کند. تا حالا نشده که به‌کسی بگوییم چه‌طور بنویسد و چه‌طور ننویسد. با یک سیاق و مشی معتدل حرکت می‌کنیم، طرفدار شفافیت، دقت و سرعت – که اصول اولیه کار روزنامه‌نگاری است – هستیم، و با توجه به امکانات‌مان – که امکانات پایینی هم هست – عمل می‌کنیم. نه دفتری داریم و نه بودجه‌ای. ولی سعی کرده‌ایم که از جایی نه خط بگیریم و نه پول. بنابراین می‌توانیم ادعا کنیم که یک رسانه کاملاً مستقل هستیم که هر چه دل‌مان بخواهد نوشته و چاپ می‌کنیم. طبیعتاً مثل همه اشتباهاتی هم داشته‌ایم ولی سعی کرده‌ایم حرفه‌ای عمل کنیم: خبر غلط نزنیم، تحلیل مغرضانه ندهیم، منصف باشیم، اگر نقد می‌کنیم فنی باشد و تحت تأثیر روابط‌مان قرار نگیریم.

در مورد بخش دوم سؤال، تغییر رویکرد به‌معنای تحول نداشتیم. سعی کردیم همان مسیر را با تغییرات جزیی (اگر لازم بود) ادامه دهیم اما ثبات مشی ما حفظ شده و در ذهن مخاطب کم‌کم به یک برند تبدیل شود. هیچ‌وقت خود را به‌خاطر تعداد فالوئرهای اینستاگرام، اعضای کانال یا تعداد کلیک‌های سایت تغییر نداده‌ایم. البته کارهایی را که لازم است انجام می‌دهیم و خوشحال می‌شویم که فالوئرهای بیشتری داشته باشیم و صدای ما بیشتر شنیده شود اما نه این‌که کاری را «فقط» برای رسیدن به این اهداف انجام دهیم چون همین ما را از مسیری که انتخاب کرده‌ایم منحرف می‌کند. تنها چیزی که در روزنامه‌نگاری برای ما مانده همین است که کارمان را درست انجام دهیم وگرنه متأسفانه روزنامه‌نگاری که در ایران دیگر وجود ندارد.

 

حسرت از بین رفتن مرجع‌های مطبوعاتی

 

انتهای پیام/

کلید واژه:
گروه بندی: اخبار , ویژه ها

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است

× برای درج دیدگاه باید وارد شوید