زوجهای موفق، یکی از عوامل جذابیت هر اثر نمایشی هستند و این مسئلهای است که اثبات شده و به توجیه نیازی ندارد.
زوجهای موفق، یکی از عوامل جذابیت هر اثر نمایشی هستند. این مسئلهای است که اثبات شده و نیاز به تحلیل و توجیه ندارد. پس بدون مقدمه میرویم سر اصل گزارش. این روزها سه سریال کمدی در پلتفرمها در حال توزیع هستند که همه آنها از زوج بهره میبرند. امین حیایی و مجید صالحی در «ساخت ایران ۳»، سیدجواد رضویان و احمد مهرانفر در «جادوگر» و بهرام افشاری و نیما شعباننژاد در «راز بقا» کنار هم قرار گرفتهاند که بده بستان آنها بخشی از جذابیت این سریالها را باعث شده است.
در گزارش امروز نگاهی به فضای کلی سریالها داریم و عملکرد زوجهای کمدی را بررسی میکنیم. پیشتر زوج سام درخشانی و پژمان جمشیدی با سریال «خوب بد جلف؛ ارتش سری» یک بار دیگر موفقیت پیشین را تکرار کردند و عامل اصلی محبوبیت سریال بودند. در تلویزیون نمونههای زیادی از زوجهای کمدی سراغ داریم که پیشتر به آنها پرداختهایم.
حیایی و صالحی | ساخت ایران ۳
داستان سریال «ساخت ایران» بر اساس اتفاقاتی که برای دو رفیق به نام غلامحسین و مرتضی (امین حیایی و مجید صالحی) رخ میدهد، شکل گرفته است. آنها به امید رسیدن به پول و ازدواج با دختر مورد علاقهشان، حاضرند هر کاری بکنند. مأموریت آنها یافتن سندی مهم است که برای آن حتی تا ترکیه هم رفتهاند.
شاید داستان «ساخت ایران» به مذاق سختپسندها خوش نیاید اما دوئت حیایی و صالحی بهخوبی شکل گرفته و مخاطب میتواند به رفتارهای آنها بخندد. الگوی شخصیت غلامحسین و مرتضی، آشنا است؛ یعنی رفقای بامرامی که با هم مدام جدل و کلکل دارند اما پای دوستیشان میایستند. سادگی مفرط این دو نیز بر اساس الگوهای پیشین، طراحی شده. سابقه خوبی که مخاطب از حیایی و صالحی در نقشهای کمدی دارد، به کمک آنها در «ساخت ایران» آمده و این دو بازیگر نیز بارها از تیپهای قبلی خود برای شخصیتهای سریال بهره بردهاند.
رضویان و مهرانفر| جادوگر
از قسمت چهارم «جادوگر»، سیدجواد رضویان (جهانگیر) و احمد مهرانفر (قدرت) کنار هم قرار گرفتند و حالا در کانون اتفاقات هستند. داستان تا اینجا پیش رفته که این دو همکار، بعد فرار از دست پلیس سر از یک جزیره در آوردهاند. اهالی جزیره گمان میکنند قدرت، رمال است و قدرت ماورایی دارد! او از اعتماد آنها سوءاستفاده کرده و صاحب ثروت شده است. جهانگیر هم حالا مدعی شراکت در سود این کار است. در سریال «جادوگر» نشانههایی از مرام بین دو همکار (دوست) قدیمی دیده میشود.
اما فعلاً بدبینی و تقابل بر روابط آنها حاکم است. همین مسئله زمینه ایجاد شوخی و خنده را فراهم کرده و مخاطب نهچندان سختگیر میتواند به آن بخندد. مهرانفر در «جادوگر» عملکردی موفقتر از رضویان دارد و به مرور موفق شده از شخصیتهای قبلی از جمله «پایتخت» فاصله بگیرد. نشان به آن نشان که در چند قسمت که به تنهایی بار قصه «جادوگر» را به دوش میکشید، موفق بود و عامل ایجاد خنده شد. سیدجواد رضویان اما هنوز زیر سایه تیپهای کمدی قبلی است و باید دید در قسمتهای بعد چه برگ برندهای رو میکند.
افشاری و شعباننژاد| راز بقا
داستان زندگی رحیم (بهرام افشاری) از جایی روایت شد که جوانی سر به هوا است و در عین حال تمکن مالی ندارد. دوست او ایرج (نیما شعباننژاد) حاضر است حقوق سه میلیون و ۲۰۰ هزار تومانی خود را به رفیق خود بدهد تا از رقابت نابرابر در بوکس حذر کند. حالا داستان «راز بقا» به جایی رسیده که رحیم توسط شخصی به نام «خان فادر» به یک شیخ عرب فروخته شده. ایرج هم عاشق دختر خان فادر است. رفتار و گفتار این زوج از همان قسمت اول، بخشی از جذابیت «راز بقا» را باعث شد و خنده مخاطب را به همراه داشت.
رحیم دارای یک ویژگی عجیب است و نمیمیرد و ایرج جوانی دست و پا چلفتی است. این تضاد به کمک درام آمده و موقعیتی خوب در اختیار بازیگران قرار داده تا توانایی خود در خلق موقعیتهای کمدی را به رخ بکشند. در «راز بقا» هم اساس رابطه زوج کمدی سریال، بهرهمندی از کلیشههای رایج است. طبعاً وقتی بتوان از کلیشهها استفادهای خوب کرد، این امر به خودی خود نشانهای از ضعف یک اثر محسوب نمیشود. کما اینکه «خوب بد جلف» چنین کرد و موفق هم بود.
منبع: روزنامه هفت صبح
انتهای پیام/
There are no comments yet