• کد خبر: 3971
  • گروه : اخبار , ویژه ها
  • تاریخ انتشار:20 خرداد 1401 ساعت: 13:33

«مرد شمالی»؛ ترکیبی از آرنولد شوارتزنگر و آندری تارکوفسکی!

رابرت اگرز گفته که در نظر خودش «مرد شمالی» قرار بوده ترکیبی باشد از «کونان بربر» (با نقش‌‌آفرینی آرنولد شوارتزنگر) و «آندری روبلف» (ساخته آندری تارکوفسکی).


تکلیف آدم با خیلی فیلم‌ها مشخص است؛ بر مبنای پیش‌فرض‌های فیلم‌بینی یا قراردادها و فرمول‌های معمول فیلمسازی، به راحتی می‌فهمید که با یک اثر خوب، متوسط یا بد طرف هستید. ایده را تشخیص می‌دهید و کیفیت اجرا تعیین می‌کند که اثر چه سطحی دارد. همیشه این‌طوری نیست. بعضی فیلم‌ها را می‌بینید و بین خوب و بدش مردد می‌‌مانید، چون نه ایده و نه رویکرد اجرا با پیش‌فرض‌ها جور درنمی‌آید.

در چنین مواردی اصلاً جای تعجب ندارد که گروهی به یک فیلم بگویند شاهکار و در مقابل گروهی دیگر به مزخرف بودن آن حکم بدهند. «نورثمن» با عنوان انگلیسی The Northman که ترجمه‌اش می‌شود «مرد شمالی» چنین وضعیتی دارد. قصه برگرفته از حماسه اسکاندیناویایی «اَملت» است که مربوط می‌شود به قرن دوازدهم میلادی و بعدا الهام‌بخش شکسپیر برای نوشتن «هملت» بوده. با لطف و عنایت اُدین (ایزد اساطیر ژرمن و اسکاندیناوی)، شاه از سفر دور و دراز سالم بازمی‌گردد و تصمیم می‌گیرد که پسر خود اَملت را برای جانشینی آماده کند.

برادر ناتنی‌اش امان نمی‌دهد و با کشتن شاه به سمت تاج و تخت خیز برمی‌دارد. اَملت زنده می‌ماند و به آن‌سوی آب‌ها پناه می‌برد تا روزی برای گرفتن انتقام به سرزمین پدری بیاید. همچون یک سلحشور وحشی آموزش می‌بیند و تمام عمر آتش خشم را در دل خود زنده نگاه می‌دارد. بالاخره موعد انتقام فرا می‌رسد. خود را برده جا می‌زند تا نقشه‌اش را پیش ببرد، غافل از آنکه سفری پر از خون و آتش انتظارش را می‌کشد.

رابرت اگرز که با دو فیلم ترسناک، مستقل و نامتعارف «ساحر» و «فانوس دریایی» به‌عنوان یک استعداد تازه مطرح شده بود، این بار گامی بزرگ‌تر برداشته برای ساخت یک فیلم استودیویی که البته همچنان نامتعارف است. اگرز گفته که در نظر خودش «مرد شمالی» قرار بوده ترکیبی باشد از «کونان بربر» (با نقش‌‌آفرینی آرنولد شوارتزنگر) و «آندری روبلف» (ساخته آندری تارکوفسکی).

وقتی آرنولد و تارکوفسکی را بگذارید کنار هم، یعنی دنبال دردسر می‌گردید! استودیو از همان اول کار روی بخش آرنولد قضیه تاکید داشته و بعد از ساخت هم فیلم را در قالب یک اکشن حماسی خوش‌ساخت معرفی کرده؛ نتیجه؟ شکست تجاری. چون کسانی که بر اساس مواد تبلیغی تستوسترون‌محور فیلم و با انتظار چیزی شبیه سریال «وایکینگ‌ها» به سراغ «مرد شمالی» بروند، حسابی می‌خورد توی ذوقشان.

رابرت اگرز را باید گذاشت کنار دیگر فیلمسازان آمریکایی آلترناتیو مثل دیوید لاوری و اری استر که در دهه گذشته به واسطه همکاری با A24 به شهرت رسیده‌اند و شاید مهم‌ترین عنصر مشترک در کارهایشان تلاش برای یافتن منطق‌های روایی و نمایشی دور از قراردادها و فرضیات معمول تولیدات جریان اصلی باشد. همین داستان در دست فیلمسازانی چون ریدلی اسکات و کنت برانا تبدیل می‌شد به فیلمی آدمیزادی که راحت چندصد میلیون دلار می‌فروخت، ولی بعید بود که فراتر از فن به دستاوردی در هنر نمایش برسد.

الان قضیه فرق می‌کند و هر تیری که به سمت فیلم پرتاب شود، به سیبلی می‌خورد که آگاهانه و عامدانه کار گذاشته شده. پس گیر دادن به «ادایی بودن» فیلمی چون «مرد شمالی»، که آگاهانه برای ساختن فضایی ذهنی از قراردادهای نمایش روی صحنه بهره می‌برد، مثل شاکی شدن از رنگی نبودن یک فیلم سیاه‌و‌سفید است!

موارد مناقشه‌‌برانگیز را می‌شود تک به تک شمرد، از لهجه و بیان بازیگرها بگیرید که با رویکردی فاصله‌گذارانه جایگزین لهجه بریتانیایی فاخر در درام‌های تاریخی شده تا الکساندر اسکارسگارد که به دلیل ید طولا در ایفای نقش‌های منفی و دافعه‌برانگیز، انتخابی دور از ذهن برای یک قهرمان همدلی‌برانگیز به شمار می‌آید.

اما اینجا در هیبت جوانی که زندگی نکرده و زیر بار رنج و مسئولیت ناخواسته خم و خالی شده، فراتر از انتظار است. زیبایی‌شناسی اگرز در خلق صحنه‌ها و استفاده از برداشت‌های بلند کمک کرده تا قرائت به‌روز فیلم از الگوی کهن انتقام بروزی موکد داشته باشد؛ اینکه باور بیمارگونه و مرگبار به سرنوشت چطور می‌تواند با تهی کردن زندگی از هر معنای دیگر، به تنها معنای قابل فهم برای هر کس تبدیل شود و رستگاری و ویرانی‌اش را مترادف سازد.

«مرد شمالی» فیلمی است که اکثر مخاطبان، از عام گرفته تا خاص، سخت می‌توانند با آن کنار بیایند. اگر به اندازه کافی حوصله ندارید و تجربه‌های تازه و نامکشوف سر ذوقتان نمی‌آورد، تماشایش برایتان تجربه رضایت‌بخشی نخواهد بود. پرده اول کفایت می‌کند برای فهمیدن زبان فیلم؛ وقتی نمای بلند، سخت و حساب‌شده برای معرفی اَملت بزرگسال، که چون غریبه‌ای گمنام میان جمع نشسته و در حال پارو زدن است، یا برخورد با بیورک در نقش ساحره‌ای مرموز، که از بیان و صدایش به طرز شگفت‌انگیزی استفاده شده، تحت تاثیرتان قرار نداد، بقیه‌اش هم گرفتارتان نمی‌کند.

 

منبع: روزنامه هفت صبح/ کسری ولایی

انتهای پیام/

کلید واژه:
گروه بندی: اخبار , ویژه ها

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است

× برای درج دیدگاه باید وارد شوید