فیلم «پسران دریا» یک درام نوجوانانه درباره دوران بلوغ است که به واسطه تغییر جغرافیا همه شمولی یافته است.
فیلم سینمایی «پسران دریا» یک درام نوجوانانه درباره دوران بلوغ و گذار از کودکی به بزرگسالی است که به واسطه تغییر جغرافیا همه شمولی یافته و تبدیل به اثری مناسب برای نوجوانان، بزرگسالان و خانواده میشود
فیلم به نویسندگی و کارگردانی افشین هاشمی و حسین قاسمی جامی، در دو اپیزود به مقطعی تعیینکننده از درام زندگی دو نوجوان در شمال و جنوب کشور میپردازد. هرچند همین دو اپیزود بودن (نه سه اپیزود)، خرق عادت در فرم روایتهای اینچنینی است که قرار است تم و زیرمتن اثر بسط یابد، اما تعمیم عنوان شاعرانه فیلم؛ «پسران دریا» به قهرمانان نوجوانی که در ارتباطی تنگاتنگ با دریا، جامعه بومی و کاراکترهای پیرامونی دچار رشد و بلوغ فکری میشوند، انتظار مخاطب را پاسخ میدهد.
اپیزودها با اسم این قهرمانان نوجوان نامگذاری شدهاند؛ (لوچو/ یاسین حبیبپور) نوجوانی در کرانه دریای خزر و (منگوش/ منیب بزرگزاده) در کناره خلیج فارس که هر یک بر بستر قصهای روان و درامی برآمده از روابط و مناسبات بومی جغرافیای خاص خود؛ با بحران بلوغ، عشق و الزامات اجتنابناپذیر آن دست و پنجه نرم میکنند.
هر دو از کانون خانواده به مفهوم عام آن بیبهره هستند، اما در تلاش برای ایستادن روی پای خود و در عین حال بازسازی این قاب شکسته در زندگی خود هستند؛ خواه آنکه به واسطه مرگ پدر و ازدواج مجدد مادر از خانواده محروم شده، خواه آنکه به واسطه مرگ مادر و غیبت اجباری پدر درصدد ترمیم این جای خالی است.
این دو فقدان در دو قصه که به واسطه تم محوری درام زندگی دو نوجوان مختلف را به هم پیوند میدهد، با ظرافت اهمیت کانون خانواده، روابط درون خانوادگی و جایگاه پدر و مادر را در زندگی نوجوان ترسیم میکند. همچنین شیوه خاص هر یک را برای مواجهه و بهبود این شرایط در پی دارد که از سویههایی است که به همه شمول شدن فیلم و محدود نماندن در قاب یک قصه خاص کمک میکند.
طبعاً هر دو اپیزود به واسطه روابط، مناسبات و اتمسفر جاری در جغرافیای خاص شمال و جنوب؛ متمرکز بر دغدغه، علاقهمندی و مهارتی خاص در کاراکترهای لوچو و منگوش هستند که انتخابهایی قابل انتظار و کمککننده به رئالیسم جاری در فیلم است.
انتخاب مهارت کشتیگیری؛ برای لوچو به عنوان نوجوانی شمالی و مهرطلبی و ماجراجوییِ عاطفیِ گره خورده به لنج و دریا؛ برای منگوش به عنوان نوجوانی جنوبی، از جمله طراحیهایی است که به بومیسازی و متمایز شدن این دو قهرمان از هم بر بستری با زیرمتن مشترک کمک کرده است.
در کنار همه این موارد؛ انتخاب هوشمندانه دو نوجوان اصیل و در عین حال سمپاتیک که مخاطب آنها را در کسوت قهرمان هر یک از اپیزودها بپذیرد و با آنها همدلی و همراهی کند، از نقاط قوت فیلم است. بهخصوص ارتباطی که قرار است در هر اپیزود بین این دو نوجوان با بازیگران مقابلشان ایجاد شود که شناخته شده و حرفهای هستند.
افشین هاشمی در اپیزود اول در نقش کاراکتر اسکندر که مصادیق متعددی در فیلمها و درامهای نوجوانانه دارد، با ظرافت از تیپ فاصله گرفته و تبدیل به شخصیتی قابل باور بهخصوص در ارتباط سودجویانه با لوچو و مهارتش شده است.
همانطور که مونا فرجاد در اپیزود دوم در نقش کاراکتر یمنا، کاراکتر یک دختر جنوبی مسئولیت پذیر و سرسخت را در تمایزی ظریف بین معشوق و مادر ترسیم کرده و حضوری صمیمانه و بیواسطه از خود ثبت کرده است.
«پسران دریا» از آن دسته فیلم های نوجوانانه است که رده سنی قهرمان و جهان جادویی نوجوانی را دست کم نمیگیرد، در عین حال متوسل به فانتزی یا طنز و کمدی نامتجانس با درام محوری نمیشود بلکه سویه طنز را به تناسب موقعیت و درام محوری در دل کار وارد میکند. به همین واسطه هم برای این گروه سنی واجد کشفی تازه است هم برای بزرگسالان جذابیت پیدا میکند؛ بدون آنکه تبدیل به یک فیلم رئال تلخ شود.
در واقع «پسران دریا» حرکتی لغزان و هوشمندانه بین یک اثر درباره کودک و برای کودک (هرچند برچسبهایی کهنه و کلیشهای هستند) دارد و تبدیل می شود به اثری مناسب برای همه افراد خانواده. همان چیزی که سینمای امروز؛ بهخصوص گونه فراموش شده کودک و نوجوان برای رونق نیازمند آن است: مخاطب خانواده.
منبع: نماوامگ/ سحر عصرآزاد
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است