«علفزار» یکی از ملتهبترین فیلمهای جشنواره فجر ۱۴۰۰ محسوب میشود که با وجود ضعفهایی که دارد فیلمی جسورانه است.
«علفزار» فیلمی به کارگردانی کاظم دانشی، تهیهکنندگی بهرام رادان محصول سال ۱۴۰۰ است. این فیلم در چهلمین دورهی جشنوارهی فجر حضور داشت و در چهار بخش بهترین فیلمنامه، بهترین تدوین، بهترین صداگذاری و بهترین نقش مکمل زن (صدف اسپهبدی) موفق به کسب جایزه شد. این فیلم هماکنون در سینماهای سراسر کشور اکران شده است و در ادامه به نقد فیلم «علفزار» میپردازیم.
پژمان جمشیدی، سارا بهرامی، ستاره پسیانی، صدف اسپهبدی، مهدی زمینپرداز، مائده طهماسبی، فرخ نعمتی، مهران امامبخش، آدرینا توشه، محمد معتضدی، رویا جاویدنیا، عرفان ناصری و ترلان پروانه بازیگران این فیلم را تشکیل میدهند.
داستان فیلم در مورد یکی از بازپرسان دادگاه کیفری است که همزمان درحال کار کردن بر روی چند پرونده است. داستان هر پرونده بهصورت موازی با هم و در یک روز پیش میروند.
بدون شک «علفزار» یکی از ملتهبترین فیلمهای جشنواره فجر ۱۴۰۰ است. فیلمی دادگاهی با چند قصه متفاوت و پیچیده که تمام آنها در یکی از دادسراهای اطراف تهران اتفاق میاُفتد. کاظم دانشی بهعنوان یک کارگردان فیلم اول مسیر سختی را برای آغاز به کار فیلمسازی انتخاب کرده است. او دست روی یک درام دادگاهی با سوژهای ملتهب گذاشته، فیلمی که کارگردانی آن بسیار سخت و دشوار است. درامهای دادگاهی در محیطی بسته میگذرند و فیلمهایی که چنین خصوصیتی دارند باید به شکلی کارگردانی شوند که تماشاگر بعد از چند دقیقه احساس خستگی نکند. کارگردان علاوهبر اینکه باید مراقب باشد تا نقاط عطف داستان از دست نرود، باید حواسش باشد تا ریتم سکانسهای طولانی فیلمش را هم حفظ کند تا تماشاگر خسته نشود. دانشی در فیلم علفزار نشان میدهد که این کار را خوب بلد است. تماشاگر هنگام تماشای فیلم با اینکه اکثر زمان آن در یک مکان اتفاق میاُفتد احساس خستگی نمیکند و با داستان همراه میشود.
«علف زار» چند قصهی متفاوت را دنبال میکند، داستانهایی که هرکدام بیانگر یکی از معضلات مهم جامعه امروز ایران هستند. دانشی تلاش کرده داستان این آدمها را کاملا منطبق بر واقعیت جاری در جامعه تعریف کند و ذرهای از رئالیسم خشک و خشنی که مدنظرش بوده کوتاه نیاید. داستانهایی پیچیده که مدام به هم قطع میشوند و تماشاگر را درگیر و مشتاق تماشای فیلم نگه میدارند. فیلم شخصیتپردازی نسبتا خوبی هم دارد و موفق میشود تصویر ملموس و انسانی از کاراکترها به تماشاگر ارائه دهد. در این فیلم تمام شخصیتهای فیلم با دقت پرداخت شدهاند و هیچکدام به حال خود رها نشدهاند و کارگردان به همهی آنها فرصت ابراز وجود و عرض اندام میدهد. این درست است که بازپرس بشارت در مرکز قصه قرار دارد و شخصیت اصلی به حساب میآید. اما بقیه شخصیتها همعرض و به اندازهی مساوی در پیشبرد این درام چالشبرانگیز نقش دارند و این یکی از مزیتهای «علفزار» است.
بدون شک تیم بازیگران «علفزار» یکی از بهترین تیمهای بازیگری سالهای اخیر سینمای ایران است. پژمان جمشیدی بهترین بازی عمرش را تاکنون در نقش بازپرسی که میان وجدان و واقعیت گرفتار شده انجام میدهد. جمشیدی جزئیات فراوانی به نقش بازپرس بشارت اضافه کرده که باعث شده تماشاگر کاملا با این کاراکتر احساس همدلی کند. سایر بازیگران فیلم (حتی آنهایی که نقشهای فرعی را بر عهده دارند) کارشان را به درستی انجام دادهاند. مشخص است که کارگردان توانسته کاراکترها را به درستی برای بازیگران تحلیل کند تا بازیگران با تکیه بر همین درک درست بازیهای خوبی ارائه دهند.
صدف اسپهبدی در نقش یک دختر معتاد پدیده این فیلم است او این نقش را به شکلی ایفا کرده که بدیلی در سینمای ایران ندارد؛ به همین دلیل او برندهی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مکمل زن در چهلمین دورهی جشنوارهی فیلم فجر شد. «علفزار» باوجود ضعفهایی که دارد اما فیلم جسورانهای است. دانشی با همین فیلم نشان میدهد از درگیر شدن با سوژههای سخت نمیترسد و بلد است چنین فیلمهایی را به شکلی بسازد که تماشاگر با داستان درگیر شود و هنگام تماشای فیلم احساس خستگی نکند.
منبع: سینماتیکت/ مازیار وکیلی
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است