فیلم «مجبوریم» سرشار از تکانه های اخلاقی و قانونی است که مخاطب را بر سر دو راهی قرار میدهد.
سرانجام پس از چند سال وقفه، فیلم «مجبوریم»رضا درمیشیان اکران شد و مورد توجه علاقهمندان به سینما قرار گرفت. «مجبوریم» را باید فیلمی درام و تلخ و واقعگرا توصیف کرد. فیلمی که توانسته به شیوه داکیودرام، ساختار قابل توجهی را برای القای مفهوم مد نظر خود ارائه کند. درمیشیان بنا بر سابقهای که در ساخت فیلمهای سینمایی دارد، مانند لانتوری یا عصبانی نیسیتم، به دنبال آن است تا بیانی تند و تیز درقالب سینما از وضعیت جامعه ایرانی ارائه دهد. درمیشیان کارگردان و فیلمسازی است که توانسته به موضوعات اجتماعی و آسیبهای آن به خوبی دقت کند و آن را در بیان سینمایی به شکلی شفاف و حتی رک و پوست کنده به مخاطب ارائه کند.
کلیّت فیلم، پراز تعارض و کشش است. فیلم سرشار از خرده داستانکهایی است که وضعیت نابهنجار کارتن خوابها، بزهکاران، فروشندگان نوزاد و… را نشان میدهد. از سوی دیگر نیز سعی کرده تا موقعیت پزشکان، وکلا، مددکاران اجتماعی، پلیس و دوایر امنیتی را در مواجهه با چنین نابهنجاریهایی به تصویر بکشد. اگر به ساختار فیلم دقت بیشتری داشته باشیم، متوجه میشویم که کارگردان سعی کرده با موسیقی جذابی که ساخته کیهان کلهر است و با تصاویری که با تم سیاه و سفید نقش بسته، اوج سیاهی وضعیت جامعه را به مخاطب نشان دهد. از سوی دیگر، فیلم سرشار از تکانه های اخلاقی و قانونی است که مخاطب را بر سر دو راهی قرار میدهد.
اگرچه عدهای این شیوه را سیاه نمایی میدانند و معتقدند که بازتاب چنین موقعیتهایی در جامعه در قالب سینما چیزی جز سیاه نمایی نیست و این بزه کاریها و جنایتها امری متداول و در همه جا حضور دارد و کسانی که به دنبال ساخت چنین فیلم هایی هستند، در پی کسب جوایز بین المللیاند.
از این نکات که بگذریم، باید فیلم درمیشیان را از جمله فیلم هایی دانست که در سینمای ایران توانستند به خوبی وضعیت جامعه را انعکاس دهند. از فیلم خشت و آیینه ابراهیم گلستان تا ابد و یک روز سعید روستایی، اگرچه بیش از چهار دهه میگذرد اما کسانی مانند درمیشیان هستند که توانستند مدیوم سینما را به خوبی بشناسند و نگاهی صحیح و بی اغراق به وضعیت جامعه داشته باشند.
بحث حقوق انسانی و کرامت زنان و اقشار مختلف جامعه، از جمله مواردی است که طی سالهای پس از انقلاب در بسیاری از محافل فکری و دانشگاهی طرح شده، اما در قالب هنر و سینما چنین مسائلی به ندرت در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.
درمیشیان با حضور بازیگرانی نام آشنا مانند فاطمه معتمد آریا، نگار جواهریان، پارسا پیروزفر، بهمن فرمان آرا، پردیس احمدیه، ژاله علو، بابک کریمی و همایون ارشادی، فیلم خود را قوام بخشیده است. اگرچه بازی های متناقض، به نوعی به ضد خود در فیلم هم تبدیل شده؛ مثلا بازی پردیس احمدیه در نقش دختر کارتن خواب، بسیار خوب ظاهر شده اما نگار جواهریان نتوانسته آن صلابت و یک دندگی وکیلی را نشان دهد که در پی احقاق حق یکی از افراد جامعه است.
حالا اگر مجدداً به معنای فیلم بازگردیم و آن را مورد توجه بیشتر قرار دهیم، نکته ای برای ما پر رنگ می شود که باید آن را بسیار جدی تلقی کرد و آن این پرسش است که آیا فروپاشی نظام اخلاقی و ذهنی جامعه معاصر ایرانی، اتفاق افتاده و کارگردان در پی آن است که آن را به تصویر کشد و یا اینکه این هم داستانی است از همان داستان های جنایی که در سراسر دنیا بسیاری از فیلمسازان، در پی تولید آنها هستند؟
پاسخ به این سؤال قطعاً جواب های بی شماری دارد، اما باید به این نکته توجه کرد که ترفندهای روایتی در چنین فیلم هایی غالباً با فرم فیلم دارای نوعی پیوند و هم بستگی است. مثلاً داستان هایی درباره شخصیت های مسئله دار، آواره و منزوی و بزهکار که برخوردی متفاوت با آدمهای مختلف دارند و محیط های متفاوتی را کشف می کنند؛ معمولا از روایت های اپیزودیک استفاده می کنند. داستان هایی که پیرامون گشایش معمای خاصی است، در جست و جوی شخصی خاص می پردازند و عمدتا از تکنیک های روایتی متکی بر حذف بهره می جویند.
درمیشیان نیز بر همین اساس حرکت کرده و سعی کرده پاسخ خود را به آن پرسش ارائه کند. جا دارد در اینجا نگاهی به نقد مجله سینمایی هالیوود ریپورتر داشته باشیم تا به پرسش اولی پاسخ داده باشیم:
«رضا درمیشیان، یکی از کارگردانان صاحب سبک در سینمای ایران است و «مجبوریم» یک نمونه دیگر از تواناییهای او در ارائه یک نقد اجتماعی تند و تیز است. با اینکه این فیلم مانند «عصبانی نیستم» و «لانتوری» نمیتواند مخاطب را میخکوب کند، اما فیلمی خوشساخت با داستانی جذاب و درامی مبتنی بر حقوق انسانی در دنیای افراد بیخانمان تهران است.
مجبوریم با مرکزیت زنان ساخته شده است و تضادی که بین حقوق زنان برخوردار و فقیر وجود دارد را به تصویر میکشد. فیلمبرداری «مجبوریم» حسی مانند یک درام جنایی تلویزیونی را القاء میکند. دوربین مرتباً روی کاراکترها زوم میکند و کلوزآپ آنها را به تصویر میکشد. کار مدیر فیلمبرداری «آیین ایرانی» بسیار قابل تحسین است و در کنار آن قطعه مدرنیستی آهنگساز فیلم «کیهان کلهر» که از نوای زیر ویولون به یک قطعه ملودیوار سنتی در پایان میرسد.»
منبع: روزنامه اطلاعات
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است