عناصر فانتزی «همسر چایکوفسکی» به آن کمک میکنند تا به اندازه زمستان روسیه تلخ و تیره نشود اما این فیلم کماکان بیرحم و سرد و بیپروا است.
استیو پاند (د رپ): «همسر چایکوفسکی» ساخته کریل سربرنیکوف تنها فیلم روسی حاضر در بخش رسمی فستیوال کن امسال است.این فیلم از هیچ جهت یک اثر زندگینامهای نیست بلکه یک فانتزی دراماتیک برای غور و تفحص در وضعیت روحی و ذهنی آنتونیا میلیوکووا است که در سال ۱۸۷۷ با پیوتر ایلیچ چایکوفسکی موسیقیدان برجسته روس ازدواج کرد و تا زمان مرگ او در ۱۸۹۳ همسر او باقی ماند؛اگرچه آنها فقط شش هفته بعد از ازدواجشان از هم جدا شدند.این یک اثر جسورانه، زیبا و فانتزی است که از بهکارگیری موسیقی و طراحی صدا به عنوان یک سلاح موثر اِبایی ندارد اما از نظر طراحی به شکل بیامانی دلتنگکننده و غمافزا است.بعد از فیلم بسیار سرگرمکننده لِتو این دومین فیلم کارگردان روس با تمرکز بر موسیقی است.این گرایش نشانگر ایدههای قدرتمند او راجعبه استفاده از موسیقی در فیلمهایش است.محتوای این اثر نکات زیادی درباره گرایش جنسی یکی از مشهورترین آهنگسازان روسی بیان میکند،موضوعی که هنوز در روسیه یک تابو به شمار میرود.فیلم نشاندهنده هبوط میلیوکووا در ورطه جنون است،سفری که بخش اعظم زمان دو ساعت و بیست و سه دقیقهای فیلم را تشکیل میدهد.عناصر فانتزی فیلم به آن کمک میکنند تا به اندازه زمستان روسیه تلخ و تیره نشود اما «همسر چایکوفسکی» کماکان بیرحم و سرد و بیپروا است.
جوردن مینتزر(هالیوود ریپورتر):بهطور قطع “شکنجه“ واژه کلیدی در فیلم طاقتفرسای «همسر چایکوفسکی» است که رابطه طوفانی و متلاطم موسیقیدان و آهنگساز شهیر روس با همسرش را صرفا از زاویه دید آنتونیا نشان میدهد،حتی زمانی که او در گذر سالها به شکلی روزافزون به مرز جنون و دیوانهگی میرسد. البته این فیلم بیش از حد طولانی و بیش از حد دراماتیک نشانههایی عالی و شکوهمند از فیلمسازی را نیز در خود دارد که بهویژه در صحنههایی که رومانتیسیزم موسیقی چایکوفسکی با حرکات سیال دوربین همراه میشود تجلی مییابد. مشکل در اینجاست که اگر تماشاگری بدون آگاهی از بیهودهگی ازدواج او با یک زن به دیدن این اثر برود خود فیلم هیچگاه تنشی دائمی بین زن و شوهر یا حداقل بین آنتونیا و افراد دیگری که با آنها ارتباط برقرار میکند؛شامل یک وکیل که از همسرش جدا شده و آنتونیا بعد از شکست در ازدواج وارد رابطهای توام با تعدی و توهین با او میشود خلق نمیکند.آنتونیا و چایکوفسکی شباهت اندکی با چهرههای تاریخی دارند و بیشتر مثل یک زوج زیبا،ستیزهجو و کاملا متوهم جامعه بورژوازی هستند که گاهی اوقات به شیوهی طبقه روشنفکر روسیه در آن دوران به زبان فرانسوی با هم صحبت میکنند.همه اینها در جای خود بسیار درست و بسیار وزین جلوه میکنند اما برای تماشای یک فیلم ۱۴۵ دقیقهای الزما تهییجکننده نیستند.نکته بسیار ناامیدکننده فیلم عدم توانایی در تمرکز مستقیم بر توانمندیهای موسیقایی چایکوفسکی است که با میکس قطعاتی از دریاچه قو و فرانچسکا دا ریمینی با موسیقی شلوغ و رمانتیک دانیل اورلوف به هدر رفته است.بدین ترتیب فیلمساز هرگز شانس به نمایش گذاشتن نبوغ چایکوفسکی را پیدا نمیکند.
منبع: دنیای تصویر آنلاین/ اردوان وزیری
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است