• کد خبر: 3495
  • گروه : اخبار , ویژه ها
  • تاریخ انتشار:28 اردیبهشت 1401 ساعت: 10:06

شهرگمشده؛ پرستاره اما دور ریختنی

شهر گمشده با وجود حضور بازیگران مطرح هالیوود فیلمی پیش پا افتاده است؛ این فیلم خود را خیلی جدی نمی‌گیرد زیرا دقیقاً می‌داند چیست، یک فیلم دور ریختنی.


سینمای ماجراجویی پس از نمایش «مهاجمان صندوق گمشده» رونق کوچکی را در هالیوود تجربه کرد. در میان بسیاری از کسانی که سعی کردند از موفقیت ایندیانا جونز تقلید کنند، «Romancing the Stone» احتمالاً برجسته ترین فیلمی است که در دهه ۸۰ میلادی با همان فرمول تولید و اکران شد. موفقیت آن به حدی بود که فقط یک سال بعد دنباله آن «جواهر نیل» نیز منتشر شد. حالا هالیوود به وضوح از فیلمی که در سال ۱۹۸۴ توسط رابرت زمکیس کارگردانی شده بود تقلید می‌کند تا «شهر گمشده» را شکل دهد.

در حال حاضر ما در یک دنیای الگوریتمی زندگی می‌کنیم. هر چیزی که تماشا می‌کنیم، مصرف می‌کنیم و می‌خوانیم، به گونه‌ای مرتب شده، قضاوت می‌شود و به میل کسانی تقسیم می‌شود که از نظر ریاضی بیشترین لذت را از آن خواهند برد. در واقع خالقان مدرن محصولات فرهنگی و هنری با این تصمیم مواجه هستند که چه کسی را چگونه راضی کنند. حال اینجا این پرسش به وجود می‌آید که آیا کمپانی‌های هالیوودی برای خشنود کردن قلب خود اثری خلق می‌کنند یا برای خشنود کردن الگوریتم؟!

شهر گمشده به وضوح انتخاب خود را انجام داده است. در واقع، این فیلم در کل این احساس را تداعی می‌کند که نه تنها برای الگوریتم بلکه توسط یک الگوریتم نیز ساخته شده است. طرح داستان حاوی یک قصه ماجراجویی استاندارد و ساده است، ستارگان همگی نام‌هایی هستند که جمعیت را به سمت خود جذب می‌کنند، صحنه‌ها و منظره فیلم از دور و نزدیک چشم‌نواز است و همچنین مکانی دلپذیر برای فیلمبرداری یک فیلم به مدت سه ماه است. بنابراین همه چیز این فیلم روی کاغذ، باید کار کند.

اما با تماشای این فیلم متوجه خواهید شد که « شهر گمشده » در عمل احساس بی روحی و روباتیک بودن را به شما تزریق می‌کند. هیچ سبک تعیین‌کننده، هیچ انحراف داستانی جالب و هیچ استفاده جالبی از شخصیت در این اثر وجود ندارد. تنها چیزی که وجود دارد این است که فیلمی ساخته شده است که در روز افتتاحیه پول خود را به دست آورد و سپس به سرعت در مسیر جریان نمایش خانگی یا شبکه‌های استریم فروخته شود.

آیا «شهر گمشده» عنوانی است که داستان سینمای کمدی رمانتیک درباره غارتگران مقبره‌های باستانی را توسعه می‌دهد؟ البته که نه. آیا ساندرا بولاک و چانینگ تیتوم زوج رویایی شما برای یک شب خاطره انگیز با خانواده هستند؟ قطعا خیر. شهر گمشده فیلمی پیش پا افتاده است که توسط پارامونت پیکچرز با یک شتاب‌زدگی ساخته شده است، عمدتاً به این دلیل که چنین فیلم‌های هالیوودی باید هر از گاهی وارد میدان شوند. شهر گمشده خود را خیلی جدی نمی‌گیرد زیرا دقیقاً می‌داند چیست – یک فیلم دور ریختنی. بازیگران جایگاه خود را در اینجا می‌دانند و فراتر از آن نیز تلاش خاصی نمی‌کنند.

داستان درباره یک نویسنده رمان عاشقانه و گوشه‌نشین به‌نام لورتا سیج (ساندرا بولاک) است که همراه مدل جلد کتابش (چنینگ تیتوم) وارد یک ماجرای آدم‌ربایی و ماجراجویی جنگلی درباره‌ی یک شهر گمشده می‌شود. احتمالاً می‌توانید حدس بزنید که داستان از آنجا به کجا ختم می‌شود. رمان‌نویس یاد می‌گیرد که مدل را دوست داشته باشد، زیرا درمی‌یابد که گنج واقعی در تمام مدت یکدیگر بوده‌اند. هیچ پیچ و تاب داستانی برای خراب کردن وجود ندارد، هیچ تحول جالبی وجود ندارد، هیچ ماجراجویی واقعی به جز یک جنگل و هیاهو وجود ندارد. آنقدر تلاش کمی برای بدنه طرح انجام شده است که در واقع چندین حفره روشن وجود دارد که اگر هر یک از پنج نویسنده می‌نشستند و به آن فکر می‌کردند، می‌توانستند به راحتی آن‌ها را حل کنند.

در ادامه بررسی و نقد فیلم شهر گمشده باید به این اشاره کرد که: محیط جنگل در این فیلم مانند هر کمدی دیگری دارای قوانین مسخره و کلیشه‌ای همان محیط است. چنین صحنه‌هایی کم در طول این فیلم وجود ندارد، اما کنار هم قرار گرفتن آن‌ها به این منظور است که کلیشه مرد خنگ، با بازی چانینگ تیتوم بتواند در کنار دختر باهوش با بازی بولاک یک شیمی را شکل دهد و این دو به طور غیرقابل قبولی عاشق یکدیگر شوند.

باید توجه داشت که بازیگران با آنچه به آنها داده می‌شود به خوبی عمل می‌کنند. بولاک، تیتوم و رادکلیف (در نقش آنتاگونیست) همگی به اندازه کافی جذاب و شوخ هستند که می‌توانید از مجموعه‌ای از حرکات آن‌ها طنازی را مشاهده کنید. حتی برد پیت هم در ده دقیقه زمان حضورش نمایشی بسیار کمدی ارائه می‌دهد. در واقع همه آنها به اندازه کافی خوب با یکدیگر بازی می‌کنند، همه آنها در واقع بازیگران کمدی حرفه‌ای هستند، اما مشکل اینجاست که هیچ شخصیت واقعی در فیلم وجود ندارد. بولاک یک نسخه کمی آزرده از خودش را بازی می‌کند، تیتوم به طرز منظمی وارد گروه بازیگر گنگ می‌شود، و پیت و رادکلیف به ترتیب نقش‌های خود را از Once Upon A Time In Hollywood و Now You See Me 2 تکرار می‌کنند.

همه این گروه جذاب، بازیگران بزرگی هستند که متأسفانه به عنوان افراد اجیر شده در مکان‌هایشان قرار می‌گیرند تا یک خیمه شب بازی را با نام‌های قابل‌تشخیصی پر کنند تا مخاطبانِ «بریم هر چیزی رو ببینیم» را جذب کنند. اگر واقعاً در مورد چینش این تیم بازیگری فکر کنید، به نظر می‌رسد هر ستاره برای جذب نسل متفاوتی از طرفداران آماده است. بولاک برای جمعیت سنتی مخاطبان، تیتوم برای جذب گروه جوانان مشتاق کمدی رمانتیک نسل جدید و رادکلیف نیز خود شاهزاده هزاره است. تنها چیزی که در این میان مایه حیرت است آن است که این بازیگران اصلاً شیمی خاصی باهم ندارند.

به طور کلی شهر گمشده یک تقلید مسخره از «Romancing the Stone»، با یک قسمت پوچ اما سرگرم‌کننده از برد پیت به عنوان ماده‌ای برای یک اسپین آف بالقوه است. اما در اینجا با وجود این که مولفه بصری ماجرا چندان مهم نیست، اما این موضوع نکته‌ای است که «برادران نی» به عنوان کارگردان اثر، توانایی ویژه‌ای در آن از خود نشان می‌دهند. از نظر تولید، هر جنبه‌ای به اندازه کافی شایستگی دارد تا استانداردی را که از یک فیلم بلند با بودجه متوسط انتظار می‌رود، پر کند.

با این اوصاف در پایان نقد فیلم شهر گمشده باید گفت: اینکه بگوییم این فیلم سزاوار تماشا نیست، مهم‌ترین نکته است. این اثر یک تلنگر پاپ کورنی است که به شما چیزی برای تماشا در زمانی می‌دهد که به معنای واقعی کلمه چیز دیگری برای دیدن وجود ندارد. «شهر گمشده» فیلم فوق‌العاده‌ای نیست، اما برای گروهی از مخاطبان یک سرگرمی رضایت‌بخش در خدمت استعداد بولاک و تیتوم است. با این حال، این برد پیت است که با نقش کوچکی که تنها چیز واقعا فراموش نشدنی در مورد این وارث آشکار «عشق‌بازی با سنگ» است، نمایش را می‌دزدد. بنابراین اگر کاری برای انجام دادن دارید، مانند ظروف برای شستن، یا شستن لباس، این فیلم را برای گذراندن وقت بگذارید و گهگاه در بین کار به مزخرفات آنها بخندید.

منبع: ویجیاتو

انتهای پیام/

کلید واژه:
گروه بندی: اخبار , ویژه ها

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است