• کد خبر: 3400
  • گروه : اخبار , ویژه ها
  • تاریخ انتشار:22 اردیبهشت 1401 ساعت: 10:07

«داستان‌های یک نسل – همراه با پاپ فرانسیس» در ستایش کهنسالی

سریال مستند «داستان‌های یک نسل- همراه با پاپ فرانسیس» مجموعه‌ای است در ستایش کهنسالی؛ درباره داستان‌هایی پرفراز و نشیب که به راز زندگی و ارزش بودن پی برده‌اند.


«داستان‌های یک نسل – همراه با پاپ فرانسیس» (Stories of a Generation – with Pope Francis) یک مجموعه مستند چهار قسمتی است که دسامبر ۲۰۲۱ از نتفلیکس پخش شد.

این مجموعه، روایتی است از مردان و زنانی از سراسر جهان که همگی بالای ۷۰ سال سن دارند و داستان زندگی‌شان را با فیلمسازان جوان به اشتراک گذاشته و قدرت عشق را در داستان‌های خود کشف می‌کنند. در میان این افراد هم چهره‌های شناخته‌شده‌ای همچون پاپ فرانسیس و مارتین اسکورسیزی حضور دارند و هم مردم معمولی.

کهنسالی خود یک استعداد است. استعدادی برای ساختن یک دوران طلایی، چرا که فرد کهنسال نه در نظر و سخن صرف، بلکه با تجربه زیسته داستان زندگی را درک کرده است. در این دوران اغلب گذشت و وابستگی به اصیل‌ترین نقطه خود می‌رسد؛ چیزهای کوچکی که روزگاری بزرگ می‌نمودند واقعیت حقیرشان افشا می‌شود و می‌تواند ارزش‌های اساسی که روزمرگی، غفلت از آنها را سبب شده است به اصولی در جان نشسته تبدیل شوند؛ پس کهنسالی می‌تواند سن پذیرش، گذشت و دیدن بهتر باشد؛ سنی برای زندگی بهتر و آزموده. یکی از جملات مشهور نقل شده از سقراط فیلسوف این است که: «زندگی نیازموده ارزش زیستن ندارد» و کهنسالی نهایت آزمودگی است.  جایی که انسان می‌تواند زندگی و واقعیت را آنطور که حقیقتاً -بدون وهم و واسطه- هست به خود جذب کند. پاپ فرانسیس در این خصوص در انتهای سریال مستند «داستان‌های یک نسل- همراه با پاپ فرانسیس» می‌گوید: «انسان مثل شراب است، هرچقدر بیشتر می‌ماند بهتر می‌شود. کهنسالی باعث می‌شود فارغ از حواشی و خودخواهی به همه چیزهای خوب گرایش پیدا کنی، در نتیجه مردان و زنان پیر ذهن و قلبی بازتر دارند و دستانی گشوده‌تر برای کار».

سریال مستند «داستان‌های یک نسل- همراه با پاپ فرانسیس» ساخته‌ای جمعی از کشور ایتالیا در ۲۰۲۱ در کنار موضوعات و زندگی‌های متفاوت و اعجاب‌انگیزی که مورد نظر قرار می‌دهد، مجموعه‌ای است در ستایش کهنسالی؛ درباره داستان‌هایی طولانی و پرفراز و نشیب که به راز زندگی و ارزش بودن پی برده‌اند.

در پس دلنشینی سریال که همچون نسیمی آرام به روح مخاطب می‌وزد، رنج و طلب نهفته است. هیچ زندگی بزرگی خالی از رنج نیست و هیچ شدنی فارغ از زندگی‌خواهی میسر نمی‌شود. سریال در چهار قسمت، چهار مفهوم را از زندگی‌ اشخاصی ناشناس یا مشهور در سراسر دنیا انتزاع می‌کند تا به معنای زندگی دست یابد: مفاهیم عشق، رؤیا، مبارزه و کار، چهار اصلی هستند که سریال در هر قسمت به آنها می‌پردازد. چهار اصلی که هم محرک زندگی‌اند و هم امکان بخش کیفیتی متعالی در همین روند معمول زندگی روزمره. اما هیچ‌کدام از زندگی‌ها بدون رنجی سهمگین نبوده است و همین رنج و تاب‌آوردن به زغم آن بوده است که یک زندگی روایت شدنی و با ارزش را خلق کرده است.

سریالی درباره زندگی‌های باارزش

عشق به طرز جالبی در قسمت اول سریال به سبب زندگی‌هایی که می‌بینیم و خاطرات و تعاریفی که از پاپ فرانسیس دریافت می‌کنیم با خلق و همدلی همراه است. عشق معطوف به نوعی زندگی‌بخشی است. آنکه زندگی می‌بخشد نهایت عشق را به دیگری می‌ورزد و به همین دلیل در هر عشقی نوعی آغاز نهفته است. در قسمت دوم مفهوم رؤیا بررسی می‌شود و عمق حضور این مفهوم در زندگی انسان به نمایش در می‌آید، از سیاست و رؤیای آزادی و برابری، تا فرزندآوری و رؤیا پردازی برای او، تا ساختن زندگی متفاوتی پس از رنجی عظیم و… در قسمت سوم سریال وارد مفهوم مبارزه می‌شود، اما مبارزه نه در مفهوم تنش جنگجویانه با زندگی، بلکه به معنای ارتباط برقرار کردن و گفت‌وگو با ترس‌های خود؛ مبارزه به معنای غلبه بر محدودیت‌ها و کسب لذت بودن در سخت‌ترین شرایط. آخرین قسمت درباره کار است، اما اینجا هم مفهوم کار فراتر از آن چیزی است که به عنوان شغل در فرهنگ سرمایه‌داری به آن نگاه می‌شود. کار اینجا نوعی اشتیاق است، اشتیاق به کار گرفتن ذهن و تن برای خلاقیت، فرا رفتن از فعالیتی بی‌معنا و اتوماتیک در زندگی برای کسب استقلال، اعتماد به نفس و بلندپروازی

در نام، کلام و ظاهر ممکن است سریال مستند «داستان‌های یک نسل- همراه با پاپ فرانسیس» نوعی روایت اخلاق‌گرای کسل‌کننده از زندگی بنماید. سریالی در راستای تبلیغ و ترویج صلح و خوش‌بینی. اما اگر چنین تصویری از این سریال دارید سخت در اشتباه هستید. این سریال بیشتر درباره زندگی‌های باارزشی است که از راه‌های متفاوت و اغلب دشوار، اصلی‌ترین ابزارهای تاب‌آوری و زندگی ارزشمند را به ما می‌آموزند. تجربه‌ای که ما را وادار به بازاندیشی در زندگی خود نیز می‌کند. سریال با وجود احساساتی که بر می‌انگیزد، احساسات‌گرا به معنای تزئینی و ساختگی آن نیست. احساسات ما را از پس زندگی واقعی و اصل همدلی تحریک می‌کند و تلاش دارد در افقی معنوی ارتباط انسان و حیات را بازتعریف کند. در این راه فرم سریال در هر داستان شکل خاص خود را دارد. گاه بیشتر متکی به گفت‌وگوست و گاه بیشتر متکی به تک‌گویی شخصیتی که داستان‌اش روایت می‌شود، اما در نهایت این فرم را با فرم زندگی شخصیت تنظیم کرده و به منظومه هماهنگ و خوش‌ساختی در باب زندگی رسیده است که با اشک و شوق، شادی و اندوه، امید را از دل واقعیت احضار می‌کند.

همه شخصیت‌های سریال بالای هفتاد سال هستند؛ یکی از آفریقای جنوبی و دیگری از نیجریه، یکی از ایتالیا و دیگری از آرژانتین، یکی در لبنان و دیگری در آمریکا و… این تنوع در راستای نشان دادن معنای همه شمول و واحد زندگی و پیوستگی همه انسان‌ها با هر کیفیت و شرایط زیستی است. همین نگاه وحدت‌گرا هم هست که مفاهیم عشق، رؤیا، مبارزه و کار را از داستان‌ها منتزع کرده است و به عنوان اصولی که باید در زندگی با آنها هدایت شویم برایمان روایت می‌کند.

 

منبع: نماوامگ/ علیرضا نراقی

انتهای پیام/

کلید واژه:
گروه بندی: اخبار , ویژه ها

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است

× برای درج دیدگاه باید وارد شوید