درواقع سازندگان سریال کبیر به‌خوبی از این موضوع آگاهی داشتند که نباید همان داستان را تکرار کرد. مشخصا پیتر به‌عنوان کسی که فکر می‌کند از طرف خدا برای امپراطوری روسیه انتخاب شده، نباید انتظار داشته باشیم تصمیمی برای بازگشت به قدرت نداشته باشد، اما شخصیت پیتر از همان فصل اول دچار تحولات زیادی شد و این تغییر و تحولات در فصل دوم نیز ادامه پیدا کرده است. شاید پر بیراه هم نباشد که بگویم که میزان تغییرات پیتر به نسبت کاترین و دیگر شخصیت‌ها به مراتب بیشتر است و همین موضوع باعث جذاب‌تر شدن این شخصیت شده است.

مشخصا پیتر همچنان لغزش‌ها و تردیدهایی در تصمیماتش دارد و او مشخصا مثل یک انسان عادی بی‌نقص نیست، اما او در همین زمان تلاش می‌کند که دل کاترین را به‌دست بیاورد و نشان دهد که واقعا عاشق او شده است. صد البته کاترین هم دچار تغییرات بزرگ‌تری نسبت به فصل اول سریال می‌شود. کاترین همچنان در فصل دوم سریال «کبیر» همان دختری است که رویاهای زیادی دارد و بیشتر ایده‌هایی که او در سرش دارد بیشتر خیالبافی هستند تا اینکه با واقعیت جامعه همراه باشند، اما در مقابل کم کم او با واقعیت مواجه می‌شود و حتی طعم شیرین قدرت باعث این شده که او تصمیماتی مشابه پیتر بگیرد. همین موش و گربه بازی پیتر و کاترین باز هم نقطه قوت و مثبت سریال در فصل دوم است.

بخش زیادی از این موضوع باز هم به‌خاطر بازی درخشان نیکلاس هولت و ال فانینگ است؛ به‌خصوص اینکه هولت نقش بدل خودش را نیز بازی کرده و توانسته بازی بسیار درخشانی را در فصل دوم این سریال کمدی به نمایش بگذارد، اما فصل دوم سریال «کبیر» برای اینکه از یکنواختی خارج شود و بتواند در مسیر درستی قرار بگیرد، نیاز به تغییر بزرگی داشت. جلوتر گفتم که فصل دوم سریال کبیر پس از شروع قدرتمندی که دارد کم کم دچار افت می‌شود، اما ورود جیلین اندرسون، بازیگر نقش مادر کاترین همه چیز را تغییر می‌دهد.

شاید اندرسون حضور خیلی کوتاهی در سریال داشته باشد و انتظار داشتیم او را بیشتر ببینیم، اما او با ورودش به سریال همه چیز را تغییر می‌دهد. او درواقع مثل بمب ساعتی است که وارد فصل دوم سریال «کبیر» می‌شود و در ادامه او شخصی است که باعث مهم‌ترین تغییرات این فصل می‌شود. تغییراتی که البته روی فصل سوم سریال کبیر نیز تاثیر زیادی خواهد داشت و درواقع پایان فصل دوم سریال کبیر برگرفته از ورود این شخصیت است.

مرگ مادر کاترین حتی اگر اتفاقی بوده باشد، تاثیر زیادی روی روابط کاترین و پیتر گذاشت و عملا او پایان خوشحال کننده‌ای را که احتمالا بسیاری منتظرش بودند، کمرنگ‌تر از همیشه کرده است. مرگ مادر کاترین و فاش شدن این راز باعث شد تا حالا پیتر و کاترین را در یک انتخاب سخت قرار دهد، آیا پیتر تصمیم به سقوط دولت کاترین گرفته است یا کاترین درنهایت تصمیم به نابودی پیتر و دارودسته‌اش گرفته است؟

فصل دوم سریال «کبیر» همانند فصل اول با یک کلیف‌هنگر به مراتب بزرگ‌تر به پایان می‌رسد که در آن دقیقا نمی‌دانیم کدام یک دستور دستگیری اعضای کاخ را صادر کرده است. دلیل این موضوع از جایی نشات می‌گیرد که تقریبا تمامی افراد داخل مهمانی به‌جز ارلو و جورجیا دستگیر می‌شوند. شاید در نگاه اول به‌راحتی بگوییم که کاترین دستور این دستگیری را صادر کرده است، به‌خصوص اینکه او در ابتدا تصمیم به کشتن پیتر را گرفت، اما در ادامه از کارش پشیمان شد.

اما در نگاه بعدی سؤال پیش می‌آید که چرا برخلاف عدم دستگیری جورجیا، کاترین دستور دستگیری ماریال را صادر کرده است. البته شاید بسیاری فکر کنند که دلیلش رابطه ماریال با گریگور یا خیانت ماریال در پایان فصل اول باشد، اما دلیل آن می‌تواند این باشد که پیتر دستور را داده است. چرا باید پیتر دوستانش را دستگیر کند؟ دلیلش احتمالا این است که آن‌ها احتمال داشتند که به کاترین صدمه بزنند و به همین منظور پیتر تصمیم گرفت تا این دستگیری گسترده را صادر کند و حالا ولمنتوف را هم پشت خودش دارد.

ازطرفی منطقی است که او دستور دستگیری جورجیا را صادر نکند. اما چرا ولمنتوف باید به کاترین خیانت کند؟ احتمالا دلیلش ناامیدی او از تصمیمات کاترین باشد که در طول فصل دوم برای این موضوع زمینه‌سازی شده است. البته ضلع سومی نیز در این ماجرا وجود دارد و خاله الیزابت ممکن است دستور این موضوع را صادر کرده باشد. درواقع اگر در قسمت پایانی به عقب‌تر بازگردیم، او به کاترین گفت که تصمیمش را گرفته است، اما ما نمی‌دانیم تصمیم او چیست. در هرحال چیزی که مشخص است باید حداقل تا اواخر سال ۲۰۲۲ برای رسیدن به پاسخ‌هایمان صبر کنیم.

مانند فصل اول، ما در فصل دوم سریال «کبیر» شاهد پرداختن به موضوعات روز نیز هستیم. درواقع سریال با اینکه برگرفته از یک داستان واقعی است، اما داستان اصلی را دنبال نمی‌کند و درواقع یک داستان تقریبا خیالی را شاهد هستیم. شاید عجیب باشد که سریال کبیر چند ماه قبل از یک جنگ، دیدگاه حاکمان یک کشور برای جنگ‌افروزی را به تصویر کشید. با اینکه تمرکز سریال همیشه روی روسیه نیست و درواقع مسائل دیگری را هم پوشش می‌دهد، اما ما در طول فصل دوم می‌بینیم که عطش ولمنتوف و بسیاری از اعضای دربار برای جنگ چقدر زیاد است.

آن‌ها مناطقی را حق خود می‌دانند و حتی ترسی از اینکه به عثمانی حمله و بخش‌هایی از آن را تصاحب کنند، ندارند. چنین نگاه سیاسی در سریال کبیر شاید غیر منتظره نباشد، اما نزدیک بودن به واقعیت آن بیش از اینکه باعث خنده ما از بی‌عرضگی ولمنتوف و نیروهایش در مقابله با نیروهای عثمانی شود، بیشتر باعث ترس ما خواهد شد که چقدر یک شوخی می‌تواند رنگ واقعیت به خود بگیرد. از این موضوع بگذریم، سریال مانند فصل اول به مسائل اجتماعی و فرهنگی بیشتری می‌پردازد که برخلاف فصل اول، ما در فصل دوم سریال «کبیر» شاهد زیاده‌روی در برخی از مسائل هستیم.

فصل اول بیشتر تلاش کرد تا موضوعات را متناسب با موضوع و دوره سریال انتخاب کند، اما در فصل دوم سازندگان از این اصل دوری کرده و به سراغ مسائل دیگری رفتند که برخی از آن‌ها صرفا دقایق کوتاهی از سریال را به خود اختصاص دادند و خیلی زود هم فراموش شدند و برخی دیگر هر از چندگاهی دوباره تکرار می‌شد. همین موضوع باعث شد تا سریال در میانه راه با افتی نسبی مواجه شود، اما خوشبختانه در ادامه سریال دوباره مسیرش را پیدا کرد.

البته سریال تلاش کرده تا با به چالش کشیدن نوع تفکر کاترین در مورد کشورداری و واقعیت جامعه این موضوع را کمی کمرنگ‌تر کند و اتفاقات موفق هم بوده است. به‌خصوص اینکه سریال هرگز تلاش نمی‌کند تا واقعیت جنگ را با خیال کاترین جایگزین کند یا اینکه تفکرات مردم یک شبه متحول شود. این دقیقا چیزی است که سریال باید بیشتر تمرکزش را روی آن قرار دهد تا اینکه به حاشیه برود. درنهایت فصل دوم سریال «کبیر» پیشرفت زیادی در مقایسه با فصل اول کرده است.

اگرچه فصل دوم همچنان برخی از مشکلات سیزن قبلی را به‌همراه دارد و حتی چند مشکل دیگر نیز در طول آن شکل می‌گیرد، اما ورود مادر کاترین تا بازی درخشان نیکلاس هولت و ال فانینگ باعث شد تا فصل دوم این سریال کمدی یک گام بلندتر از قبل بردارد و حتی پر بیراه نیست بگویم که در طول فصل دوم شاهد لحن کمدی سیاه نیز هستیم. فصل دوم سریال «کبیر» هم کمدی بهتری دارد و هم اینکه داستان آن به مراتب تیره‌تر و تاریک‌تر از قبل می‌شود و باید دید فصل سوم سریال کبیر می‌تواند مسیر دو فصل اول را تکرار کند یا اتفاقات دیگری در راه است.