مهدعلیا در سریال «جیران» زن تنهایی است که حق عاشق شدن و از تنهایی در آمدن را دارد و باور کنید یا نه، او در این ماجرای خاص، گناهکار نیست.
آیا مهدعلیا سریال جیران دچار فساد اخلاقی است؟
این روزها گروهی از فساد او مبهوتند و گروهی دیگر علاوه بر این حیرت (به دلایل سیاسی) سخت برآشفتهاند از به تصویر کشیده شدن فساد جنسی این بانوی قاجاری.
به هر دو گروه تسلیت میگویم چرا که دانسته یا نادانسته اذهانی دچار کلیشههای جنسیتی و عمیقاً ضد زن دارند. بله؛ تعجب نکنید؛ ما ناخودآگاه ملکجهان قصه را بر اساس کلیشههای مخربی قضاوت کردیم که سالهاست زنان دنیا دارند علیه آن مبارزه میکنند!
من به مهدعلیای واقعی و شایعاتی که پشت سرش بوده کاری ندارم. مهدعلیایی که در قصه میبینیم زنیست خسته از سالها هووداری و رتق و فتق امور مربوط به حرمسرای شوهر و پسر تاجدارش که حالا خسته و تنها تصمیم گرفته با رعایت حدود شرعی زمانهی خویش (که بسیار برای آدمی با موقعیت او و البته برای تمام بانوان اشرافزادهی آن زمان مهم بوده) از تنهایی در بیاید. اما او به چه کسی خیانت کرده؟ به پسر تاجدارش؟ مگر یک مادرِ تنها حق ازدواج ندارد؟ به دخترش؟ به عروسهایش؟ او دقیقا به چه کسی خیانت کرده؟ آیا چون مردی برومند را برگزیده خائن است؟ یا چون به دلیل موقعیتش هیچجوره نمیتواند این رابطه را علنی کند؟ دقیقاً به چه دلیل تیترهای فاسد و خائن برای او انتخاب شد؟ چرا همهی ما این عمل او را بدون مکث در دستهی فساد جنسی/اخلاقی و یا خیانت طبقهبندی کردیم؟ این سؤال بسیار مهمی است که باید از خود و از تاریخ سراسر مردسالارانهی این سرزمین بپرسیم.
چطور است که شاه متأهل قصه حق عاشق شدن و نرد عشق باختن دارد و همه با او و عشقش همدلیم اما زنی که تنهاییِ تاریخیِ خودش و تمامِ زنانِ تاریخِ حرمسراهایِ مشرقزمین را بر سر دخترش (و طبیعتاً من و مای مخاطب) فریاد زد را نشنیدیم و دردش را لمس نکردیم؟ واقعاً چرا عشق او را به رسمیت نشناختیم؟ بله؛ رابطهی او با سلمان بسیار غافلگیرکننده بود؛ اما آیا غافلگیری مجوز خوبی برای نگاه آشکارا ضد زن ماست؟
یک لحظه فراموش کنید که او اسمش مهدعلیاست (و شما از نظر سیاسی عاشقش هستید یا دشمنش میدارید)، این «زن تنها»یی که در قصه میبینیم حق عاشق شدن و از تنهایی در آمدن دارد یا نه؟ اگر پاسختان منفی است، با احترام، شما ذهنی عمیقاً درگیر کلیشههای مخرب جنسیتی دارید.
پینوشت: اگر نخواندهاید کتاب معایبالرجال بیبیخانم استرآبادی را بخوانید تا بدانید خود زنان باسواد عصر ناصری هم هرگز آن افق دید محدودی که در تصور ماست را نسبت به حقوق و حدود خود نداشتهاند.
خلاصه رفقا؛ باور کنید یا نه؛ در این ماجرای خاص: این زن گناهکار نیست
منبع: فیلیمو شات/ احسان جوانمرد
انتهای پیام/
There are no comments yet