با انتصاب دکتر محمدمهدی اسماعیلی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مطالبه سیدجمال ساداتیان از وی را پرسیدیم.
در هر دورهای که وزارت فرهنگ و ارشاد با نفر جدیدی کار خود را آغاز میکند هنرمندان، سینماگران و تمام مرتبطین به این وزارتخانه با امیدهای فراوانی چشم به صاحب مسند جدید میدوزند تا امیدواریهایشان را جامه عمل بپوشاند. در سینما اما این امیدها پررنگتر است و حالا که کرونا هم افق پر ابهامی را در ادامه کار این مدیوم رقم زدهاست با سیدجمال ساداتیان به گفتوگو نشستیم تا بدانیم مطالبات اصلی سینماگران چیست.
* با انتصاب دکتر محمدمهدی اسماعیلی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مطالبه شما از ایشان چیست؟
به نظرم ما باید مطالباتمان را به دو دسته تقسیم کنیم. یک دسته مطالبات شخصی است که شامل کرونا، بیکاری و مسائلی است که این بیماری به سینما تحمیلکرده و اینکه سینما چه وضعیتی دارد؛ یک بخشی هم ساختار و وظایف وزارت ارشاد و به تبع آن معاونت سینمایی است. در ابتدای بحث به بخش دوم میپردازم و بعد به سراغ بخش اول میروم. بخش دوم شامل این است که در حال حاضر یک سری اتفاقات برای معاونت سینمایی افتاده که دودش در چشم همهی اهالی سینما میرود. فرض کنید که الان بحث کرونا آمده و به شدت به حوزهی سینما لطمه زدهاست. همهی صنوف لطمه خوردهاند اما به نظر میرسد که حوزهی سینما بیشتر از بقیه جاها لطمه خوردهاست. در دیگر جاهای دنیا دیدیم که چه حمایتهایی انجام دادند تا این صنوف زمین نخورند چرا که بالاخره اینها ساختارهایی هستند که برای توسعهی اجتماعی کشور تأثیرگذار و مؤثر هستند. برای مثال پر کردن اوقاتفراغت مردم، به وجود آوردن نشاط و بسیاری از موارد دیگری که پیرامون توسعهی فرهنگ و هنر در کشور مطرح است در این حوزه از هنر و به خصوص سینما مستتراست. در این شرایطی که باید از سینما حمایت کنند، مالیاتها را حذفکنند و سوبسیدهای حمایتی بدهند؛ شاهد بودیم که در بدترین شرایط ممکن مجلس قانون معافیت مالیاتی را از حوزهی سینما حذف کرد. نمیدانیم که با چه استدلالی این کار را کردند و معلوم بود که یک کار کاملاً غیر کارشناسی و بسیار احساسی است که بر سینما اعمالکردند. به نظر من یکی از کارهای اساسی که باید انجام شود همین مسُله است. حالا اینکه در کشور شش نفر سلبریتی هستند و درآمدهای خوبی دارند، به صِرف آن شش نفر نباید چنین کاری را کرد. حداقل شش هزار نفر عضو رسمی خانه سینما هستند و ما آن شش هزار نفر را قربانی کردیم تا آن شش نفر را بتوانیم تنبیه کنیم. در صورتی که الان و بعد از این قانون هم دیدیم که تمام کسانی که قرارداد میبندند میگویند که ما قراردادهای خالص میبندیم و مالیاتش به ما ربطی ندارد. در نهایت باز این مسُله دارد به حوزهی تهیهکنندگی، سینما و غیره تحمیل میشود. پس میخواهم بگویم که این یک طرح بسیار غلطی بود و به خصوص وزیر ارشاد و به تبع آن معاونت سینمایی باید توجه جدی به این امر داشته باشند.
بحث دوم پولهایی است که برای ساخت فیلمهای مختلف برای مثال به عنوان ساخت فیلمهای ارزشی ارائه میشود که مدام دارند از آن سوءاستفاده میکنند؛ در این چند سال گذشته این پولها همه خرج شد اما خیلی کارهای قابلتأملی را ندیدیم.
*شما پیشنهادتان این است که این بودجهها برای فیلمهای ارزشی حذف یا کم شود؟
به نظر من بهتر است که این بودجهها همه حذف شود و اگر پولی میخواهد به سینما تزریق شود شامل عام سینما شود. برای مثال یک بخشی از سینماییها در حال حاضر پیشکسوت شدهاند و شرایط اقتصادیشان مساعد نیست. مقرری آنها را یک مقدار اصلاح کنند و به بیمههای آنها یک سروسامانی بدهند. در حال حاضر هم هست و نمیگویم که نیست اما گاهی بحرانهایی هم در بخشهای بیمه پیش میآید و آدمهایی که سنی ازشان گذشته نیاز به درمانهای مداوم دارند. یک سری خدمات این چنینی داده شود و به بحث پیشکسوتها خیلی توجه شود.
بحث بعدی توسعهی سالنسازی است. برای مثال ما در بخش صنعت کشور میبینیم که دولت هر سال یک سرفصلهایی را در لایحهی بودجه برای توسعهی صنعت کشور دارد که کار پسندیدهای است. چند سالی هم هست که سرفصلهای خوبی را برای توسعهی گردشگری کشور در نظر گرفتهاند که این هم کار پسندیدهای است اما حساب کنید در چهل و دو سالی که از انقلاب میگذرد ما حتی یک بند در لایحهی بودجه نمیبینیم که برای مثال یک میلیارد تومان برای توسعهی فضای فرهنگی کشور با نرخهای ارزان و با یک تسهیلاتی در نظر گرفته باشند و دریغ از اینکه حتی یک میلیون تومان اختصاص دادهباشند. بالاخره ما اگر نیاز داریم که این فضای فرهنگی کشور توسعه پیدا کند و اگر نیاز به صنعت سینما داریم پس یک جایی را هم درست کنیم تا فیلمها را در آن نمایشدهیم. ما باید به یک استاندارهای اولیه به لحاظ سالنهای سینما برسیم، پس چنین سرفصلی باید در لایحهی بودجه باشد.
*به نظر شما اگر این سالنها سامان پیدا کند مخاطبی وجود دارد تا استقبال کند؟
باید شرایطی را فراهم کنیم که پای مردم به سینما باز شود که در این شرایط نیاز به فیلمهای خوب هم داریم. یعنی در بحثهای ممیزی و خودسانسوریهایی که در سینمای کشور حاکم شده یک مقداری سهولت بیشتری را فراهم کنیم و یک مقدار فیلمهای بهتری ساخته شود که با مردم ارتباط برقرارکند. ما در این سالها دیدیم فیلمهایی که با مردم ارتباط برقرار میکنند اصلاً ترس نمیشناسند، مردم علاقهمند هستند و میروند فیلمها را میبینند. حتی اگر سالنهایمان خیلی مناسب دیدن فیلم نباشد ولی باز مردم از رفتن به سینما و دیدن فیلمها استقبال کردند. بهتر این است که ما سینماهای خیلی خوب و فیلمهای خوب بسازیم و شرایطش را فراهم کنیم تا مردم بتوانند از اوقاتفراغتشان بهتر و بیشتر استفاده کنند که اگر ما اینطور بتوانیم پای مردم را به سینما باز کنیم، اقتصاد سینما بزرگ میشود. وقتی که اقتصاد سینما بزرگ شود، امورات اهالی سینما میگذرد و آنقدر چشمشان به دست دولت نیست که وقتی یک بحرانی مثل کرونا و یا سیل و مواردی از این دست پیشمیآید همه چشم امیدشان به این باشد که دولت بیاید و کمک کند و دولت هم هیچ کمکی نتواندکند. در صورتی که اگر اقتصاد سینما بزرگ شود، اقتصاد تهیهکنندگان بزرگ میشود و در شرایط بحران خودشان میتوانند از خودشان حمایت کنند. انشاءالله که دیگر هیچوقت از این مشکلات پیش نیاید ولی وقتی اقتصاد سینما بزرگ شود تهیهکنندهها به فیلمهای بزرگتر فکر میکنند. وقتی که وزیر طرح میدهد که فیلمهای ما باید قدرت این را داشته باشد که در خارج از کشور هم بازار پیدا کند پس ما باید فیلمهایی بسازیم که در اندازه و استانداردهایی باشد که بتوانیم در بازارهای جهانی خودی نشان دهیم. این مسُله نیاز به این دارد که اقتصاد سینمای ما بزرگ شود تا تهیهکنندگان به فیلمهای پر و پیمانتری بتوانند فکرکنند. به نظرم شاید اگر یک بخشی از این کارها بخواهد محقق شود در بحث پروانهساخت است که این جنجال همیشه وجود داشتهاست؛ که مدام فیلمها به وزارت ارشاد رفته و در پروانهساخت قلعوقمع شدهاند. بگذارند که این فیلمها ساخته شوند و اگر قرار است که ممیزی صورت بگیرد که آن هم باید به حداقل برسد در پروانهی نمایش باشد.
*اگر بخواهید یک نقطهضعف بزرگ را بگویید که اشتباه بوده و اتفاق افتاده چه چیز به ذهنتان میرسد؟
به نظر من یکی از کارهای اشتباهی که صورت گرفت این است که نمایش خانگی از وزارت ارشاد جدا شد. یک طوری برخورد کردند که انگار وزارت ارشاد یک مکان بیگانهای با نظام جمهوری اسلامی است و یک آدمهایی در آنجا نشستهاند که مصادیق نظام را نمیدانند و پلتفرمها را به صداوسیما دادند. صداوسیما در حال حاضر چه عملکرد مشعشعی دارد که آدم بگوید آنها آنقدر تدبیر و فکر دارند و آنقدر طرحهای موفقی تا به حال داشتهاند که میتوانند به همافزایی این پلتفرمها کمک کنند؛ در صورتی که میبینیم که در حال حاضر فشارهای ممیزی بر تولیدات روزبهروز دارد بیشتر میشود. به نظر من اگر کارکرد این پلتفرمها هم مثل کارکرد تلویزیون شود پس ما به راحتی مردم را به سمت شبکههای خارجی هدایت میکنیم. مردم به دنبال برنامههای جذابی که دوست دارند میروند و این پلتفرمها باعث شده بود که بتوانیم مخاطبانمان را به سمت تولیدات داخلی برگردانیم ولی با این کاری که دارد انجام میشود دوباره داریم مردم را به آن سمت دیگر هدایت میکنیم. غیر از این، وقتی که تولیدات پلتفرمها به لحاظ اقتصادی کفاف خودشان را ندهد و پاسخگوی خودشان نباشد آرامآرام تولیداتشان فروکش میکند و خیل عظیمی از اهالی تولید بیکار میشوند و همین مشکلات اقتصادی را رقم میزند. همانطور که در حال حاضر این پلتفرمها باعث شدهاند تا وضعیت اقتصادی عواملی که در تولید کار میکنند یک مقدار بهبود پیدا کند. اما در حال حاضر آنهایی که در بخش سینماداری هستند در شرایط بسیار اسفناکی قرار دارند، چرا که فیلمهای خوب اکران نمیکنند و میدانیم که شرایط اقتصادی سینماداری چقدر بد است.
*پیشنهاد شما به وزارت ارشاد در این زمینه چیست؟
به نظر من وزارت ارشاد باید دربارهی شبکه نمایش خانگی به جد تمهیدی بیندیشد تا آن را به خانهی خودش برگرداند. نگذاریم که ساختار اداری وزارت ارشاد نحیف شود؛ امروز این مورد را میبرند، فردا موسیقی را میگیرند و پسفردا تئاتر را میگیرند. در آن صورت دیگر اصلاً وزارت ارشاد به چه دردی میخورد؟ پس وزارت ارشاد را تعطیل کنید و این مسائل را هم به جاهای مختلف واگذار کنید. بنابراین به نظر من این موضوعی است که باید به آن توجه کنند.
*در زمینه رونق به فضای سینمایی کشور اکران فیلمهای خارجی را چقدر مفید میدانید؟
مسُلهی دیگر بحث فیلمهای خارجی است. من به جد میگویم که ما اگر بخواهیم در یک رقابت جهانی قرار بگیریم باید استاندارد سینما را تغییردهیم. یکی از مواردش این است که شبکههای نمایش با فیلمهای ایرانی اموراتشان نمیگذرد، بهتر این است که ما تسهیلات و امکانات نمایش فیلمهای خارجی را در ایران فراهم کنیم و تولید فیلمهای ایرانی در رقابت با فیلمهای خارجی بتوانند یک همافزایی داشتهباشند. همانطور که ما معتقد بودیم که اگر این پلتفرمها در وزارت ارشاد کارکرد خودش را داشت، باعث یک جهش و تکان به تولیدات سینمایی هم میشد و در این بحث رقابت، باید خودی نشاندهند. ما این جشنوارهها را برای چه برگزار میکنیم؟ که بتوانیم یک انگیزهای برای تولیدکنندگان فراهم کنیم که مدام سعی کنند تا کارهای بهتری را از خودشان ارائهدهند. کمااینکه این رقابت بین تلویزیون و پلتفرمها باعث میشد که بر تولیدات تلویزیون هم یک مقدار تأثیر بگذارد. پس نمایش فیلمهای خارجی در سینمای ایران باعث میشود که استاندارد تولید فیلمهای ایرانی یک مقدار افزایش پیدا کند.
* شما در زمینه بودجههای کلان به فیلمهای ارزشی توضیح دادید اما آیا با ارائه تسهیلات به تهیهکنندهها به طور کل مخالف هستید؟
خیر اتفاقاً برای همهی این مسائلی که توضیح دادم بهتر این است که مثل صنعت و مثل گردشگری، دولت یک سرفصلهایی را در لایحه بودجه بگذارد که برای مثال هر سال یک مبلغی را با نرخهای ارزان و بازپرداختهای طولانیمدت ارائه بدهند. وقتی که سودهای این تسهیلات ارزان باشد، بالاخره یک تهیهکنندهای که میخواهد فیلم بسازد و نیاز به حمایتهای مالی مقطعی دارد، میتواند از این تسهیلات و نرخ ارزان استفاده کند و طولانیتر آن را برگرداند. دیگر آن مسئولیت بازگشت و مدیریت پول بر عهدهی اوست، مثل اینکه پول در اختیار صنعتگر است و خودش باید بداند که چه محصولی میخواهد تولید کند که بتواند از تولیدات و فروشش اقساط آن را بازپرداخت کند؛ کمااینکه در گردشگری هم همینطور است. حوزهی هنر هم باید این وضعیت را پیدا کند و بالاخره این تدبیر و اندیشهی تهیهکننده است که ببیند میتواند برای تولید یک محصول از این نرخ ارزان وام بگیرد و فیلمش را بسازد و بعد از یک مدتی هم آن را پس بدهد. این مسُله توجه تهیهکننده را به استفاده از این تسهیلات بیشتر میکند و به همین دلیل تلاش میکند تا فیلم قابلقبولی بسازد که به لحاظ اقتصادی بتواند بار آن را بکشد که بتواند قسطهایش را بازپرداخت کند. به نظر من این تسهیلات میتواند هم به توسعهی فیلمسازی، هم به توسعهی سالنداری و هم به توسعهی زیرساختهای تولیدی کشور کمک کند. به نظرم اگر مجموعهی این موارد را بشود از طریق خود وزیر ارشاد و معاونت سینمایی یک مقدار مورد توجه قرار دهیم، میتوانیم بگوییم که با آمدن دکتر اسماعیلی میتوانیم شاهد یک تحولی در معاونت سینمایی باشیم.
There are no comments yet