«گورکن» دومین فیلم بلند کاظم ملایی است که روایت تازهای از یک قصه چند وجهی دارد. پوستهی بیرونی «گورکن» میتواند یک روایت ملتهب و پرتعلیق داشته باشد، اما فیلم آرام و سنگین به پیش میرود و برای فیلمسازی که عامدانه این لحن آرام و مبهم را به جهان روایی آن تعمیم داده، هدف اصلی، درگیر کردن ذهن مخاطب و ایجاد پرسشهای موازی است.
فیلم پتانسیل این را دارد که به یک تریلر پر تنش یا یک درام جنایی سطحی تبدیل شود، اما فیلمساز به جای تاکید بر جزئیات حادثه، روی شخصیتها و روابطشان دقیق میشود؛ حتی عنوانبندی ابتدایی فیلم نیز، حاوی عناصر بصری و روایی مهمی است که از ابتدا مخاطب را درگیر میکند؛ و این چیزی است که کمتر در عنوانبندی و تیتراژ فیلمهای ایرانی شاهدیم. اگر چه «گورکن» در فرم و فضاسازی به روایتهای پیچیده و لایهبندیشده فیلمهای محبوب به اصطلاح آپارتمانی دهههای اخیر نزدیک است، اما طراحی اغلب میزانسنها در آن خلاقانه بوده و اجراها تئاتری است؛ شاید از این روست که در استفاده ازعناصر صحنه نیز به ویژگیهای شاخصی از سینماگران مولف و صاحب سبک سینمای ایران توجه شده وساختمان بسیاری از پلانها مثلا به فیلم «سگ کشی» بهرام بیضایی نزدیک است. حتی در لحظاتی می شود سوده شریفزادگان را در قامت گلرخ کمالی فیلم بیضایی دید که از نامردیها و دروغها به تنگ آمده است.
لحظاتی در فیلم وجود دارد که خونسردی برخی کاراکترها بیننده را کلافه میکند، مثل کنشهای حسن معجونی (پیمان جنابی) در نقش پدر «ماتیار» که در لحظات بحرانی، بیش از اندازه خونسرد و آرام است. شاید اینطور به نظر برسد که به شکلی آگاهانه، شتابی که مختص به ریتم و لحن فیلمهای جنایی و معمایی است دراَکتهای آدمهای «گورکن» وجود ندارد، برای همین سرعت مخاطب هم به تناسب کم میشود، تا شرایط شخصیتها را در دنیای قصه بهتر درک کند و همین تعلیق و تردید را در باره تک تک آنها بیشتر میسازد. نگارنده برای لو نرفتن داستان فیلم در بسیاری از موارد ناچار به اشاره ی گذراست اما برای تحلیل جهان فیلم نیاز است تا با جزئیاتی که نمیفهمیم یا نمیدانیم با تعمق بیشتری روبرو شویم. سوظنهای زیادی درباره همه وجود دارد اما پاسخ بسیاری از پرسشها حتی تا پایان فیلم هم برای ما روشن نمیشود.
نکته قابل توجه دیگر در «گورکن»، طرح مضامین تازه از مناسبات جهان امروزی و تعاملات انسانها در فضای مجازی است. مفاهیم نوین ارتباطی و اجتماعی که بر روابط و رویکردهای اقتصادی مردم نیز تاثیرگذارند؛ در «گورکن» هر چند اندک و گذرا اما به درستی به مساله مهاجرت، تنوع قومیتی، روابط درون خانوادگی و ترمینولوژی رمزارزها اشاره میشود. کدهایی که یا به شکل «کیوآر» یا به صورت بیت کوین میتوان با آنها خرید و فروش کرد… موقعیتهایی که در آنها -به عنوان نمونهای کوچک از جامعه- هم میشود که به یک کارگرافغان اعتمادی نداشت و هم به یک ندیمه خانهزاد که هموطن است مشکوک بود. موقعیتهایی نیز در فیلم هست که یک زن را در مقام یک مادر یا یک همسر بر سر دوراهی قرار میدهند. همه اینها توجه مخاطب را به روند رو به رشد تغییر تعاملات انسانی در دنیای امروز جلب میکند و این فیلم را در رتبه بالاتری از یک فیلم معمایی و جنایی و در دسته درام اجتماعی با رویکرد روانشناسانه قرار میدهد.
نوشته : شادی حاجی احمدی /سینما سینما
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است