جعفری که مدتی به طور غیررسمی برچسب ممنوع الکاری را هم همراه خود داشت حالا با سریال «زندگی زیباست» به تلویزیون پس از سالها بازگشته است.
از آخرین مجموعه ای که قاسم جعفری آن را تحویل آنتن تلویزیون داده است تقریبا پانزده سال می گذرد. «از نفس افتاده» آخرین پروژه ای بود که جعفری با تهیه کنندگی صدیقه صحت آن را کارگردانی کرد و از تلویزیون پخش شد.
سریالی که المان های مخصوص به جعفری را داشت و مخاطب شناسی درستی در آن اتفاق افتاده بود و رضایت مخاطبان را هم همراه خود کرد. قاسم جعفری را شاید مخاطب مردمی با اسم نشناسد اما به محض اینکه اسم آثار شاخص او از جمله «مسافری از هند» ، «خط قرمز» ، «کمکم کن» و.. به میان می آید محال است مخاطب جدی او را به عنوان یک کارگردان شاخص به یاد نیاورد.
جعفری که مدتی به طور غیررسمی برچسب ممنوع الکاری را هم همراه خود داشت حالا با سریال «زندگی زیباست» به تلویزیون پس از سالها بازگشته و به خودی خود این خبر ، باید خبر شیرین و مهمی برای مخاطبان باشد اما وقتی کار را از روی آنتن می بینیم فاجعه ای را شاهد هستیم که امکان ندارد بدون دیدن تیتراژ حتی یک نفر حدس بزند که این خروجی نتیجه کارگردانی قاسم جعفری است.
سریالی که نه مثل گذشته خبری از یک موضوع بکر و نزدیک به خطوط قرمز هست نه بکر و بدیع است نه فضاسازی خاصی دارد و نه بازیگری که در بیننده اشتیاق دنبال کردن ایجاد کند .
فرم و صحنه چینی تئاتری است و دیالوگ هایی شعاری و فلسفه بافی هایی که در جامعه متاسفانه فست فودی هیچ کس به آن اعتنا نمیکند. جوان های بی نام و نشانی که اگر دغدغه کارگردان برای چهره نو را مطرح میکند باید به عناصر مهم تری در جهت جذب مخاطب دقت میکرد و اگر در حالت بدبینانه بر اساس روابط خانوادگی و معرفی های پشت صحنه ای است که فاجعه است!
طراحی لباس ، گریم و موارد دیگر از این دست حتی به جنبه زیبایی شناسی کار در ظاهر هیچ کمکی نکرده است. چرخش های دوربین و چیدمان میزانسن نشان میدهد که گویا کارگردان تعمدا پرده محور و تئاتری پیش رفته اما در دوره ای که مخاطب از همه طرف با سوژه های جدید ، فرم های جدید چه در داخل و چه در خارج مواجه است آیا زندگی زیباست حتی میتواند رضایت نسبی او را فراهم کند؟
داستان هایی که درست است در بعضی جزییات میخواهد مسائل روز را هم مطرح کند و تلاش میکند اما اینقدر لکنت دارد و گویی از هرجا نکته ای را صید کرده و در متن آورده اصلا دلنشین نیست و مخاطب را پس میزند ، گفتن دیالوگ هایی که مثلا قرار است مفرح باشد و از مخاطب خنده بگیرد آنقدر سرد و بی تکنیک گفته میشود که اصلا باب طبع بیننده قرار نمی گیرد.
قاسم جعفری در گفتگویی عنوان کرده است که درباره این کار میخواهد روزه سکوت بگیرد چرا که با سانسور شدید مواجه شده است اما آیا این سانسورها ، فرم و قصه و انتخاب بازیگران را تغییر داده ؟ خیر! پس این اعتراض برای توجیه کردن یک خروجی ضعیف از یک کارگردان خبره کمی ناشیانه به نظر میرسد. جعفری نشان داده که رگ مخاطب به خوبی دستش است و میتواند با فرمول هایی که بلد است سریال های خیابان خلوت کن بسازد اما چیزی که حالا بعد از فاصله ای ۱۵ ساله شاهد آن هستیم یک پس رفت حتی از ورژن ۱۵ سال قبل خود است و جای تاسف دارد این عقب گرد !
نویسنده : دنیاخمامی
There are no comments yet