در این یادداشت به بررسی ساخت آثار مستند در کشور مرتبط با جنگ دوازده روزه پرداختهایم.
همین چند روز پیش بود که از طریق تماس دوستی متوجهشدم که یکی دو مرجع ساخت آثار مستند در کشور برای ساخت آثار مرتبط با جنگ دوازده روزه به گروهی از مستندسازها چراغ سبز دادهاند و از آنها کمک خواستهاند. فحوای تماس ما استمزاج از حقیر درباره سوژه ساخت اثر بود اما خیلی زود بحثمان رفت به این سمت که چرا برای ساخت آثار اینچنینی که قرار است روحیه وطنپرستی و همدلی را تقویتکنند باز جدول خودی و غیرخودی در فهرستها ثبت میشوند و بسیاری از ما پشتخط ساخت مستند میمانیم. اقرار میکنم طبق قولی که به رفیقم دادهبودم سعی کردم بدون در نظر گرفتن هیچ پرهیز و گلایهای برای ساخت اثرش در حد بضاعت کمک حال باشم.
قصه به همینجا ختم نمیشود چون یکی یکی خبرهای مرتبط سینمایی درباره حمایت از آثار با موضوع جنگ تحمیلی اخیر از راه میرسد. بنیاد سینمایی فارابی اعلامکرده که از طرحهای مرتبط حمایت میکند و برای این موضوع بودجه خاص در نظر گرفتهاست. تردید نکنید که در جشنوارههای سینمایی پیشرو هم بخشهای ویژه به این موضوع اختصاص داده خواهدشد و البته که همه این اتفاقات مبارک است و مطلوب اما به یک شرط: آقایان سینمای جنگ را دوباره خودی و غیر خودی نکنند.
در این سالهای روزنامهنگاری بارها و بارها با فیلمسازانی گفتگو کردهام که دغدغههای ناب وطندوستانه داشتهاند و قصههای خاص و جذاب از جنگ هشتساله. بسیاریشان در همان ابتدای کار از چرخه ورود به ساخت اثر در این حوزهها کنار گذاشتهشدند و برخی دیگر هم که با سماجت پایشان به ساخت آثار اینچنین باز شد آنقدر به تیغ سانسور و توصیه و کنترلهای غیرمعمول مجروح شدند که دیگر رمقی برایشان نماند. چرا راه دور برویم؟ حتی کارگردانانی مانند محمدعلی باشهآهنگر که عمری درگیر ساخت فیلمهایی با موضوع جنگ هشت ساله بوده در ایام نمایش «سرو زیر آب» در یک مصاحبه مکتوب برایم نوشت: «آنقدر اذیت شدهام که واقعا دیگر تاب ساختن فیلم با موضوعات جنگ را ندارم.»
او کارگردانی است که بسیار مرارت کشید و همواره به این ژانر وفادار بود. خب وقتی او کلافه است دیگر از دیگران چه انتظاری میرود؟
یکبار با خودمان مرور کنیم که بهترین فیلمهای سینمای ایران درباره جنگ را چه کسانی ساختهاند. اگر آنهایی که همواره در حوزه سینمای دفاع مقدس از حمایت بهرهمند بودند را کنار بگذاریم، میمانند آنهایی که فقط از روی عشق به میهن و روایت مگوهای جنگ تلاش کردند و البته هیچوقت هم خودی محسوب نشدند. مثال؟ «باشو غریبه کوچک» اثر استاد بیضایی یا «تنگه ابوقریب» ساخته بهرام توکلی .
ای کاش مدیران سینمایی کشور بجای اینکه به دنبال آمارسازی و برخورد هیجانی با ماجرای ساخت اثر درباره جنگ دوازده روزه باشند اجازه دهند همه بتوانند طرح و ایدهشان را مطرح کنند. یک دو جین فیلم معمولی داستانی و مستند داشتن کجا و معدود فیلم استخواندار ماندگار از ماجراهای خرداد و تیر چهارصد و چهار کجا
مسعود میر