• کد خبر: 13670
  • گروه : اخبار , ویژه ها
  • تاریخ انتشار:9 اردیبهشت 1404 ساعت: 11:20

«مه جنگ»؛تریلری جنگی بر اساس تاریخ واقعی آمریکا

فیلم مه جنگ تریلری جنگی است که براساس تاریخی واقعی از آمریکای دوران جنگ جهانی دوم ساخته شده است.



تریلرها و فیلم‌های جنگی از آن دسته از آثاری هستند که هیچگاه از مد نخواهند افتاد اما بخاطر تکرار پی‌درپی‌شان دچار نوعی ملال در مخاطب خواهند شد، چراکه مضامین و الگوها بدون تغییر چشمگیری تکرار می‌شوند. اما این فیلم برای اینکه از دام کلیشه بودن خود را رها کند، به‌دنبال ایده‌های تازه‌ می‌گردد و دست به ترکیب ژانر می‌زند تا مخاطب را بهتر تحت تاثیر قرار دهد. مه جنگ از ژانر جنگی نیز بهره می‌گیرد و به‌نوعی وارد ابعاد تازه‌ای از اتفاقات جنگ جهانی دوم می‌شود، تمهیدی که هم عاقلانه است و هم جذاب.

تاکنون فیلم‌های جنگی تکراری بسیاری در سینما ساخته شده‌اند، آثاری که یا براساس واقعیت هستند و یا مسائل کلیشه‌ای جنگ را به‌تصویر می‌کشند اما مه جنگ دست روی نقطه‌ی کمتر پرداخت‌شده‌ای قرار می‌دهد، قسمتی از تاریخ جنگ جهانی دوم که منحصربه فرد و بکر است ولی فیلمساز بعد از انتخاب این ایده کم‌کاری می‌کند و همه چیز را به هدر می‌دهد. شاید همه چیز در این فیلم قابل پیش‌بینی به‌نظر برسد اما احتمالا مسیر جدیدی را برای فیلم‌های ژانر جنگ باز خواهد کرد. با اینحال بدون شک فیلم مه جنگ ارزش یکبار دیدن را دارد البته برای کسانی که به تریلرها و آثار مربوط به جنگ جهانی دوم علاقه‌مند هستند.
فیلم مه جنگ از آن فیلم‌های ترکیب ژانری است که دوست دارد متفاوت باشد و با روایت تازه‌ای در ژانر جنگی قدم بردارد. قصه‌ی فیلم متعلق به جنگ جهانی دوم است، زمانی که آلمان نازی در حال گسترش شبکه‌ی‌ جاسوسی خود در سراسر دنیا بود. در جنگ جهانی دوم، فاشیست‌های آمریکایی، مخالف جنگ با آلمان بودند و تمایل شدیدی به هیتلر داشتند. نژادپرستانی که همچنان طرفدار برده‌داری، بومی‌گرایی و افراطی‌گری بودند. ریشه‌ی فاشیسم در ایالات متحده به اواخر قرن نوزدهم برمی‌گردد، زمانی که قوانین جیم کرو برای تفکیک نژادی به اجرا درآمد. در سال ۱۹۳۶ فدراسیونی در آمریکا تاسیس شد که به بوند معروف شد. یک سازمان یهودستیز و نازی‌محور که سرانجام در سال ۱۹۴۱ و با پیوستن آمریکا به نیروهای متفقین از بین رفت اما همچنان عده‌ای مخفیانه در فدراسیون آلمان آمریکایی فعالیت می‌کردند. آن‌ها مشغول ترویج اندیشه‌های نازی بودند و افکار عمومی را به‌سمت طرفداری از هیتلر و تفکرات نژادپرستانه هدایت می‌کردند.

با این‌حال این قسمت از تاریخ آمریکا در خلال جنگ جهانی دوم کمرنگ مانده است. این فیلم دقیقا به‌همین قسمت‌ها می‌پردازد یا دست‌کم ایده‌اش را از میان این وقایع بدست می‌آورد. از این نظر مه جنگ اثری با ایده‌ای کمتر پرداخت شده است و می‌تواند در نگاه اول جذاب باشد. بیشتر فیلم‌های جنگی و هلوکاستی مربوط به جنگ دوم یا در میان جبهه‌های نبرد اتفاق می‌افتد و یا در اردوگاه‌ها می‌گذرد، اما این فیلم جنبه‌ی جدیدی را مورد توجه قرار می‌دهد، قسمتی ناشناخته از تاریخ که کمتر فیلمی به آن پرداخته است. داستان مه جنگ نه در آلمان بلکه در آمریکا اتفاق می‌افتد. خلبان آمریکایی بعد از اینکه از دست نازی‌ها جان سالم به در می‌برد به آمریکا بازمی‌گردد، جایی که داستان اصلی اتفاق می‌افتد. جین بعد از بازگشت از ماموریت خود در بیمارستان بستری می‌شود و فیلم از ژانر جنگی بیرون می‌‌آید و وارد مسیر سینمای تریلر می‌شود.

ژانر در مه جنگ نقش اصلی را به‌عنوان پیش‌برنده‌ی روایت برعهده دارد و فیلم طبق خصوصیات آن جلو می‌رود. بعد از ورود جین به مزرعه‌ی خانوادگی نامزدش پنی المان‌های ژانر سروکله‌شان پیدا می‌شود. اول اینکه تلفیق گونه‌ی جنگی و ژانر تریلر در نوع خود به‌شدت می‌تواند جذاب و سرگرم‌کننده باشد. در این فیلم جنگ و اندیشه‌های فاشیستی به‌عنوان یک زیرمتن عمل می‌کند تا روایت بتواند قصه‌ی قوام‌داری را در قالب یک تریلر به حرکت درآورد. فاشیست و فدراسیون آلمان آمریکایی به‌عنوان زیرمتن سیاسی این فیلم وظیفه‌‌ی شکل دادن به قصه را برعهده دارد. تریلرها می‌توانند راجع‌به همه چیز باشند، قتل، دزدی، سرقت و… که در فیلم مه جنگ یک روایت سیاسی دستمایه‌ خلق قصه‌ی آن شده است.
اگر این فیلم را از جنبه‌ی درام و قصه‌پردازی بررسی کنیم، از آنجایی که اثر پایبند به زیرمتنی سیاسی است و شخصیت‌ها و کنش‌هایشان طبق مسائل پیرامون فدراسیون آلمان آمریکایی شکل می‌گیرد، پس نیاز است که فیلم از این نظر به خود تکانی می‌داد و وارد پرداخت بهتری می‌شد. درواقع تنها ضعف فیلم همین نپرداختن به بُعد سیاسی‌اش است. فیلم می‌خواهد متفاوت باشد، به‌همین دلیل به سراغ این بخش نسبتا گم‌شده از تاریخ آمریکا رفته است اما آن را پرداخت نمی‌کند و بسط‌‌اش نمی‌دهد. فیلم می‌بایست زمان بیشتری را صرف اندیشه‌های فاشیستی در آمریکا می‌کرد. این جریان در فیلم برای مخاطب ناشناخته می‌ماند و سوالات زیادی را شکل می‌دهد.

اگر مخاطب با این جریان سیاسی افراطی در سال‌های جنگ جهانی دوم آشنایی نداشته باشد، بدون شک در پایان، فیلم برایش سوالات زیادی را باقی خواهد گذاشت. درام به جز چند دیالوگ کوتاه چیز زیادی از این زیرمتن سیاسی نصیب‌اش نمی‌شود. زیرمتن مهمی که باعث شکل‌گیری روند قصه می‌شود و درنهایت به خلق شخصیت‌ها کمک می‌کند. حال اگر فیلمساز به جریان فدراسیون آلمان آمریکایی اهمیت بیشتری می‌داد، فیلم هم از لحاظ ژانری و هم از لحاظ فیلمنامه‌ای استخوان‌دارتر عمل می‌کرد. خانواده‌ی پنی پرداخت بهتری به خود می‌گرفتند و ضدقهرمان‌ها هم در خلق کنش‌ها نقش بهتری را ایفا می‌کردند.

جین بعد از ورود به مزرعه مثل همه‌ی کاراگاهان فیلم‌های معمایی دست به کار می‌شود. عدم پرداخت شخصیت‌ها و پیرنگ شرایطی را بوجود می‌آورد که او نتواند وارد چالش‌های منحصربفردی شود و با ضدقهرمان‌ها کنش‌های تعلیق‌برانگیزی را داشته باشد. پیچش داستانی یک ویژگی جدانشدنی برای ژانر تریلر است. یک غافلگیری جانانه که مخاطب را شگفت‌زده می‌کند. فیلم مه جنگ از همان پرده‌ی اول المان‌های پیچش داستانی‌اش را می‌کارد تا در پرده‌ی سوم گره‌گشایی‌‌شان کند. ویکتور (هرچند نخ‌نما و قابل پیش‌بینی) همان المان مهم پیچش داستانی این اثر است که تبدیل به کلید حل معما می‌شود. فیلم مه جنگ همانطور که در ابتدای مطلب نیز گفتم، اثری است با یک ایده‌ی فوق‌العاده فیلمی هیبریدی که به‌درستی از گونه‌ی جنگی برای خلق یک تریلر سیاسی استفاده می‌کند. اما همه‌ی اینها در حد یک ایده است و فیلمساز نمی‌تواند اثرش را بسط دهد.

منبع:زومجی

کلید واژه:
گروه بندی: اخبار , ویژه ها

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است

× برای درج دیدگاه باید وارد شوید