چکیده داستان از زاویه عشق

در این گزارش به بررسی قطعه پرواز قوها ساخته علیرضا قربانی در سریال تاسیان پرداخته‌ایم.


بیایید این بار به جای نام علیرضا قربانی از علیرضا افکاری شروع کنیم. از تمام موزیک‌هایی که طی بیست سال گذشته برای فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی نوشته است و تصویرها را خاطره‌انگیزتر کرده است؛ آنقدر که به راحتی همزمان با داستان و تصاویر فیلم‌ها و سریال‌ها، صدای موسیقی در ذهنمان می‌پیچد. این خاصیت ملودی‌های قوی‌ست و افکاری یکی از بهترین آهنگسازانی‌ست که در حوزه ملودی‌سازی حرفه‌ایست. او با خوانندگان مختلف کار کرده است و در زمینه ساخت ترانه تیتراژ یکی از اولین انتخاب‌های هر کارگردانی است. می‌توانید با خیال آسوده ساخت موسیقی ترانه را به او سپرده و مخاطبانتان با اشتیاق آن را دنبال کنند.
علیرضا قربانی هم که این روزها تکلیفش با موسیقی ایران مشخص است؛ به معنی واقعی می‌توان از واژه “یکه تاز” برای او استفاده کرد. انتخاب اول و آخر بسیاری از بهترین‌ کارگردانان این مرز و بوم است. او که شهرتش را به واسطه اجرای ترانه‌های تیتراژ در ابتدای کارش با شب دهم و کیف انگلیسی به دست آورد، در ادامه هرگز از این حوزه دور نشد و شماری از بهترین و ماندگارترین ترانه‌های تیتراژ فیلم‌ها و سریال‌ها را در ۲۰ سال گذشته خوانده است. با این وجود نه تنها از محبوبیت او به عنوان خواننده تیتراژها کم نشده است، بلکه کاملا برعکس، به واسطه کنسرت‌های بسیار موفق، حضور اجتماعی فعال، انتخاب‌های گزیده و وقار ذاتی‌اش هر سال به این محبوبیت افزوده شده است.
از سویی گزیده‌کاری او باعث شده است تا مخاطبانش خیالشان راحت باشد هر اثری که می‌خواند شنیدنی باشد. علاوه بر این، علیرضا قربانی یکی از معدود خوانندگانی‌ست که طی سال‌های اخیر همکاری با آهنگسازان مشخصی را داشته است. علیرضا افکاری یکی از همین آهنگسازان است که طی سالیان سال، چندین بار با او به عنوان آهنگساز ترانه تیتراژ همکاری کرده است. پیش از تاسیان، هم‌گناه از همکاری‌های موفق آن‌ها محسوب می‌شد. افکاری در این ترانه تیتراژ، آرامش و وقار، سازبندی ملایم، با بهره‌گیری از ترکیب کلاسیک و پاپ، با نگاهی به سبک‌های بیشتر اجرایی این روزهای قربانی، یکی از بااحساس‌ترین آهنگسازی‌های تک تراک او را ساخته است.

این ثابت بودن تیم، به او و آهنگساز این فرصت را داده است تا با شناختی دقیق و کافی سراغ کار بروند. همین داستان، درباره متن ترانه‌ها هم تکرار شده است. شاعران و ترانه‌سرایان زیادی نیستند که طی این سال‌ها با قربانی کار کرده‌اند. حسین غیاثی که شاید بیش از هر هنرمند دیگری، او را با ترانه‌های محسن چاووشی بیاد می‌آوریم، در چندین ترانه، یکی از اضلاع مثلث قربانی، افکاری، غیاثی بوده است.

متن ترانه تاسیان، چکیده داستان از زاویه عشق است. عشقی که آغشته به اندوه‌های عمیق شخصیت‌ها به ویژه امیر و شیرین است. خیالپردازی‌های پررنگ او و روحیه شاعرانه، هرچند احتمالا در ادامه، اوضاع دیگر شخصیت‌ها هم به جهان این ترانه نزدیک خواهد شد و همچنانکه از نام تاسیان که نامی‌ست برآمده از اندوه، این وضعیت در جهان سریال، فراگیرتر خواهد شد، آنقدری که احتمالا مصراع «خدا را چه دیدی شاید جون گرفتیم…»

صدای ذهن بسیاری از شخصیت‌های اصلی‌ست. قصه تازه شروع شده و اینطور که پیداست غصه‌های بیشتر، عشق‌های دراماتیک‌تر در راهند. جهان ترانه تاسیان، جهانی‌ست پر از تصاویر که نشان از قدرت بیان ترانه‌سرای «پرواز قوها» دارد. از سویی، چفت و بست دقیق کلمات و به قول معروف شعریت آن، باعث شده است تا بیان ترانه نیز دلنشین، بیادسپردنی و دلپذیر باشد. راستش را بخواهید شاید اینجا جایش نباشد اما باید اشاره کرد به ترانه‌های ضعیف و مبتذل این روزها که ارزش ترانه‌های امثال حسین غیاثی و معدود ترانه‌سرایان باسواد این روزها را بیشتر می‌کند.
با پایان این نوشته، شک ندارم که همه‌مان دلمان می‌خواهد یکبار دیگر دل بسپریم به پرواز قوها و به قول انشاهای کودکی پرنده خیال را در جهان پر از تصویر ترانه تاسیان به پرواز در بیاوریم.

کلید واژه:
گروه بندی: دسته‌بندی نشده

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است

× برای درج دیدگاه باید وارد شوید