• کد خبر: 13546
  • گروه : اخبار , ویژه ها
  • تاریخ انتشار:18 فروردین 1404 ساعت: 12:01

«دایناسور»؛فیلمی از دل کلیشه‌های آشنای سینمای کمدی

دایناسور که فیلمنامه آن را امیر برادران نوشته، کاملا از دل کلیشه‌های آشنای سینمای کمدی بیرون آمده و روی آشنایی ذهنی تماشاگر با آن حساب ویژه‌ای باز کرده است.



تنها ژانر سینمایی که بیش از بقیه از کلیشه‌ها سود جسته و قصه‌های خود را بر این اساس شکل داده، کمدی است. ژانر محبوب این روزهای سینمای ایران که در سال‌های اخیر پرده‌های سینما را تسخیر کرده و عملا الباقی ژانرها را به حاشیه رانده است. این ضریب نفوذ تا جایی پیش رفته که در چهل و سومین دوره جشنواره فیلم فجر و برخلاف سال‌های قبل، شاهد نمایش سه فیلم کمدی در بخش مسابقه بودیم! اکران نوروزی سینماهای ایران نیز به سیاق همیشه شامل چند کمدی پرفروش می شود که یکی از آنها (دایناسور) به کارگردانی مسعود اطیابی است. کارگردان پرکار سال‌های اخیر سینمای ایران که همه کمدی‌های او از دینامیت تا تگزاس دو و سه همگی پرفروش بوده‌اند.

دایناسور که فیلمنامه آن را امیر برادران نوشته، کاملا از دل کلیشه‌های آشنای سینمای کمدی بیرون آمده و روی آشنایی ذهنی تماشاگر با آن حساب ویژه‌ای باز کرده است. با این تفاوت که قصه خود را ساده و سرراست روایت کرده و برای خنده گرفتن از تماشاگر کمتر به شوخی‌های آنچنانی متوسل می‌شود! دایناسور خوب شروع شده، شخصیت‌های اصلی خود (رضا و جلال) را معرفی کرده و شوخی‌های بعضا بامزه‌ای را خلق می‌کند که نمونه آن را در قلیان بردن رضا برای مهمانی لاکچری مشتری‌اش می‌بینیم. سپس قصه به نقطه عطف اول رسیده و پیچی به آن داده می‌شود. جایی که رضا به اجبار از طرف مدیر مجموعه مستر قلیان برای تست اعتیاد به آزمایشگاه فرستاده می‌شود.

ایده جا به جایی که یکی از ایده‌های امتحان پس داده سینمای کمدی به حساب می‌آید، در دایناسور مورد استفاده قرار گرفته و قصه در مسیری کاملا قابل پیش بینی می‌فتد. جا به جا شدن تعمدی دو نمونه آزمایش توسط مرد جوان مبتلا به سرطان خون که نقطه عطف پرده اول را شکل می‌دهد. پی بردن رضا به بیماری و فرصت زیست یک ماهه‌اش، او را به سمت همسر سابق سوق داده تا خبری از دختر جوان‌اش بگیرد. شجاعتی که رضا به واسطه ته خط زندگی بودن‌اش به دست آورده، دستمایه شوخی‌های زیادی شده که بعضا هم خوب از آب درآمده اند. برای مثال می‌توان به دستگیری سارقان بانک به کمک رضا که باعث شهرت او و بالا رفتن فالوئرهای صفحه مستر قلیون می شود، اشاره کرد. همین طور شوخی تکرارشونده حضور دختر مشاور املاک و زوج میانسال مشتری خانه که زندگی شان به رضا و جلال گره خورده است.

نیمه میانی فیلم و شوخی‌های آن بیشتر حول محور رابطه پدر و دختری رضا و رز می‌گذرد که موضوع قاچاق مواد مخدر نیز با محوریت پرویز و افعی به آن اضافه می‌شود. تلاش رضا برای نجات دخترش، موتور حرکت نیمه دوم دایناسور شده و شوخی‌های زیادی هم حول محور آن شکل می‌گیرد که عموما کیفیت لازم را نداشته و تماشاگر را به ندرت می‌خنداند. جلال هم تیپ آشنا و تکراری وردست قهرمان به حساب می‌آید که گاه بده بستان‌های خوبی با رضا داشته و محور تعدادی از شوخی‌های نسبتا جذاب دایناسور است. فیلم هر چه به پایان نزدیک می‌شود، از بار کمدی آن کاسته و وارد فاز دیگری می‌شود. در این بین، تنها حضور مشاور املاک و زوج مسن است که سکانس فینال فیلم را نجات داده و لزوم تکرار در کمدی را به عنوان عنصری کلیدی یادآور می‌شود.

یکی از گلوگاه‌های سینمای کمدی ایران، کمبود بازیگرانی است که اشراف به کمدی داشته و در عین حال مهره‌ای مناسب برای گیشه به حساب بیایند. به همین خاطر هم شاهد حضور چند بازیگر در حجم زیادی از کمدی‌های روی اکران هستیم که این مساله در درازمدت آسیب جدی به گونه کمدی وارد خواهد کرد. دایناسور هم از این قاعده مستثنی نبوده و نمونه آن حضور پژمان جمشیدی در نقش رضا است. بازیگری که قابلیت ایفای نقش‌های کمیک را دارد اما در دایناسور به قالب نقش ننشسته است. جمشیدی برای خلق این تیپ آشنا که اعتیاد نقش پررنگی در شکل‌گیری آن داشته، صرفا به تیپ‌پردازی اکتفا کرده و اکت‌های بیرونی یک معتاد کلیشه شده را به نمایش گذاشته است. امیر جعفری در نقش جلال، وضعیت بهتری داشته و چند شوخی بانمک را شکل داده که البته کافی به نظر نمی‌سد. از بین بازیگران زن فیلم می‌توان به حضور غافلگیرکننده نگار فروزنده در نقش نیلوفر همسر سابق اشاره کرد که برای تماشاگر قدیمی‌تر سینما و تلویزیون خاطره‌انگیز جلوه می‌کند.

مسعود اطیابی در مقام کارگردان تلاش کرده تا کمدی شسته رفته‌ای را روانه اکران کند که حاصل کارش کاملا متوسط از آب درآمده و دنباله کمدی‌های پرفروش سال‌های اخیرش به حساب می‌آید.

کلید واژه:
گروه بندی: اخبار , ویژه ها

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است

× برای درج دیدگاه باید وارد شوید