• کد خبر: 13051
  • گروه : اخبار , ویژه ها
  • تاریخ انتشار:28 بهمن 1403 ساعت: 13:07

«آنورا»؛بهترین فیلم فصل جوایز اسکار

نگاهی به یکی از شانس‌های اصلی اسکار؛ چرا برخی از منتقدان، «آنورا» را بهترین فیلم فصل جوایز می‌دانند.



شاید این سوال مطرح شود که چرا جمیع منتقدان آمریکایی و اروپایی، «آنورا» جدیدترین ساخته شان بیکر را تحسین کرده‌اند؛ به این علت که سوژه فعالان تجارت جنسی، اگر باب طبع شیفتگان جشنواره‌های سینمایی ساخته شود، نخل و مجسمه طلایی به سوی آن پرتاب می‌شود. شان بیکر نیز چند فیلم اخیر خود را به فعالان این حوزه اختصاص داده است. تقریبا هیچ یک از منتقدان رسانه‌های مشهور، نقد منفی برای این فیلم ننوشته‌اند.

داستان «آنورا»

میکی مدیسون در نقش آنورا، رقاصه یک کلاب شبانه ظاهر شده است. آنورا اطرافیان را مجبور می‌کند که با نام «انی» او را صدا بزنند؛ او با خواهر خود زندگی می‌کند و هم‌خانه خوبی نیست. آنورا یکی از موفق‌ترین رقاصه‌های این کلاب، در خالی کردن جیب مردان است و با «سر افتادن تو عسل»، برای فعالان این حوزه، پیدا کردن افراد ولخرج است؛ دست برقضا، یک آقازاده روس‌تبار ۲۱ ساله با نام آیوان، به این کلاب رفته می‌رود. این پسر ترجیح می‌دهد که فراهم‌کننده تفریحات امشب، کسی باشد که با زبان روسی حرف می‌زند. باتوجه به اینکه آنورا ریشه ازبک دارد و مادربزرگ او با زبان روسی صحبت می‌کرده است، مدیر کلاب به آنورا می‌گوید که به مشتری روس، سرویس دهد.

این آقازاده به‌قدری از عملکرد آنورا راضی بوده است که از او می‌خواهد برای سرویس‌دهی خصوصی، به خانه‌اش بیاید. آنورا با مشاهده خانه و زندگی و امکانات این پسر، فکر می‌کند که قرعه شانس به نام او خوانده شده است.

از این لحظه به بعد، فیلم قصد دارد که عاشق شدن این دو کاراکتر را نشان دهد. البته از ابتدای کار، معلوم است که آنورا عاشق امکانات آیوان شده است. از اینجا خوش‌گذرانی‌های این زوج آغاز می‌شود؛ وانیا به‌مانند پسربچه‌‌ای است که با اتکا به پشتوانه یک پدر پولدار، فقط به دنبال هوا و حوس بوده و نظیر کاریکاتور این‌گونه از پسران، او نیز عاشق بازی‌های کامپیتوری اکشن است.

سپس آنورا و آیوان با جمعی از دوستان به لاس وگاس، پایتخت خوش‌گذرانی در جهان می‌روند. آیوان از آنورا درخواست ازدواج می‌کند و باتوجه به قوانین آزاد وگاس، این دو به‌سادگی با یکدیگر ازدواج می‌کنند. لحظه آشنایی این تا لحظه آغاز مشکل خانواده آیوان با این ازدواج، حدود ۳۰ دقیقه به‌طول می‌انجامد. عشق این دو، از کار درنمی‌آید. اگر فیلمساز نتوانسته در نیم ساعت در این زمینه موفق شود، فرقی نمی‌کرد که این مسئله را ۱۵ کمتر کند.

معلوم است که ازدواج یک آقازاده با یک رقاصه، نافجام است. خانواده پسر روسی، آنورا را در شأن خانواده خود نمی‌دانند و از خادمان ارمنی خود در آمریکا می‌خواهند که به هر طریقی که شده، این ازدواج باید باطل شود. (در آمریکا طلاق با ابطال ازدواج، متفاوت است)

فیلمساز می‌خواهد نشان دهد که آنورا، فقط عاشق امکانات آیوان نشده ، بلکه این پسر را نیز دوست دارد، اما اینکه چقدر در نشان دادن این مسئله تا سکانس تقلای شدید آنورا، موفق بوده است، جای بحث دارد.

بسیاری از منتقدان، این سکانس را بسیار طلایی خوانده‌اند. اما برای ما مخاطبان ایرانی که این فیلم را در قاب‌های کوچک تلویزیون یا مانیتور دیده‌ایم، خیلی گوش‌خراش بود. این تجربه، در سالن سینما باید شدیدتر باشد. هیچ نیازی شاید به این میان از جیغ‌جیغ و سلیطه‌بازی نبود.

آیوان مانند یک آقازاده لوس، به محض مواجه با مشکلات و گندی که بالا آورده است، از خانه فرار می‌کند. ادامه فیلم از اینجا جذاب می‌شود. آنورا به‌همراه خادمان پدر آیوان، سوار یک ماشین می‌شوند و شهر را برای یافتن این پسر، زیر و رو می‌کنند.

آنورا وقتی می‌بینند که وانیا حتی به تماس‌های او نیز پاسخ نمی‌دهد، پی می‌برد که با یک بچه‌پولدار بی‌اختیار، عهد ابدی بسته است. بااینکه آنورا می‌داند با چه آدمی ازدواج کرده، اما حتی در جلسه ابطال ازدواج در دادگاه هنوز امیدوار است که در این عهد بماند.

نقطه قوت فیلم این است که آنورا در آخر متوجه می‌شود که قرار نیست مانند داستان‌های دیزنی قرن بیستم، یک شاهزاده بیاید و او را از فقر نجات دهد و به یک ملکه تبدیل کند. قهرمان قصه در پایان می‌بیند که شخصیت شریک زندگی، مهم‌تر از امکانات او است.

نظر منتقدان درباره «آنورا»

نشریه تلگراف، «آنورا» را به بازگویی امروزی از فیلم «زن زیبا» نشبیه کرده می‌گوید: «میکی مدیسون بهترین لبخند سینمایی را از جولیا رابرتس تا امروز دارد، اما لبخند او، معمایی‌تر است… این فیلم از مدیسون یک ستاره خواهد ساخت.»

هالیوود ریپورتر شان بیکر را ستوده و معتقد است: «او مهارت مثال‌زدنی در خلق فضاهایی خاص است… این کارگردان مانند یک کنداکتر ارکستی است سمفونی‌های خامی را درباره مردمان به‌-حاشیه-رانده-شده می‌سازد.»

بااینکه هالیوود ریپورتر، فیلمبرداری درو دنیلز را تحسین کرده و استفاده از لنز انامورفیک را یک امتیاز می‌خواند، اما لنز انامورفیک و لنز الترا واید، بیشتر شبیه ویروسی است که در چند سال اخیر، گریبان فیلم‌های کم‌‌هزینه را گرفته است و مخاطب فکر می‌کند که با یک پدیده زیبا روبرو است.

منقد وبسایت اسلنت، «آنورا» را نبرد کلاسیک طبقه‌های اجتماعی می‌داند و می‌گوید: «نقد بیکر بر طبقات اجتماعی در این فیلم، تندتر از باقی آثار اوست. هنگامی که انی و توروس (خادم پدر آیوان) دنبال این هستند که ثابت کنند کُت تن کیست، نمی‌دانند که هر دو در خدمت کسی هستند که به دنبال یافتنش هستند. آن‌ها در شبی که می‌خواهند آیوان را بیایند، بالاخره متوجه می‌شوند که در چه نقطه از سلسله مراتب خانواده این آقازاده قرار می‌گیرند.»

نویسنده اسلنت البته ضعف‌هایی هم در فیلم دیده و می‌گوید: «نمایش بیکر از نبرد طبقاتی صرفا جهت جلب رضایت مخاطب، در پرده پایانی ناامیدکننده است. نه به این علتی که فیلم پایان خوش دارد، بلکه فیلم به راحت کردن خیال کاراکترها بازمی‌گردد که خلاف نگاه ناتورالیسم کارگردان است. حتی لحظه‌ای که انی بالاخره به ناتوانی خود در کنترل طبقات بالایی جامعه پی می‌برد، به این خاطر است که مخاطب نهایت همذات‌پنداری را با قهرمان قصه پیدا کند.»

با کمرنگ شدن شانس «امیلیا پرز» در اسکارهای بخش اصلی، «آنورا» و «بروتالیست» امیدوارتر شده‌اند.

کلید واژه:
گروه بندی: اخبار , ویژه ها

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است

× برای درج دیدگاه باید وارد شوید