اکتای براهنی، ثابت کرد که میتوان درجا نزد و اثری خلق کرد که بالغبر سه ساعت مخاطبش را روی صندلی سینما میخکوب کند.
۱۹۰ دقیقه سکوتی که کات به یک تشویق ممتد شد؛ این گزارش خلاصهای از مواجهه با فیلمی است که حالا جدیتر از قبل میتوانیم درباره چرایی محرومیت از تماشایش در بخش اصلی مهمترین رویداد سینمای ایران، بپرسیم و تن به هیچ توجیهی برای آن ندهیم! اکران ویژه «پیر پسر» غافلگیرکنندهترین اتفاقی است که در حافظه همه ما حک میشود تا سالها بعد به نشانی آن جشنواره فجر سال ۱۴۰۳ را به یاد بیاوریم. فیلمی که صادقانه انتظارش را از کارگردان فیلم ضعیف «پل خواب» نداشتیم اما اکتای براهنی، ثابت کرد که میتوان درجا نزد و اثری خلق کرد که بالغبر سه ساعت مخاطبش را روی صندلی سینما میخکوب کند.
«پیرپسر» در سالن سینما به پایان نمیرسد و همزمان با سرکشیهای دوربین به گوشهگوشه خانهای که دقایقی در آن از ته دل خندیده بودیم و دقایقی بعدتر حجم خشونت لانه کرده در زیرپوست ساکنانش مبهوتمان کرده بود، خراشهایی به ذهنمان انداخت که تا ساعتها بعد از تماشا، بهدنبال مرهمی برای آن بودیم.
تعمد دارم که داستان فیلم را تشریح نکنم چرا که اینجا پای «قصه» درمیان نیست و این «سینما» است که معجزه میآفریند و مخاطب را مسحور خود میکند. «پیرپسر» را برای هیچکس نباید تعریف کرد؛ این دقیقا همان نسخهای از یک تجربه سینمایی است، که فقط باید آن را دید و چه ظلمی است اگر مخاطبان سینمای ایران همچنان از فرصت این تجربه ناب محروم بمانند و اکران عمومی فیلم به تأخیر بیفتد.
دنیایی که «پیرپسر» آفریده است، از جنس واقعگرایی این سالهای سینمای ایران نیست و همزمان نسبتی هم با خیالپردازیها و شیرینیهای رویاگونه ندارد. این دنیایی است که «شر» در آن حکمفرمایی میکند و حتی برای عاشق شدن هم ممکن است از «خوب بودن» پشیمان شوید! این دنیایی است که بیش از آنکه از جنس سیاست و اجتماع و اقتصاد باشد، از جنس «ماهیت انسان» است و عجب موجود پیچیدهای است انسان!
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است