• کد خبر: 12952
  • گروه : اخبار , ویژه ها
  • تاریخ انتشار:15 بهمن 1403 ساعت: 08:25
نگاهی به فیلم بازی‌خونی

روایتی جذاب اما بی چفت و بست

مشکل بازی خونی وقتی بروز می‌کند که فیلمساز مدام از این شاخه به آن شاخه می‌پرد و روایتی بی چفت و بست را مدام کش می‌دهد.


بازی‌خونی دومین فیلم حسین میرزامحمدی است که ماجرای گروهک‌های منافقین و کمونیست اوایل انقلاب را دستمایه ماجرای اصلی خود قرار داده است.

این تکرار و سیاست‌زدگی اولین مواجهه مخاطب با فیلمی است که چند سال پیش نمونه بهتر و موفق‌تر آن یعنی ماجرای نیمروز از محمدحسین مهدویان را دیده و بعد از چند نمونه دیگر از جمله سیانور ساخته بهروز شعیبی باید مخاطب فیلمی کهنه و تکراری از نظر ایده و سوژه اولیه باشد، همین عدم خلاقیت در ایده‌پردازی نخستین مشکل مخاطب با فیلم است که باید یک فیلم تکراری با دورنمایه سیاسی و امنیتی را تماشا کند.

اما سیاسی و امنیتی بودن بازی خونی فقط به آن و کلیتش ضربه نمیزند و مشکل وقتی است که فیلمساز مدام از این شاخه به آن شاخه میپرد و روایتی بی چفت و بست را مدام کش می‌دهد. اینکه ماجرای نفوذ و تحرک گروهک منافقین به یک‌باره به یک داستان عاشقانه پرت می‌شود و بعد از مدتی رها و دوباره و بدون هیچ رجوع و زمینه‌‌ای داستان از ادامه تحرکات این گروهک‌ها سر در میاورد نمونه آشکاری از این بی ‌نظمی و آشفتگی در فیلمنامه است که به طور اشکاری باعث ملال و دلزدگی تماشاگر نیز می‌شود.

ارسطو خوش رزم که سال گذشته به خاطر فیلم بهروز افخمی با نام صبح اعدام نامزد و برنده سیمرغ شد امسال در انتخاب و حضورش موفق عمل نکرده و به نوعی وصله ناجور محسوب می‌شود و همه تلاش او برای اینکه باور کنیم که در نقش یک چریک مردمی است به بار نمی‌نشیند و نتیجه‌ای جز هدر رفت بخش طولانی از فیلم با حضور و نقش افرینی وی ندارد. حضور پیام احمدی نیا در فیلم به عنوان یکی از بدترین نقش‌آفرینی‌های او در سینما نیز در ادامه همین انتخاب و بازی‌های ضعیف فیلم است که علاوه بر فیلمنامه و شخصیت‌پردازی نامناسب از کارگردانی ناشیانه نیز ناشی شده است.

کلید واژه:
گروه بندی: اخبار , ویژه ها

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است

× برای درج دیدگاه باید وارد شوید