• کد خبر: 12919
  • گروه : اخبار , ویژه ها
  • تاریخ انتشار:13 بهمن 1403 ساعت: 07:39

سونسوز و جدایی از سینمای عباس کیارستمی

رضا جمالی هم در فیلم اولش «پیرمردها نمی‌میرند» و هم در فیلم سونسوز موفق به جدا کردن خود از مسیر کیارستمی و ساخت یک مسیر بوده است.


یکی از نکات حائز اهمیت و جالب توجه در فیلم «سونسوز» ساخته رضا جمالی انسجام در روایت‌گویی است‌. این فیلم یک ایده اولیه دارد و همان را پیگیری می‌کند تا به ایده ناظر برسد. هیچ شائبه‌ای در کار نیست. کاظم می‌خواهد با کمک دوستانش از جمله مسلم ساخت یک فیلم را آغاز کند.

مخاطب از ابتدای ساخت این فیلم با شخصیت‌ها همراه می‌شود. اینکه کاظم با چه گیر و داری می‌خواهد فیلم‌اش را بسازد تماما در پلات قصه دیده می‌شود. حجم روایت با این مسائل و مصائب پر شده است. از طرفی سوژه فیلم درباره نازایی مردم شهر سونسوز است. این ایده به خودی خود کشش آن را دارد که در تا آخر داستان بیننده را پای فیلم نگه دارد و دیگری نیازی به داستان جانبی نباشد. منطق داستان پیچیده نیست.

مردمان ساده‌دل سونسوز هیچ نسبتی با تصویر و سینما ندارند. در این راستا جنس موقعیت‌های کمیک فیلم از دل چنین نسبتی می‌آید. رضا جمالی نویسنده و کارگردان اثر می‌داند که چگونه از دل همین نسبت موقعیت‌های کمیک بسازد. بنابراین دیگر نیازی به طراحی موقعیت‌های عجیب و غریب و گرفتن خنده زورکی از مخاطب نیست. جمالی در گرفتن خنده هم منسجم عمل کرده است.

جدا شدن از کیارستمی

پس از سه گانه کوکر و به دنبال جهان‌بینی زیبایی‌شناسانه عباس کیارستمی تعدادی از فیلم‌سازان به دنبال نمایش تصاویر دل‌نواز و چشم‌اندازهای بکر بودند. اما هیچ منطق و روحی پشت این رویکرد نبود.‌ نمایش طبیعت به قول برخی از دوستان منتقد صرفا نماهای کارت‌پستالی لقب گرفت. همین و بس.

در صورتی که نماهای مذکور می‌توانند در خدمت روایت و ایده فیلم قرار بگیرند. بنابراین بسیاری از فیلم‌سازها با کپی نعل به نعل از کیارستمی از قافله جا ماندند و فرصت هموار کردن مسیر را از خود گرفتند. رضا جمالی هم در فیلم اولش «پیرمردها نمی‌میرند» و هم در فیلم سونسوز موفق به جدا کردن خود از مسیر کیارستمی و ساخت یک مسیر بوده است.

مسیری که مختص به خود اوست. پلان‌هایی که در داخل و خارج از روستا می‌بینیم مضاف‌بر اینکه چشم‌نواز هستند به پیش‌برد قصه و شکل‌گیری شخصیت‌ها و موقعیت‌ها کمک می‌کنند.‌

شکستن قوانین فیلم در فیلم

فیلم‌های زیادی می‌توانیم نام ببریم که روایت‌شان به شکل فیلم در فیلم پیش می‌رود. از «پایان هالیوودی» اثر وودی آلن تا «بدل‌کار» ساخته برایان دی‌پالما. در آثار نامبرده دوربینی در میزانسن دیده می‌شود. دوربینی که از فیلم داخل فیلم تصویربرداری می‌کند. رضا جمالی این دوربین را حذف کرده و از دوربین خود فیلم سونسوز استفاده می‌کند. او با این کار هم به ساخت یک موقعیت کمیک می‌رسد و هم با مختصات فیلم در فیلم‌ها بازی می‌کند.

از طرفی به نظر می‌رسد جمالی می‌خواهد با خود سینما خصوصا سینمای ایران نیز شوخی کند. وقتی کاظم در موقعیت‌هایی با دست قاب مورد نظرش را می‌بندد یا وقتی که مسلم برای گرفتن پول نزد کاظم می‌رود. به طور کل ما با موقعیتی طرف هستیم که می‌توان برداشت‌های متفاوتی از آن کرد.

تراژی کمدی

در پایان باید نکته‌ای دیگر توجه کرد. به این که فیلم‌سازان فیلم رضا جمالی یعنی کاظم و مسلم پیرمرد هستند. آن‌ها پیرمردهایی هستند که می‌خواهند فیلمی ساخته و با آن معروف شوند. سپس با فروش آن به مال و ثروتی برسند. شاید همین بحث در زیر متن موقعیت‌های کمیک فیلم مایه‌هایی تراژیک نیز به آن ببخشد.‌

کلید واژه:
گروه بندی: اخبار , ویژه ها

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است

× برای درج دیدگاه باید وارد شوید