در میان انبوه فیلمهای کمدی که سالنهای سینما را به تسخیر خود درآوردهاند، فیلم عزیز نماینده شریفی برای سینمای اجتماعی ایران به شمار میآید.
در میان انبوه فیلمهای کمدی که سالنهای سینما را به تسخیر خود درآوردهاند، فیلم عزیز نماینده شریفی برای سینمای اجتماعی ایران به شمار میآید. فیلمی که سراغ سوژه جالب و فراگیر بیماری آلزایمر رفته است و چون جمعیت کشور رو به پیری گذاشته مواجه با آن برای خیلی از افراد گریزناپذیر خواهد بود. چنانچه هم اکنون نیز در خیلی از خانهها چنین مسائلی وجود دارد. از این منظر، فیلم سراغ سوژه مهم و به روزی رفته تا مخاطب بداند در مواجه با آلمزایمر چه باید بکند؟ اما این سوژه جذاب و به موقع، میتوانست با پرداخت بهتر، تاثیر بیشتری بگذارد.
به نظر میرسد متن با سرعت نوشته شده و چندان از مشورت پزشکان بهره گرفته نشده است. فیلم با وجود طرح مسالهای مهم، در پایان بدون ارائه راه حل، صورت مساله را پاک میکند. با چنین پایانی، سر و ته قصه به سادهترین روش جمع شده و مخاطب را در برابر این سئوال؛ «اگر اینجور نشد باید چه کرد؟» بیجواب میگذارد.
فیلم عزیز در استفاده از بازیگران بومی موفق است تا بتوانند لهجه محلی را به خوبی ادا کنند ولو اینکه ممکن است لهجه، رگههای مختلف شهری و روستایی، جدید و قدیم داشته باشد اما در کل تاکید بر استفاده از بازیگران بومی و حفظ لهجه در کل فیلم، رخداد جالب آن محسوب میشود
با عبور از این نکته محتوایی، فیلم عزیز در استفاده از بازیگران بومی موفق است تا بتوانند لهجه محلی را به خوبی ادا کنند ولو اینکه ممکن است لهجه، رگههای مختلف شهری و روستایی، جدید و قدیم داشته باشد اما در کل تاکید بر استفاده از بازیگران بومی و حفظ لهجه در کل فیلم، رخداد جالب آن محسوب میشود.
فیلم عزیز در کنار بازیگران بومی دو بازیگر شاخص دارد؛ یکی آزاده صمدی و دیگری روزبه حصاری که برای هر دوی آنها این فیلم، گام متفاوت و رو به جلویی به حساب میآید. پیش از این اکثر نقشهایی که از صمدی دیده بودیم، در نقش دختری اغواگر و لوند بود اما در عزیز شاهد بازی و گریم متفاوتی هستیم. دختری درمانده که روی زندگیاش سوار نیست، مشکلات فراوانی دارد و بحرانی دیگر گریبانگیرش شده است. این نقش فرسنگها با اکثر نقشهای پیشین صمدی فاصله دارد. این تفاوت نشان میدهد هم شخصیتپردازی این نقش خوب بوده و هم کارگردان با تسلط بر اینکه چه چیزی میخواهد او را از نقشهای تیپیکالش جدا کرده است. این نقش از این منظر، نقشی متفاوت در کارنامه صمدی به شمار میآید.
در مقابل روزبه حصاری نتوانسته است پا به پای صمدی بیاید. دیالوگ، متن و بازی حسی او نسبت به صمدی ضعیف بوده و برابری ندارند با این حال بازی در یک فیلم سینمایی اجتماعی که با کارهای سریالی او فرق دارد در کارنامه خود حصاری کار خوبی محسوب میشود. علاوه بر استفاده از لهجه و بازیگران بومی، فیلم عزیز در استفاده از ظرفیت جغرافیایی، فرهنگی، آداب و غذای انزلی موفق است. فیلم به دکور اهمیت میدهد اما جزئیات در آن کم هستند. به طور مثال در شهر و استانی که غذا و خوردن، جایگاه مهمی دارد، غذا پختن را میبینیم اما خوردن آن را نمیبینیم تا این امر مهم در گیلان و انزلی، ناقص به نظر بیاید.
از سویی دیگر به دلیل عدم وضوح معرفی برخی شخصیتها، روابط بین افراد مشخص نیست و به طور مثال خیلی دیر متوجه میشویم شریف و قاسم برادرند و آذر نوه عزیز است. نهایتاً عزیز در کارنامه کاری مجید توکلی، کارگردان آن، پیشرفت محسوسی به شمار میرود و نشان میدهد دغدغه نمایش مسائل اجتماعی روز دارد.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است