تهیه کننده فیلم قلب رقه:

فیلمسازی در تیررس اسرائیل

ورود ما همزمان شد با حمله اسرائیل به یکی از فرودگاه‌های سوریه که وسایل و تجهیزات فیلمبرداری قرار بود از همان فرودگاه وارد کشور سوریه شود.


فیلم سینمایی قلب رقه یکی از نخستین آثار سینمایی است که به موضوع نفوذ نیروهای ایرانی در سازمان داعش و جنگ پنهان درون آن پرداخته است، «قلب رقه» با بهره‌گیری از جلوه‌های ویژه میدانی و بصری قوی، ترکیبی از داستانی عاشقانه در دل بحران‌های منطقه‌ای و تروریستی را ارائه می‌دهد.  پیش از «قلب رقه»، سینمای ایران از تولید فیلمی شاخص در مورد داعش و مقابله ایرانیان با این گروه تروریستی فاصله گرفته بود و اثر مهمی جز «به وقت شام» دیده نمی‌شد. اما این فیلم توانسته باز هم این روایت‌ها را زنده کند. داستان فیلم حول محور شخصیتی به نام رضا ست که نقش آنرا شهرام حقیقت‌دوست بازی می­کند. او به‌عنوان یک قهرمان ایرانی، توانسته است در بخش رسانه‌ای داعش نفوذ کند و اطلاعات کلیدی را به نیروهای ایرانی ارسال کند، او در این میان، با همسرش که گمان می‌کرده از دست داده است، دوباره ملاقات می‌کند. نقش مقابل او را شادی مختاری بازی می‌کند که با این فیلم، نخستین تجربه جدی سینمایی خود را رقم می‌زند.

قلب رقه در جشنواره فیلم فجر سال گذشته اولین نمایش عمومی خود را تجربه کرد و به دلیل جلوه‌های ویژه و طراحی صحنه برجسته، مورد توجه منتقدان قرار گرفت، این اثر در ۹ بخش از جمله بهترین تدوین، طراحی صحنه، موسیقی، جلوه‌های ویژه میدانی و بصری، صدابرداری، صداگذاری و … نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد و موفق به دریافت دو سیمرغ در بخش­های بهترین صدابرداری و بهترین فیلم بخش بین الملل جشنواره چهل و دوم فیلم فجر شد که نشان‌دهنده کیفیت بالای کار از نظر فنی و محتوایی است.

سعید پروینی در گفتگو با ماهنامه صبا درباره داستان و لوکیشن‌های دشوار این فیلم سینمایی و حوادثی که در حین ساخت این فیلم کار را برای بازیگران و عوامل بسیار دشوار کرده بود، سخن گفته است که در ادامه می‌خوانید.

  • قلب رقه فیلمی پرالتهاب در موقعیت‌های خاص با لوکیشن‌های متعدد است که بخشی از داستان در کشوری دیگر آن هم کشوری جنگ زده اتفاق می‌افتد؛ لطفا درباره این موقعیت پیچیده و دشواری‌های آن بگویید.

لوکیشن برخی از پروژه ها آپارتمانی است. فیلمبرداری برخی از فیلم­ها در شهرستان است و بعضی از اثرها دارای طراحی صحنه خاص و دکور خاصی است که مربوط به تاریخ و دوره خاصی می­باشد.

تولید این اثر نسبت به تمام این موارد سخت­تر و متفاوت­تر بود، چراکه قصه این فیلمنامه در پایتخت داعش یعنی شهر رقه در سال ۲۰۱۶ میلادی روایت می­شود. خب کارکردن در خارج از مرزهای ایران، قطعا تبعات و اتفاقات خاص خودش را به همراه دارد. البته تمامی عوامل فیلم، همدل و همراه بودند، طوریکه مدت طولانی از خانواده­شان دور بودند، آن هم نه در ایران، بلکه خارج از کشور، نه یک کشور معمولی بلکه کشور بحران زده­ای مانند سوریه که در چندین سال گذشته درگیر جنگ و بحران بوده و هست. هر کس بخواهد همچین کاری را انجام بدهد باید تمام ریسک و خطرات احتمالی را بپذیرد. از طرف دیگر، امنیت شصت، هفتاد نفر در خارج از ایران، مسئله­ای بود که باید به آن توجه می­شد. و به تبع آن مسئولیت بنده، به عنوان تهیه­کننده را بیشتر می­کرد.

خیلی از گروه­های فیلمسازی برای همین همراهی یا عدم همراهی تیم، با رفتن به خارج از تهران مشکل دارند حالا فکر کنید یک گروه باید خارج از ایران کار کند آن هم نه دبی و پاریس بلکه سوریه­ای که درگیر جنگ است. ما در شهر حمص فیلمبرداری می­کردیم، چندین ماه قبل از ورود ما به سوریه، رژیم صهیونیستی به حمص حمله نکرده بود اما پس از شروع کار ما در سوریه ۴ بار به استان حمص حمله کرد.

البته باید اشاره کنم مشکلاتی که برای تولید کار جنگی در ایران داشتیم به مراتب بیشتر از چالش‌های ما در سوریه بود. کلا کارها و هماهنگی‌ها در سوریه راحت‌تر جلو می‌رفت؛ آن هم با وجود موقعیت بحرانی و جنگی که در آن کشور بود. در واقع تولید فیلم‌های جنگی در ایران به مراتب سخت‌تر از فیلمسازی در کشور سوریه بود.

  • نکته جالبی بود که اشاره کردید؛ درباره چرایی آن هم بگویید.

همان داستان قدیمی قیر و قیف(و می‌خندد). نمی‌شود خیلی هم مستقیم ورود کرد، چون به خیلی‌ها بر می‌خورد. اما عمل نکردن دستگاه‌ها به وظایف اصلی و شاید بدقولی بعضی از دوستان باعث شده که از برخی مسئولان سلب اعتماد بشود و کارهایی را انجام ندهند و ما را درگیر نامه نگاری‌ها و کاغذبازی کنند. در روزهای ابتدایی فیلمبرداری وقتی در ایران کار می‌کردم یک سلاح هم به ما نمی‌دادند، ابتدای کار تمام سلاح­ها ماکت بود. هر چه این در و آن در زدیم نشد که نشد، مجبور شدیم با قسم به مقدسات از فرمانده یکی از پایگاه­های نظامی یک عدد تیربار دوشکا گرفتیم و کار را پیش بردیم.

 

  • حضور عوامل قلب رقه در سوریه چقدر طول کشید و با توجه به شرایط خاصی که در این کشور حاکم بوده، آیا اتفاق ویژه‌ای هم رخ داده که تیم تصویر و بازیگری را تحت شعاع قرار دهد و مثلا باعث شود کار برای مدت طولانی با چالش روبه‌رو شود؟

ما حدود ۲ ماه در سوریه فیلمبرداری کردیم؛ ورود ما همزمان شد با حمله اسرائیل به یکی از فرودگاه‌های سوریه، وسایل و تجهیزات فیلمبرداری قرار بود از همان فرودگاه وارد کشور سوریه شود. از همان روز اول و پس از شنیدن این خبر دچار این دلهره شدیم که آیا وسایل و تجهیزات ما سالم است یا نه؟ زدند یا نه؟ اما خوشبختانه تجهیزات با چند روز تاخیر به دست ما رسید. چند روز پس از شروع فیلمبرداری، منطقه­ای در استان حمص توسط جنگنده­های رژیم صهیونیستی بمباران شد همان شهری که ما در آن فیلمبرداری میکردیم و باز چالش ایجاد شد. از سوی دیگر گروه مسلحین یک کانال خبری تلگرامی داشتند که عکس پشت صحنه فیلم را گذاشتند و عنوان کردند که یک گروه ایرانی در شهر حمص و در بازار اصلی شهر در حال ساخت فیلمی با موضوع داعش هستند. این نوع اطلاع رسانی می‌توانست حاشیه ساز شود و من بیش از ده روز درگیر این موضوع بودم که این خبر می‌تواند اقداماتی را در پی داشته باشد که الحمدلله با حمایت و تدابیر امنیتی ارتش سوریه و مستشاران نظامی ایران اتفاقی رخ نداد. چند روز بعد مجددا رژیم صهیونیستی شهر حمص را هدف قرارداد، کنار پمپ بنزینی که بچه‌های ما می‌رفتند و بنزین می‌زدند را زده بودند و همه در این فکر بودند که ممکن بود زمان حمله، تیم ما هم آن جا باشد. کل گروه متوجه این اتفاقات می­شدند و همین باعث استرس بیشتر عوامل می­شد، علاوه بر دوری از خانواده، تقریبا هر هفته با استرس و اتفاقاتی از دور و نزدیک برخورد داشتند و کوچکترین خبری که می‌شد علاوه بر نگرانی خودشان، خانواده‌ها هم با دلنگرانی پیگیری می‌کردند. پس از پایان فیلمبرداری قرار بود کل گروه با یک پرواز به ایران برگردد که صبح همان روز اعلام کردند که نصف گروه باید بماند و دوباره بچه‌ها درگیر این موضوع شدند که چند روز باید بمانیم و چقدر طول می­کشد. سحر همان روز اسرائیل برای چندمین بار فرودگاه را زد و مشکل برگشت تجهیزات ما به ایران پیش آمد. اینها ۳،۲مورد از مشکلات فیلمبرداری ما در سوریه بود.

 

  • موضوع جبهه مقاومت از آن سوژه‌هایی است که بسیاری سمت آن نمی‌روند. شما چرا با توجه به دشواری‌های ساخت این فیلم برای تهیه این قصه پیش رفتید؟

به هر حال هر کارگردان و تهیه کننده­ای برای تولید فیلمش باید یک موضوع یا داستانی انتخاب کند؛ اجتماعی، طنز، انقلاب و دفاع مقدسی و یکی هم دوست دارد در حوزه مقاومت کار کند، در این حوزه پنج اثر نمایشی هم نداریم. مساله دغدغه از یک­طرف و اینکه در سال­های اخیر فیلم سینمایی در ژانر اکشن هم بسیار کم تولید شده است از سوی دیگر با توجه به کمبود فیلم اکشن انتظار می­رفت اگر اثر خوبی ساخته شود با استقبال خوب مخاطب روبرو می­شویم. با مجموع اتفاقات و متن نهایی به این نتیجه رسیدیم که این کار باید ساخته شد. ضمنا ساخت و تهیه یک فیلم سخت، بسیار جذاب­تر است.

  • بازخورد مخاطب را چطور دیدید؟ در جشنواره که استقبال قابل توجه بود؛ اما در همین روزهای اکران مخاطب چه برخوردی با این فیلم داشت؟

قلب رقه در جشنواره خیلی خوب دیده شد به طوری که جایگاه پرفروش‌ترین فیلم در اکران استانی جشنواره چهل و دوم فیلم فجر را به خود اختصاص داد آن هم در شرایطی که ما فرصت کار تبلیغاتی و ساخت تیزر رسانه‌ای نداشتیم و به بیان دیگر کار جدی برای تبلیغات فیلم نکردیم. در اکران عمومی که از ۲۴مرداد شروع شده به حمدالله در ۱۵روز اول اکران، از مرز سه میلیارد تومان عبور کردیم و پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی بوده­ایم و همین‌ها به همکاران انگیزه می‌دهد و حال‌مان را خوب می‌کند.

 

  • موضوع داعش با توجه به اثرگذاری چشمگیر در منطقه و جنگ‌ها و داستان‌های متعددی که به همراه داشت، به لحاظ تصویر و داستان می‌تواند هم برای سینما پرکشش و ویژه باشد، اما به نظر بسیار مغفول مانده است. شما که به این موضوع ورود کرده‌اید، مهمترین دلیل آن را چه می‌دانید؟

در وهله اول، دغدغه تهیه کننده، کارگردان و نویسنده مهم است. بخش دوم هم این است که آیا دستگاه‌های مختلف که متولی هستند، رفتند سراغ موضوع و سفارش اثر داده­اند یا خیر؟ در کارهای بیگ پروداکشن و استراتژیک باید دستگاه‌های مرتبط با موضوع، دغدغه­مند ورود کنند تا یک فیلم سینمایی ساخته شود.

 

کلید واژه:
گروه بندی: اخبار , ویژه ها

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است

× برای درج دیدگاه باید وارد شوید