فیلمسازی فیلم کوتاه با تجربه کردن عجین شده است و کارگردانی که قرار است وارد سینمای بلند شود باید به اندازه کافی در فیلم کوتاه تجربه کرده باشد.
مهدی شاهسواری متولد تهران، کارشناس سینما و مدرس تدوین فیلم و فارغ التحصیل انجمن سینمای جوانان ایران است. او تا کنون بیش از ۱۰ فیلم کوتاه داستانی و ۲۰ فیلم مستند کوتاه و بلند را کارگردانی کرده است. فیلمهای کوتاه داستانی هزار و یک شب، مادرانه، ره صد ساله، زیر تخت، مردی که از وسط نصف شد، دزد ناشی، همه به جز یک نفر و… از جمله آثار او است.
مهدی شاهسواری قبل از شروع فیلم سازی چندین سال در سینمای حرفهای و پروژههای سینمایی تله و سریال در گروه کارگردانی و گروه صحنه و لباس فعالیت داشته و با کارگردانانی همچون ابوالحسن داوودی، علیرضا امینی، علی ژکان، محمدرضا آهنج، تینا پاکروان، علی شاه حاتمی، علی شامحمدی، مریم بحرالعلومی، احمد معظمی و مرحوم فرج الله سلحشور همکاری داشته است. او همچنین برای ساخت فیلمهای کوتاه خود جوایز متعددی از جشنوارههای داخلی و بین المللی دریافت کرده است.
آخرین ساخته شهسواری فیلم داستانی «مردی که از وسط نصف شد» با بازی شراره رخام و شهرام شکیبا در ژانر فانتزی است که به صورت مستقل تولید شده است و در اولین اکران خود در پنجمین هفته فیلم و عکس انجمن سینمای جوانان ایران روی پرده سینما رفت. گفتگو با این کارگردان جوان را در ادامه میخوانید.
بعد از ساخت چند فیلم کوتاه در ژانرهای مختلف و علاقهای که به شخصه به گونه فیلمهای فانتزی داشتم تصمیم داشتم فیلمی با فرم متفاوتتر از بقیه فیلمهایم تولید کنم. البته در این راه به موانع جدی هم برخوردم و از آنجایی که در کشور ما ژانر فانتزی کمتر دیده شده یا شاید اصلا دیده نشده مسیر سخت و جدیدی پیش روی خود داشتم. اما به هر حال دوست داشتم در این حوزه کاری جدی انجام دهم.
به نظر من حضور بازیگران حرفهای و مطرح در فیلمهای کوتاه به سود فیلمسازان است و میتواند تجربهای ارزشمند برای کارگردان فیلم کوتاه محسوب شود. البته دشواریهای خود را هم دارد چرا که کوچکترین اشتباه در فیلم کوتاه میتواند اولین و آخرین اشتباه باشد. به هر حال به دلیل تاثیرات مثبتی که این انتخاب دارد به نظرم باید ریسک کرد و آن را پذیرفت. به هر حال برای فیلمسازانی که میخواهند در سینمای بلند و حرفهای جای پای خود را محکم کنند بسیار لازم است که بتوانند در فیلم کوتاه رفتار صحیح با بازیگر حرفه ای را تجربه کنند تا در مسیر فیلمسازی حرفهای خود دچار مشکل نشوند. خود من به شخصه در بیشتر فیلمهای داستانیام از بازیگران مطرح استفاده کردهام و معتقدم این کار به دیده شدن فیلم کمک بسیاری میکند. با این وجود استفاده از نابازیگرها یا هنرجویان گاهی میتواند به آغاز مسیر حرفهای برای آنها منجر شود و تمرین ارزشمندی برای آنها باشد.
به نظرم حضور در جشنوارهها و کسب جایزه مزایا و معایب خود را دارد. چرا که بیشتر جشنوارهها موضوعی هستند و فقط فیلمهایی که در قالب موضوع جشنواره میگنجند و از کیفیت مناسبی برخوردار باشند میتوانند در جشنواره حضور پیدا کنند. اگر فیلمساز از لحاظ استاندارهای سینما به رشد کافی رسیده باشد مانعی ندارد که برای موضوع خاص و جشنواره خاصی فیلم بسازد چرا که کسب جایزه از یک جشنواره میتواند به پیشرفت و آینده فیلمساز کمک شایانی کند. اما اگر فیلمساز فقط و فقط برای جشنواره فیلم بسازد، بعد از مدتی تبدیل میشود به فیلمساز سفارشی ساز که البته این به خودی خود ضعف محسوب نمیشود ولی فرق است بین فیلمی که خلاق و جدید و با جسارت به موضوعات نگاه میکند تا فیلمی که در یک چارچوب تعین شده تولید شده است. سفارشی سازی میتواند دستش را به طور جدی روی خلاقیت بگذارد. من در مواردی که نیاز به جایزه نقدی جشنوارهای داشتهام تا بتوانم فیلم بعدیام را با آن تولید کنم برای جشنواره فیلم ساختهام، ولی در چند فیلم خودم که با بودجه شخصی ساخته شده کاملا دغدغهمند و خلاقانه به موضوعات نگاه کردهام و اینها را بیشتر فیلم خودم میدانم.
مهمترین مشکلی که تمامی فیلمسازان فیلم کوتاه با آن دست و پنجه نرم میکنند پیدا کردن تهیه کننده یا سرمایه گذار برای فیلمهایشان است. به رغم وجود سازمانهای مختلف برای تولید فیلم کوتاه همچنان فقدان تهیه کننده و سرمایه در تولید فیلم کوتاه به شدت حس میشود. البته که هنرمندانی از این وضعیت به سود خود بهره برده و فیلمهای کم هزینه و تجربی ساختهاند که در جشنوارههای مختلف خوش درخشیدهاند یا حتی مسیر حضور در فیلمهای بلند را برایشان هموار کرده است. مشکل جدی دیگر در فیلم کوتاه نبود فیلمنامه خوب در فیلمهایی است که مشاهده میکنیم. البته نبود فیلمنامه خود موضوع مبتلا به کل سینمای ایران است. مسئولین امر باید برای این موضوع تدبیری بیاندیشند چرا که پایه و اساس هر فیلم خوبی داشتن فیلمنامهای خوب است. نبود تنوع ژانری در ساخت فیلم کوتاه نیز معضلی جدی است. گویی که همه فیلمها را یک نفر کارگردانی کرده است و تقریبا بیشتر فیلمها در حال تقلید از یکدیگر هستند که این خود بحثی مفصل میطلبد.
باید بر این نکته تاکید کنم که هنر به هیچ عنوان دستوری نیست و هنرمند نیاز به آزادی فکر و اندیشه دارد البته تا جایی که شان انسانی را زیر پا نگذارد. از این رو هنر نیاز به ابزاری برای بیان دارد و از آن جایی که سینما مشق گرانی است، فیلمسازی را برای هنرمند دشوار میکند. فیلمسازانی در حال حاضر در دنیا و کشور خودمان هستند که به خاطر نبود سرمایه کافی به سراغ ایدههای کم هزینه میروند یا اینکه خودشان چند حوزه را در فیلم برعهده میگیرند مثلا در تصویر، نور، صدا و تدوین ورود پیدا میکنند تا هزینههای مربوط را کاهش دهند و این نیز خود به خلاقیت و نوآوری این فیلم سازان کمک میکند. خود من بیشتر فیلمهایی که ساختهام کم هزینه بوده و حتی چند فیلم را با دو یا سه نفر به پایان رسانده ام که در جشنوارهها هم مورد استقبال قرار گرفته و فیلمهای قابل دفاعی هستند.
مردی که از وسط نصف شد با بازی شراره رخام، شهرام شکیبا، پیمان صفا، احسان صامت زاده و سیدامیر سلامی نیا یک فیلم داستانی به مدت ۲۲ دقیقه است که کاملا به صورت شخصی تولید شده و نگارش این فیلمنامه به همراه احسان صامت زاده در مدت سه ماه انجام شد. این فیلم داستانی با روایتی متفاوت از زندگی مرد نویسندهای است که به همسرش قول داده که دیگر ننویسد. علت نام گذاری این فیلم فرم ساختاری و فیلم نامه فانتزی آن است. نام فیلم اگر درست انتخاب شود میتواند به بیشتر دیده شدن فیلم کمک کند. خانم شراره رخام بازی درخشانی در این فیلم از خود به یادگار گذاشت و همچنین آقای شهرام شکیبا با نقش آفرینی متفاوت در دو نقش پزشک و استاد در این فیلم حضور داشت. فیلم مردی که از وسط نصف شد جزو فیلمهای کم هزینه به شمار میرود که با کمتر از ۵ نفر عوامل در پشت صحنه تولید شده است.
در هنرستان رشته تحصیلیام گرافیک بوده و تجربههای مختلفی که از رشتههای هنری دیگر دارم به فرم در آثارم کمک شایانی کرده است. اصولا معتقدم که اگر فرم خوبی ارائه دهیم مخاطب پای فیلم مینشیند و از تماشای فیلم لذت میبرد. این نکته را هم باید تاکید کنم که اگر فیلمی از فرم خوب و استاندارد و حتی متفاوت برخوردار باشد در همه دنیا دیده و درک میشود. چیزی که در حال حاضر در فیلمهای خودمان کمتر شاهدش هستیم.
به نظرم فیلمسازی فیلم کوتاه با تجربه کردن عجین شده است و کارگردانی که قرار است وارد سینمای بلند شود باید به اندازه کافی در فیلم کوتاه تجربه کرده باشد تا در صورت لزوم در فیلم بلند خود با وجود تجربیات فرمی و ساختاری گذشته بتواند بهترین تصمیم را در پیش برد فیلم بلندش بگیرد.
در حال حاضر برای گذران امور زندگی مشغول ساخت فیلمهای صنعتی، تبلیغاتی و سفارشی هستم. البته همزمان برای فیلمنامههای کوتاهی که نوشتهام در حال جذب سرمایه گذار و تهیه کننده مناسب میگردم. همچنین همان طور که تاکیدهایم بر ساخت فیلم بلند دستم را رو کرده، در حال نگارش اولین فیلم نامه فیلم سینمایی خودم که در صورت امکان آن را به مرحله تولید برسانم.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است