ماهنامه صبا
در مدت کوتاهی که از بیشتر به چشم مخاطب آمدن شبکه نمایش خانگی میگذرد و ورود پلتفرم های اینترنتی به کمک این فضا شاهد سریال های زیادی بودیم که کیفیت های متفاوتی داشت.
در مدت کوتاهی که از بیشتر به چشم مخاطب آمدن شبکه نمایش خانگی میگذرد و ورود پلتفرم های اینترنتی به کمک این فضا شاهد سریال های زیادی بودیم که کیفیت های متفاوتی داشت اما نکته ای که در آن میان وجود دارد حضور تکراری برخی از بازیگران در بعضی از این سریال ها هست که گاه ضعیف و گاه تحسین برانگیز رقم خورده است. در این میان به لیستی که به نسبت حضورهای تکراری دیگر موفق تر به دیدمان آمدند تاملی میکنیم.
افسانه چهره آزاد
هم گناه / میخواهم زنده بمانم
افسانه چهره آزاد جزو بازیگرانی است که معمولا در انتخاب و بازی ریتم ملایمی دارد و در تمام این سالها مشغول به کار بوده است اما به تازگی و با حضور در دو سریال مهم شبکه نمایش خانگی توانست توجه بیشتری را به سمت خود جلب کند. شکل حضور ، بازی و تغییر در ظاهر او در دو سریال «هم گناه» و «میخواهم زنده بمانم» با مجموعه های تلویزیونی که وی بازی کرده متفاوت و افت و خیز کاراکتر هم در داستان بیشتر بود و نقشی منفعلانه نبود. او بلافاصله پس از این توفیق در ماه مبارک رمضان با علیرضا افخمی در سریال «احضار» با نقش احضار کننده روح و فالگیر همکاری کرد که بازهم به چشم آمد ؛ هرچند که سریال به دلیل ضعف های فیلمنامه ای محل چالش و حاشیه بود اما نمی توان نادیده گرفت که همین حاشیه ها به بیشتر دیده شدن نقش این بازیگر کمک کرد.
حامد بهداد
دل / میخواهم زنده بمانم
دل دومین حضور حامد بهداد در شبکه نمایش خانگی پس از تجربه جذاب «دندون طلا» بود که با دوست و همکار قدیمی خود منوچهر هادی این تجربه را در کارنامه خود ثبت کرد. سریال ضعیفی که از نظر اغلب مخاطبان کیفیت لازم برای رقابت در این فضا را نداشت اما شاید بتوان بهداد را از تیم بازیگری آن سریال به همراه مهراوه شریفی نیا منفک کرد. چرا که بازی درست تری به نسبت فیلمنامه ضعیف آن کار داشت و خودش نیز بعدتر و با اتمام پخش سریال مسئولانه پای آن ایستاد و دلیل حضورش را جذب توده و جمعیت بیشتر به سمت خود که شاید یکی از اصلی ترین طبقه آن نوجوانان و دهه هشتادی ها هستند دانست. اما بازی درخشان و خیره کننده او برمیگردد به دومین حضور او در شبکه نمایش خانگی و در سریال «میخواهم زنده بمانم» به کارگردانی شهرام شاه حسینی. در گزارش وتحلیل پیرامون این حضور در همین شماره پیش تر خواندید.
سحر دولت شاهی
قورباغه / میخواهم زنده بمانم
یکی از انتقاداتی به شبکه نمایش خانگی میشود در بخش انتخاب بازیگران است که دست به انتخاب های تکراری برای پروژه های مهم می زنند و بازیگران معمولا در آثار جا به جا می شوند و اگر یک گروه با یک بازیگر موفق شود به سرعت باقی تولیدات هم به سمت همان انتخاب های اصلی می روند. سحر دولت شاهی با حضور در «میخواهم زنده بمانم» محل بحث برخی از منتقدان شد که هم سن نقش به او نمیخورد و هم چرا باید مخاطب بلافاصله پس از قورباغه یکی از بازیگران اصلی آن را در پروژه موفق بعدی هم ببینید آن هم در شرایطی که تعدد بازیگر زن در سینمای ما حالا یک مساله مهم است؟ اما با اغماض بر این انتقادات باید گفت سحر دولت شاهی با همکاری با هومن سیدی و بازی در نقش کاراکتری که سهل و ممتنع بود و در عین سادگی ظاهر پیچیدگی های خودش را هم داشت بخش جدیدی از پتانسیل خود را نشان داد و بلافاصله پس از آن توانست در تجربه جدید شهرام شاه حسینی با نقشی عاشقانه که زوایای شخصیتی آن کاملا مقابل «قورباغه» است اثبات کرد که دیگر نمی توان به همین راحتی از کنار اسم او گذر کرد و به عنوان یکی اززنان جوان قدرتمند سینما در حوزه بازیگری حضورش در پروژه ها میتواند باعث ارتقای کیفیت آثار شود. درواقع باید گفت این حسن و شانس شبکه نمایش خانگی برای او به عنوان بازیگر بود که به دلیل طول نقش بیشتر و روایت طولانی سریالی که شاید پیش از این فرصتش برای او در سینما فراهم نبود حالا این دو پروژه یقینا در کارنامه او آثار مهمی به شمار می آید.
پدرام شریفی
هم گناه / میخواهم زنده بمانم
پدرام شریفی چون از تلویزیون آمده کار در مدیومی که تولید طولانی‌تری دارد را بلد است و میشناسد. او در همگناه و ایفای نقش یک بیمار که دچار اختلالات روانی ست صاحب کاراکتری در فیلمنامه محسن کیایی شد که ویژگی های خاصی داشت و انتخاب اول خود کیایی برای بازی در قالب آن بود او با نقطه گذاری درستی که برای این نقش داشت توانست صاحب خوبی برای آن باشد و بیش از پیش به چشم مخاطب بیاید. حالا با میخواهم زنده بمانم ؛ نقشی که کمی از برخی از زوایا مشابه نقشش در «بی همه چیز» است با صورتش خوب بازی میکند و منتقم بودن را در ظاهرش نشان می‌دهد و نگاه های درستی دارد. شریفی باید در ادامه مراقب این مورد باشد که پس از این دو نقش که هر دو یا دچار عقده هستند یا به عقده میرسند و به نوعی فرجام خواهی در آنها دیده میشود در این قالب نماند و تکراری نشود.
امیر نوروزی
مردم معمولی / میخواهم زنده بمانم
امیر نوروزی از تئاتر آمده و خواستگاهش طبیعتا به نقطه ای برمیگردد که در او توانایی بازی در نقش های مختلف را ایجاد میکند او حالا با حضور در دو نقش متفاوت در دو سریال توانسته کاملا به مردم شناسانده شود. مردم معمولی یک وجه از بازیگری اوست که میخواهد خود را در کمدی محک بزند و نقش او در کار شهرام شاه حسینی و جدیت آن کاراکتر کاملا در نقطه مقابل «مردم معمولی» قرار دارد. شبکه نمایش خانگی توانست به او این کمک را کند که پتانسیل هایی را که از تئاتر به دست آورده در این مدیوم به مخاطب عام هم نشان دهد و احتمالا در ادامه بیشتر از الان او را در پروژه ها ببینیم.
مهدی حسینی نیا
میخواهم زنده بمانم / سیاوش
مهدی‌حسینی‌نیا که در تئاتر درخشیده ، او با حضور در فیلم «شنای‌پروانه» و ایفای نقش مصیب به قدری به چشم آمد و توانست نگاه ها را جلب کند که پس از در آن در پروژه شبکه نمایش خانگی حاضر شد ؛ «میخواهم زنده بمانم» و «سیاوش». هرچند که شاید «سیاوش» انتخاب درستی برای حسینی نیا نبود اما به هرحال توانست به توالی حضور ، نام خود را مدیوم سینما و شبکه نمایش خانگی تثبیت کند. حسینی نیا با گریم و شکل بازی کاملا متفاوت با شنای پروانه در اثر شهرام شاه حسینی جوری قدرت نمایی کرد که کاملا باورپذیر و هماهنگ با شخصیتی بود که برایش طراحی شده بود.
مصطفی زمانی
کرگدن / نهنگ آبی
مصطفی زمانی که در سینما روزهای خلوت‌تری را میگذراند و نتوانست خیلی خودش را به رخ بکشد با حضور در دو سریال «نهنگ آبی» و «کرگدن» دو شخصیتی را صاحب شد که هردو جزو بهترین نقش های سریال های شبکه نمایش خانگی تا این لحظه بودند هرچند که او پیش از آن هم جزو بازیگران پیشروی این مدیوم بود و با «شهرزاد» تجربه حضور در سریال اینترنتی را داشت اما «شهرزاد» شاید در آن مقطع بازی ویژه ای برای او محسوب نمیشد و اندازه نقش ترانه علیدوستی و شهاب حسینی و علی نصیریان و حتی پریناز ایزدیار دیده نشد. اما تجربه همکاری با فریدون جیرانی و پس از آن کیارش اسدزاده به نسبت نقش های مهم تری بود که جای بازی زیادی داشت و مصطفی زمانی توانست بسیار دقیق در بازی طراحی کند و از پس دو نقش کاملا متفاوت بربیاید. نقش خلافکاری که در مسیر عشق قرار میگیرد شاید از ظاهر مثبت زمانی بعید بود اما توانست بسیار درست قالب خود را بشکند و آشنایی زدایی کند ، او همچنین در کرگدن هم در قالب یک نقش خاکستری که به یک باره تعلیق اصلی داستان برعهده او قرار میگیرد جوری نقش خود را خوب بازی میکند که تصور و حدس رخدادها سخت می شود و این نشان تواناهایی این بازیگر در تغییر شکل بازی است.
هومن سیدی
قورباغه / عاشقانه
خیلی از طرفداران هومن سیدی شکل حضور و بازی او در عاشقانه را بسیار می‌پسندند و شاید یکی از اصلی ترین دلایلشان برای تماشای این سریال ضعیف همین بازیگر باشد اما به لحاظ کیفی و ارزش گذاری هنری نمیتوان منکر تفاوت نوع اکت و بیان و حتی صدای او در همان حضور کوتاه اما موثر او در «قورباغه» شد. بازیگر – کارگردان و نویسنده ای که حالا میداند به اندازه بودن با درست بودن ارتباط تنگاتنگی دارد و همین نزد مخاطب دوست داشتنی و مهم تر قابل احترامش میکند.
شما علاوه کنید به این لیست هدیه تهرانی را که از قلب یخی تا همگناه چقدر پخته تراز همیشه ظاهر شد یا شبنم مقدمی که با دو تیپ طنز در «هیولا» و «مردم معمولی» بخش مغفولی از توانایی های خود در بازیگری را به رخ کشید. فرزاد فرزین هم با اینکه دو نقش متفاوت را در دو سریال حسین سهیلی زاده ( مانکن و ملکه گدایان) در شبکه نمایش خانگی ایفا کرد اما کیفیت این بازی در حد و اندازه ای نیست که بتوان جزو حضور تکراری یک بازیگر اما موفق قلمداد کرد. نیکی کریمی که در «ممنوعه» و «آقازاده» حاضر شد اما شکل بازی خیلی ساختارشکن به نسبت گذشته و کارنامه اش ارائه نکرد. هرچند شاید بتوان نام های دیگری را هم اضافه کرد اما درباره سریال های وی او دی این بازیگران در این مدت با حضورهای چندباره شان قابل قبول تر بودند که در این لیست به انتخاب تحریریه ماهنامه صبا آمدند .
There are no comments yet