رضا درستکار؛منتقد ، در گفتگو با ماهنامه «صبا» که در شماره جدید منتشر خواهد شد اعلام کرد:
دایرهی بازیگرانی که هنوز آن شیرینی را حفظ کردهاند خیلی محدود شدهاست. یکی از دلایل این قضیه؛ حضورهای بیموقع، بیدلیل و یا با دلیل همین آدمها در این سریالها است. تا میآییم شخصیتی را در یک سریال تشخیص دهیم به یک سریال دیگر میرود. به همین دلیل یک سریالی مثل «میخواهم زنده بمانم» که دو، سه شخصیت جدید وارد داستانش کرده و نسبتا بازیگرهای خوبی هستند و به آنها فضا و میدان کار داده ، جلوهی بیشتر و بهتری پیدا کردهاند. به نظر من آرمان درویش در «ملکهی گدایان» از سه زن آن سریال یعنی باران کوثری، پانتهآ بهرام و رویا نونهالی کیلومترها جلوتر است.
واقعا دیدن بعضی بازیگرها گاهی اوقات آدم را اذیت میکند. بنابراین cast این آثار بیش از اینکه نشات گرفته از یک کار فرهنگی و یا هنری باشد نشات گرفته از نیازهای مالی است. پولهای خیلی خوبی هم به آنها میدهند ، به همین خاطر آن تعهد بازیگری دیگر در اهمیت اول نیست. کدام بازی در یادمان میماند و دلنشین است؟
وقتی خسرو شکیبایی با فیلم «هامون» در قلهی بازیگری قرار گرفت و بعد از آن در یک سریال سطح پایینی مثل «خانهی سبز» در تلویزیون بازی کرد، سطح سریال را آنقدر بالا برد که هر قسمت آن تبدیل به یک فیلم سینمایی شدهاست. یعنی بازیگر تا این اندازه تاثیر داشته و سطح سریال را افزایش دادهاست. در حال حاضر هر شبکهای را میبینی همهی این بازیگران حضور دارند و در بیلبوردهای خیابان هم همه هستند و بازیگرهای خوبمان در خط پول درآوردن افتادهاند و این واقعا نگران کننده و آسیب زننده است.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است