• کد خبر: 11023
  • گروه : اخبار , ویژه ها
  • تاریخ انتشار:8 مرداد 1403 ساعت: 12:44

«یادگار جنوب»؛ملودرامی عاشقانه‌

بخش مهمی از موفقیت یا شکست ملودرام‌های عاشقانه به فیلمنامه آن بازمی‌گردد و یادگار جنوب از این حیث در وضعیت مناسبی به سر می‌برد.



سینمای ایران از دهه هفتاد تا به امروز ملودرام‌های عاشقانه زیادی را به خود دیده که از آن میان تنها اندکی از آن‌ها به ماندگاری در گذر زمان رسیده‌اند. آثاری که تم عشق در آن پررنگ‌تر از تم‌های دیگر بوده و فیلمنامه‌های شخصیت‌محور داشته‌اند. از نرگس و روسری آبی رخشان بنی‌اعتماد تا قرمز و سالاد فصل فریدون جیرانی و شوکران بهروز افخمی. در سال‌های اخیر روند تولید فیلم‌هایی از این جنس کندتر از گذشته شده و دلیل آن هم به تولید بی‌رویه فیلم‌های کمدی و اقبال عموم به این آثار بازمی‌گردد. این روزها ملودرام عاشقانه‌ای روی پرده سینماهای کشور رفته که با استقبال گرم تماشاگران نیز مواجه شده است: فیلم سینمایی (یادگار جنوب) به کارگردانی مشترک حسین دوماری و پدرام پورامیری.
بخش مهمی از موفقیت یا شکست ملودرام‌های عاشقانه به فیلمنامه آن بازمی‌گردد و یادگار جنوب از این حیث در وضعیت مناسبی به سر می‌برد. چرا که هر دو کارگردان فیلم سابقه چندساله فیلمنامه‌نویسی داشته و در مدیوم‌های مختلف دست به تجربه زده‌اند. از طرف دیگر این دو در نخستین فیلم خود در مقام کارگردان (جان‌دار)، فضای ملودرام را کاملاً تجربه کرده و با فرازوفرودها و ضعف و قوت آن آشنا شده‌اند. یادگار جنوب داستان مرد جوانی به نام وحید است که عاشق دختری به نام شیداست که سال‌ها در خانه پدری او زندگی کرده و حال پس از به کما رفتن شیدا همچنان دیوانه‌وار عاشق اوست! همان دوخطی جادویی که وسوسه‌کننده بوده و پورامیری و دوماری را به نگارش فیلمنامه‌ای براین‌اساس سوق داده است. در قصه‌ای با این مشخصات، قهرمان و ضدقهرمان نقشی کلیدی داشته و بخشی از موفقیت یادگار جنوب نیز از همین امر نشئت گرفته است.

فیلم با رویای وحید و شیدایی که صورتش دیده نمی‌شود، آغاز شده و خیلی زود هم به نقطه عطف نخست می‌رسد. جایی که وحید با کسب اجازه از پدر شیدا (عمو حیدر)، شیدای به کما رفته را عقد می‌کند. درعین‌حال اطلاعاتی هم درباره صالح برادر شیدا در خلال دیالوگ‌های ردوبدل شده بین حیدر و وحید به تماشاگر داده شده و کاشت اطلاعات نیز به‌خوبی صورت می‌گیرد. فیلمنامه‌هایی که به روش غیرخطی نوشته می‌شوند همواره با ریسک پس‌زده شدن توسط مخاطب عام مواجه هستند. یادگار جنوب هم فیلمنامه‌ای غیرخطی دارد که درست نوشته شده و به‌واسطه آن، در اجرا نیز خوب از کار درآمده و تماشاگر را گیج و خسته نمی‌کند. به‌این‌ترتیب، گاه همراه وحید به‌عنوان قهرمان به گذشته و فضای جنوب کشور رفته و گاه به زمان حال و زندگی فعلی وحید به‌عنوان مردی ثروتمند و همچنان عاشق بازمی‌گردیم. آشنایی او با رعنا زن جوانی که کارگر جنسی به‌حساب می‌آید، قصه را وارد فاز تازه‌ای کرده و تماشاگر را نسبت به علاقه قهرمان داستان به رعنا کنجکاو می‌کند. درعین‌حال، نقطه عطف دوم هم رقم زده شده که شوک خوبی به تماشاگر می‌دهد.

یکی از تم‌های جذاب و امتحان پس‌داده سینما، تم انتقام است که دوماری و پورامیری در فیلم خود از آن سود جسته و آن را به تم غالب نیمه دوم آن تبدیل کرده‌اند. با محوریت مثلث صالح، وحید و رعنا که نقشی کلیدی در پیشبرد داستان دارند. از سوی دیگر، لحن فیلمنامه هم در نیمه دوم فیلم تغییر کرده و سمت‌وسوی کاملاً متفاوتی پیدا می‌کند. یک داستان فرعی نیز با محوریت صالح و زنی مقتدر به نام حرا شکل می‌گیرد که به تنه اصلی قصه چسبیده و تم عشق را پررنگ‌تر می‌کند. شخصیت‌پردازی در فیلم‌هایی که تم عاشقانه داشته و انتقام هم به‌موازات آن پیش می‌رود، اهمیت فوق‌العاده‌ای داشته و از این منظر یادگار جنوب موفق است. وحید از آن دسته شخصیت‌هایی است که به عشق نگاه روان‌پریشانه‌ای داشته و حاضر به پذیرش چیزی خلاف آنچه که روح و روانش را تسخیر کرده ندارد. صالح نیز همان تیپ – شخصیت آشنایی است که نسبتاً خوب نوشته شده و روی نیمه دوم فیلم تأثیر زیادی دارد. رعنا به‌عنوان شخصیت زن اصلی فیلم، شخصیت لایه لایه‌ای داشته و تماشاگر را به دلسوزی نسبت خود وادار می‌کند. حرا هم به‌عنوان شخصیت مکمل از آن دسته تیپ‌هایی است که نگاه و توجه تماشاگر را به خود معطوف می‌کند.

یادگار جنوب با وجود آن که از دو کارگردان سود می‌جوید اما کارگردانی شسته‌رفته‌ای دارد که بیش از هر چیز به همکاری چندساله دوماری و پورامیری برمی‌گردد. این دو در انتخاب بازیگران دومین ساخته سینمایی‌شان هم خوب عمل کرده و آن را به یکی از نقاط قوت فیلم بدل کرده‌اند. به‌خصوص انتخاب وحید رهبانی در نقش وحید که ریسک بالایی داشته و رهبانی نیز به‌خوبی از عهده ایفای آن برآمده است. الناز شاکردوست هم در ادامه سلسله‌های نقش‌های به‌یادماندنی‌اش در دو سه سال اخیر، رعنایی را خلق کرده که به باور تماشاگران خود می‌نشیند. پژمان جمشیدی هم شخصیت تیپیک صالح را به‌خوبی درک کرده و آن را به تصویر کشیده است. سحر دولتشاهی در نقش حرا با وجود کوتاهی نقش، درخشان ظاهر شده و روی لهجه حرا نیز مسلط نشان داده است.

کلید واژه:
گروه بندی: اخبار , ویژه ها

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است

× برای درج دیدگاه باید وارد شوید