«اگر یک بار فریبم دهی» که در ایان ژانویه از نتفلیکس پخش شد، مانند کلافی پیچیده ودرهم است.این سریال در ژانر جنایی، درام و رازآلود، درباره زنی به نام مایاست که در ارتش خدمت میکرده است و به تازگی خواهر و شوهرش را از دست میدهد.
داستان مینی سریال هشت قسمتی «اگر یک بار فریبم دهی» که در ایان ژانویه از نتفلیکس پخش شد، مانند کلافی پیچیده ودرهم است. کوبن که به همراه دن براون خالق راز داوینچی در یککالج تدریس کردهاند درباره آثارش میگوید: «اگر پیچ و تاب و تغییرات ناگهانی را دوست ندارید، من نویسنده محبوب شما نیستم.»
این سریال در ژانر جنایی، درام و رازآلود، درباره زنی به نام مایاست که در ارتش خدمت میکرده است و به تازگی خواهر و شوهرش را از دست میدهد. او یک روز ناگهان متوجه میشود تصویر همسر فوت شدهاش، جو برکت در دوربین اتاق فرزند کوچکش ضبط شده و حالا از ترس به هر دری میزند تا از این معما سر در بیاورد اما غافل از آنکه در این راه با رازهای دیگری مواجه میشود.
مایا وارد مسیر پر وپیچ خمی میشود و از آنجا که به دلیل افشاگری یک هکر (درباره کشتن غیرنظامیان) از کارش معلق شده است و مادر شوهرش درصدد آن است که وی را دیوانه نشان دهد. البته که نباید از مشکلات روحی و روانی نظامیان غافل شد و کوبن در کتابش به این مسئله تا حدی پرداخته است. طبق آمارهای به دست آمده، یک سوم نظامیان در خاورمیانه از اختلالات روانی رنج میبرند و از ترس اینکه داغ ننگ و خیانت از سوی ارتش روی آنان نخورد، از مراجعه به روانپزشک خودداری میکنند. شاید کلمهها نمیتوانند رنجی را که آنها در حین خدمت میکشند، بیان کنند اما شوخی نیست که آنان روزانه شاهد کشته و زخمیشدن همقطاران و غیر نظامیان در درگیریها هستند و اختلالات زمانی تشدید پیدا میکند که گاهی تصمیمها فقط بر عهده یک شخص است، غافل از آن که کسانی که مورد هدف قرار میگیرند، ممکن است غیرنظامی و زن و بچه باشند. این اختلال پس از سانحه نیز گریبانگیر مایا در سریال است که در بیداری و خواب، حوادث مربوط به شغلش دست از سر او بر نمیدارد و حاضر نیست تحت مداوا قرار بگیرد. از این رو زمانی که به سایرین میگوید جو زنده است و در دوربین که بعدا توسط پرستار بچه دزدیده میشود، او را دیده است، از پلیس تا مادرشوهرش وی را مجنون خطاب میکنند.
با این توصیف، بخش مهمی از درگیرهای روحی نظامیان جامعه در کتاب «اگر یک بار فریبم دهی»، که بهخوبی در سریال به نمایش درآمده، بقیه موضوعات فرعی است. حتی برخی از آنها در خدمت داستان هم نیست. گذشته خواهر مایا، بیماری پلیس، شرکت دارویی فاسد برکت، شیطنت نوجوانانهای ثروتمند انگلیسی، سرپوش نهادن جنایت به دلیل ثروت و…همگی سوژههای تکراری و نچسب این مینی سریال است که باعث شده است منتقدان، نگاه منفی به این سریال داشته باشند.
اما چرا ذائقه مخاطبان ایرانی با سایرین متفاوت است؟ مخاطب در ابتدا با شروع تحریک آمیز سریال که با تصاویر چند نوجوان نقاب زده که در حال رقص و پایکوبی هستند و سپس مراسم خاکسپاری لاکچری وارد داستانی پر زرق و برق میشود و این حاکی از آن است که ما با سریالی خاص و متفاوت روبه رو هستیم اما سریال به دلیل مجموعهای از طرحها و داستانهای فرعی در قسمتهای بعدی باعث ملال و خستگی مخاطبان میشود و سپس با انتخاب موضوعاتی پیش پا افتاده و پایانی کلیشهای، مخاطبان خود را ناراضی میکند به طوری که اکثر تماشاگران خارجی بعد از پایان قسمت آخر، از سریال بد میگویند و نقدهای تندی به آن وارد میکنند. تماشاگران بریتانیایی، تماشای مینیسریال «اگر یک بار فریبم دهی» را وقت هدر دادن میدانند و این در حالیست که بینندگان ایرانی با تماشای این مینی سریال از پلتفرمها، آن را عالی توصیف کردهاند؛ «پایان غیر کلیشهای داشت.»، «یکی از بهترین مینیسریالهایی بود که تا حالا دیدهام.» و …!
شاید دلیل اصلی اینکه تماشاگران ایرانی این سریال را تحسین کردهاند، باید در ضعف سریالهای ایرانی در ژانر جنایی، درام و رازآلود دانست. سریالهایی که از نمایش خانگی در این ژانرها پخش شدهاند و یا در حال پخش هستند که [به غیر از فصل اول «زخم کاری» و «پوست شیر»] در جلب مخاطب موفق عمل نکردهاند. سریالهای ایرانی علیرغم شروع خوب بهزودی بعد از قسمتهای میانی در ورطه سقوط میافتند، فیلمنامههایشان چفت و بست ندارند، کارگردانیها میلنگد و حتی در سریالهایی که از بهترین ستارگان بهره بردهاند [مانند «سرگیجه»، «گناه فرشته»، «قهوه ترک»، فصل دوم و سوم «زخم کاری»، «قطب شمال» و…] سریال از قسمتهای چهار به بعد از شور و شوق میافتد. از این رو یک سریال بسیار معمولی و سطحی خارجی، برای مخاطبان هموطن میخکوبکننده به چشم میآید!
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است