مرز ادویهجات اثر نه دقیقهای جلیل سدول و آدام میر، اثری علمی-تخیلی با داستانی نه چندان پیچیده و جدید است، که به لطف پردازش خوب، به اثری جذاب تبدیل شده که تماشایش خالی از لطف نیست.
وقتی بحث یک محصول رسانه که به قصد سرگرم کردن ساخته شده به میان میآید، ایدهی اولیه تنها یک نقطه شروع به شمار میرود. با وجود آنکه هر چه ایدهی اولیه خاصتر و بهتر باشد، دست اندر کاران مسیر آسانتری را در ساخت و به موفقیت رساندن اثر طی میکنند، اما نحوهی پردازش ایده و سایر جنبههای کیفی کم و بیش تاثیر بیشتری میتوانند روی میزان لذت بیننده یا مصرف کننده داشته باشند. آثار ضعیف زیادی در دنیای سینما و انیمیشن به چشم میخورند که براساس ایدههایی ناب و نوین ساخته شدهاند و بالعکس، آثار موفق و محبوب متعددی وجود دارند که پایههای خود را بر روی ایدههایی انقلابی و جدید بنا نکردهاند؛انیمیشن کوتاه مرز ادویهجاترا میتوان جزو گروه دوم دانست. این ساختهی نه دقیقهای جلیل سدول و آدام میر، اثری علمی-تخیلی با داستانی نه چندان پیچیده و جدید است، که به لطف پردازش خوب، به اثری جذاب تبدیل شده که تماشایش خالی از لطف نیست.
انیمیشن با ظاهر شدن توضیحات زیر بر روی تصویر آغاز میشود:
بیش از یک قرن از نابودی زمین گذاشته است. انسانها حالا که دیگر سیارهای به عنوان خانهای ندارند، در میان سی و هشت گونهی شناخته شدهی فضاییها زندگی میکنند. کنتاکی کنت ویلیامز، یک آشپز در تکاپو، فرماندهی یک خدمهی چند نژادی ماجراجو بر روی کشتیاش، سرانو، برعهده دارد. کنت که قصد دارد از رازهای آشپزی اجدادش پرده بردارد، در کنار C-LA، روبات همراهش، کیهان را به قصد یافتن ادویههای کم یاب زمینی درمینوردد.
شاید تا به حال اثری ساخته نشده باشد که به جستوجو در فضا به قصد یافتن ادویه بپردازد، اما اگر کمی به تار و پود داستان نگاه کنیم، مرز ادویهجات کاملا پیرو فرمولهای جواب پس داده است و تا به حال با آثار متعددی برخورده باشیم که از فرمت مشابهی برخودار هستند. اما نکتهای که حین تماشای این ساختهی استودیو Steamroller لبخند را بر لبان بیننده میآورد نه داستان آن، که در مرحلهی اول دنیاسازی علمی-تخیلی خوب و قابل قبول آن، خصوصا برای یک انیمیشن کوتاه، است. بعد از دنیاسازی، سبک طراحی چشم نواز و تمیز انیمیشن در کنار شخصیتهای جذاب و کم و بیش آشنای اثر که با قرار گرفتن در موقعیتهایی مختلف، لحظات خنده آور یا هیجانی را خلق میکنند، ادویهجات را به اثری تماشایی بدل میکند.
به جز ایدهی کلی ادویهجات، سایر جوانب داستانی اثر نیز آنقدرها تازگی ندارند و صرفا وسیله و بهانهای برای قدرت نمایی بعد تکنیکی اثر بهشمار میروند، با این وجود لغزشهای این انیمیشن در پردازش و ارائهی داستان غیرقابل تحمل و فاجعه بار نیست. شاید تنها نکتهای که بهتر بود به کلی مورد تجدید نظر کارگردانان این اثر قرار بگیرد، روش از مد افتادهی زمینه چینی داستانی و بیان اتفاقات قبل از رویداد فیلم است؛ استفاده از متن برای معرفی دنیای اثر با اینکه میشود یک ادای احترام به آثار فضایی قدیمی، همچون مجموعهی جنگ ستارگان تلقی شود، اما کماکان راههای خلاقانهتر و بهتری برای انجام این کار وجود دارد که تا به حال صدها بار مورد استفاده قرار نگرفته است.
با این وجود اما به نظر میرسد این انیمیشن کوتاه قرار است آغازگر مجموعهی ادویهجات و مقدمهای برای یک سریال که احتمالا در آینده پخش خواهد شد باشد و همین مسئله باعث میشود بخواهیم کمی از سختگیری خود در رابطه با آن بکاهیم. حالا سوالی که مطرح میشود این است؛ آیا واقعا ادویهجات آنقدر پتانسیل دارد که بتواند به مجموعهای بلند تبدیل شود؟ در پاسخ باید گفت، این انیمیشن به خوبی حس و حال سریهای قدیمی ماجراجویی را بازسازی میکند که بیننده را به عنوان یکی از اعضای گروه به اکتشاف وامیدارند. به دلیل پتانسیل بالا و گستردگی دنیای اثر، ادویهجات هم میتواند به صورت اپیزودیک و ماجراهای کوتاهتر داستان گویی کند، هم با آرکهای طولانی و پیوسته ماجراجوییهای کنت و سی-لا را پوشش دهد، یا اصلا به لطف انعطاف پذیر بودن پلات دو فرمت را با یکدیگر ترکیب کند.
شخصیتها در ادویهجات بار سنگینی را به دوش میکشند و نقطهی جاذبهی اصلی آن به حساب میآیند. کنتاکی ویلیامز، با صداپیشگی برت والدون، ترکیبی از کمدی بر پایهی طعنه و کنایه با شور نشاط را ارائه می دهد؛ این شخصیت شاید توانمندترین و قدرتمندترین نیرو در حین مبارزات نباشد، اما با هوشیاری میتواند گاهی از اوقات کلید پیروزی را پیدا کند. سی-لا، روبات هوشمندی که توسط لوری کاترین وینکل صداگذاری شده، طرف مقابل کنت است؛ از حس شوخ طبعی برخوردار نیست، قدرت بدنی بالایی دارد و به کنت بسیار وفادار است. تضاد و شیمی جالب این دو شخصیت ضمن دوچندان کردن جذابیت اثر، از این پتانسیل برخوردار است که طرفداران قدیمی آثار مشابه در این ژانر را به تماشای مجموعهی احتمالی در راه وادارد.
Steamroller Studios نامی شناخته شده در صنعت انیمیشن نیست، اما بیش از یک دهه سابقهی درخشان را در کارنامه دارد؛ از فیلمهای بلاک باستر گرفته تا بازیهای AAA، استودیو غلتک بخار در پروژههای بزرگی سهیم بوده و همیشه توانسته ارائه دهندهی پویانماییهای قوی باشد. با وجود آنکه دو کارگردان ادویهجات پیش از این در بخشی از این پروژههای بزرگ شرکت داشتهاند، این فیلم کوتاه اولین تجربهی مستقل جلیل سدول و آدام میر به شمار میرود. سدول و میر به پشتوانهی غلتک بخار توانستهاند موفقیت خود در عرضهی تجربهی بصری قابل قبول تضمین کنند. این اثر پوستهای دو بعدی را روی اسکلت بندی سه بعدی انیمیشن خود کشیده و همین باعث میشود که در عین راونی حرکات، خاص و زیبا به نظر بیاید و از تصویرسازی روشن و رنگارنگی برخوردار باشد.مرز ادویهجات سال ۲۰۱۹ را به سفر در میان جشنوارههای مختلف گذراند و توانست در لیست آثار برگزیدهی فستیوالهای مختلفی همچون فستیوال فوق العاده قرار بگیرد.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است