• کد خبر: 10310
  • گروه : اخبار , ویژه ها
  • تاریخ انتشار:10 اردیبهشت 1403 ساعت: 12:35

«نامه های کوچک شرورانه»؛هجوی سرگرم‌کننده

نامه‌های کوچک شرورانه، هجوی سرگرم‌کننده است که در مسیر رسیدن به خواسته‌اش یعنی تحت تاثیر قرار دادن مخاطب تلاش زیادی انجام می‌دهد.


کمدی سیاه گونه‌ای بسیار هوشمندانه در دنیای سینما است. از همان ابتدا کارگردان و نویسنده راه بسیار سختی برای پرورش و خلق چنین ایده‌ها و آثاری دارند. آن‌ها موظف‌اند تا موضوعات بحث‌برانگیز و دردناک را با زاویه دیدی طنزگونه به‌تصویر بکشند. در این ژانر مسائل مهم و عمیق که در شرایط عادی می‌تواند برای جامعه و مخاطبان حساسیت‌برانگیز باشد با لحنی نرم به‌نمایش درمی‌آید و تماشاگران را غافل‌گیر می‌کند. درواقع کار آسانی نیست که مسائلی که تا پیش از این به‌عنوان یکسری تابو شناخته می‌شدند و فرمی بسیار جدی داشتند، حالا از منظری متفاوت پرداخت شوند و مورد نقد قرار بگیرند.

کمدی‌های سیاه باید مخاطب را شوکه کنند و او را به فکر وادارند. این گونه‌ی سینمایی اگر نتواند ذهن تماشاگر را درگیر خود کند، هم‌سطح کمدی‌های ساده‌ای که تنها در پی سرگرم‌ کردن تماشاگر ساخته شده‌اند، باقی خواهند ماند. فیلم‌های این ژانر موضوعات متفاوتی را به‌تصویر می‌کشند، مسائلی مثل سیاست، دین، فساد و غیره. چیزهایی که گاهی جز به سخره گرفتن‌ نمی‌شود، بی‌پرده بهشان پرداخت. فیلم نامه‌های کوچک شرورانه نیز، جز همین دسته از آثار است. فیلمساز با استفاده از قالب کمدی به یکی از مسائل مهم بشری می‌پردازد و آن را مورد بررسی و نقد قرار می‌دهد.
نامه‌های کوچک شرورانه در انگلستان بعد از جنگ جهانی اول اتفاق می‌افتد. زمانی که بخشی از جامعه هنوز سبک زندگی سنتی خود را حفظ کرده بود و تعصبات دینی و نژادی‌ مانع از ایجاد روابط انسانی میان قسمت‌های مختلف جامعه می‌شد. فیلم از همان ابتدا وارد بخش درام خود می‌شود و مخاطب را منتظر نمی‌گذارد. ادیث با دریافت نامه‌های بی‌ادبانه‌ای به اداره پلیس مراجعه می‌کند و آن‌ها بدون در اختیار داشتن هیچ مدرکی رز همسایه او را دستگیر می‌کنند، چراکه او یک ایرلندی است؛ دخترش گاهی گیتار در دست می‌گیرد و خلاف‌های کوچکی نیز مرتکب می‌شود.

رز بخاطر نداشتن وثیقه‌ای ۳ پوندی تا زمان دادگاه به زندان می‌افتد! بعد از گذشت چند روز دوستان ادیث یک خوک مریض را می‌فروشند تا با پولش رز را از زندان بیرون بیاورند. به محض آزادی رز از زندان، دوباره پخش نامه‌های بیشرمانه از سر گرفته می‌شود که این اتفاق به‌خودی‌خود دوباره انگشت اتهامات را به‌سمت رز می‌برد. حالا همه فکر می‌کنند که یک مهاجر ایرلندی مسئول بهم ریختن اعصاب شهروندان شده است. فیلم در ابتدای پرده‌ی اول سوال خودش را مطرح می‌کند و وارد بُعدی معمایی می‌شود. در این سکانس‌ها نامه‌های کوچک شرورانه، ایده‌های پلیسی‌اش را بسط می‌دهد و به‌دنبال پیدا کردن نگارنده‌ی این نامه‌ها می‌رود.

در این میان تنها یک نفر است که رز گودینگ را بیگناه می‌داند و آن افسر زن رنگین‌پوستی است که خود نیز مورد تبعیض واقع شده است. افسر زن موس به محض دیدن رز متوجه می‌شود که اشتباهی رخ داده است، چراکه خودش نیز بخاطر زن بودن، با برخوردهای تبعیض‌آمیزی روبه‌روست. موس شبیه کارگاه‌های داستان‌های جنایی کلاسیک به‌دنبال پیدا کردن مقصر اصلی این ماجرا شروع به جمع‌آوری سرنخ می‌کند. او گروهی زنانه تشکیل می‌دهد تا بتواند مظنونی به جز رز گودینگ را برای این اتفاقات بیابد. موس در اینجا تبدیل به نمادی نسبتا فمنیست‌محور می‌شود. او هم سیاهپوست است و هم یک زن. زنی که حق ازدواج ندارد، دستنبند به او داده نمی‌شود، در دادگاه صحبت‌هایش چندان قابل اعتنا نیست و از همه مهم‌تر اینکه ممکن است بخاطر تحقیقاتش تعلیق شود.
موس درنهایت از سپر مردانه‌ی اداره‌ی پلیس عبور می‌کند و برای پیدا کردن مقصر اصلی این ماجرا نقشه‌ی حساب‌شده‌ای را می‌کشد. در فیلم نامه‌های کوچک شرورانه زنان برخلاف مردان پررنگ و کنشمند ظاهر می‌شوند. آن‌ها سرشار از نیرویی طغیان‌گر علیه جهان مردانه‌ای هستند که دیگر دستورهایش را برنمی‌تابند. جالب اینجاست که فیلمساز این ایده‌های زنانه را بدون آلودگی با شعارهای فمنیستی مرسوم در جهان سینما به حرکت درآورده است. نامه‌های کوچک شرورانه بدون اینکه تماشاگر را از طریق این تفکرات پرتکرار آزار دهد، آن‌ها را نامحسوس و مرموزانه پرداخت می‌کند، تا تماشاگر را به فکر وادارد و او را نسبت به جهانی مردسالار و زورگو منزجز کند. درواقع فیلمساز بجای لجبازی و خلق ایده‌های فمنیستی شعاری و توی چشم، موقعیت‌های تبعیض‌برانگیزاش را با طنز همراه کرده است تا مخاطب در ابتدا بخندد و بعد از آن در جریان این جهان تلخ قرار بگیرد.

مردان در دنیای نامه‌های کوچک شرورانه، موجوداتی شرور، منفعل و دست‌وپا‌گیر هستند. آنها یا همانند نامزد رز گودینگ کاری از دستشان برنمی‌آید و یک شیلینگ هم ندارند و یا اسباب ناراحتی زنان را همانند رئیس اداره‌ی پلیس فراهم می‌کنند و مانع از کارشان می‌شوند. نکته‌ی جالب توجه در این فیلم جنس و تقسیم‌بندی قهرمان‌ها و ضدقهرمان‌های آن است. در نگاه اول شاید فکر کنیم که ضدقهرمان آن کارکتری است که نامه‌های شرورانه می‌نویسد و باعث مزاحمت برای شهروندان می‌شود. اما درواقع ضدقهرمان یک مرد و پدر ادیث است، کسی که باعث به‌وجود آمدن آن همه خشم و نفرت در وجود دخترش شده است.

همه‌ی زنان این فیلم قهرمانان داستان‌اند و مردان و دنیای عجیب‌شان ضدقهرمان آن. اگر توجه کرده باشید رز گودینگ در آخر ماجرا هیچ گله و شکایتی از ادیث ندارد و آن‌ها با یکدیگر می‌خندند و شاد هستند. افسر موس، ادیث، رز گودینگ سه شخصیت اصلی فیلم هرکدامشان به‌نحوی در تلاش‌اند تا قواعد این جهان بی‌رحمانه را عوض کنند و از نو بنویسند. اما در این میان آنکه ضربه‌ی کاری‌تری زده است، قهرمان اصلی قصه خواهد بود. ادیث آن قهرمان جهان زنانه‌ای است که برای اولین بار علیه همه‌ی آموزه‌های سختگیرانه طغیان می‌کند و زنان دیگر را به کنش وامی‌دارد. در جهان مردسالارانه، زنان پیشرو، عصیان‌گر، خودسر و پرسش‌گر آفت‌های بالقوه‌ای هستند که به زودی اهداف خود را عملی می‌کنند، ادیث نیز یکی از همین زنان است.

بعد از اینکه افسر موس و دوستانش متوجه می‌شوند که نگارش همه‌ی این نامه‌های کوچک شرورانه کار ادیث بوده است، فیلم به‌سراغ سوال بزرگتری می‌رود. درواقع هدف مهم فیلم پرداخت‌ ایده‌های پلیسی و معمایی نیست بلکه نامه‌های کوچک شرورانه برای خلق جهان مهم‌تر و ترسناک‌تری ساخته شده است. ادیث تحت نظارت مستقیم پدرش زندگی می‌کند، کلیسا برای او ارزش بسیاری قائل است و از همه تکان‌دهنده‌تر اینکه او مجبور است از روی کتاب مقدس دویست بار بنویسد!
نامه‌های کوچک شرورانه بعد از گذر از حل یک معمای پلیسی تبدیل به اثری روانشناختی در نقد آموزه‌های کلیسا می‌شود. ادیث خسته از سختگیری‌های پدر و مبادی آداب کلیسا رفتار کردن، طغیان می‌کند و برای خالی کردن خود دست به فحاشی می‌زند. او هر چه‌قدر که بیشتر تحت فشار قرار می‌گیرد کلمات رکیک‌تری استفاده می‌کند. ادیث استعاره از جامعه‌ای است که تحت تاثیر فشارهای دینی و تربیتی لبریز شده است و به عنصری خاطی تبدیل می‌گردد. نامه‌های کوچک شرورانه، هجوی سرگرم‌کننده است که در مسیر رسیدن به خواسته‌اش یعنی تحت تاثیر قرار دادن مخاطب تلاش زیادی انجام می‌دهد. سیستم قصه‌پردازی کلاسیک فیلم به‌خوبی عمل می‌کند اما فیلمساز در پرداخت شخصیت رز گودینگ قدری کم می‌آورد و او را نسبت به ادیث و افسر موس کمتر پرداخت می‌کند و کنش‌های کمرنگ‌تری را برای او در نظر می‌گیرد. و در انتها این نکته حائز اهمیت است که این فیلم می‌توانست ایده‌ی خودش را از لحاظ مسائل دینی و روانشناسانه بسط بهتری بدهد و به طنز شخصیت ادیث بیشتر اضافه کند.

 

کلید واژه:
گروه بندی: اخبار , ویژه ها

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است

× برای درج دیدگاه باید وارد شوید