فیلم ماه سرکش2 میخواهد شروع کننده یک دنیای جدید باشد؛ دنیایی که میخواهد هم جنگ ستارگان و هم یک دنیای علمی تخیلی اورجینال باشد که در آن تهدیدی مرگبار مثل امپراطوری کهکشان را تهدید میکند.
فیلم ماه سرکش۱ قرار بود شروع کننده یک مجموعه علمی تخیلی به سبک دنیای جنگ ستارگان برای نتفلیکس باشد. حالا نوبت به دنباله این فیلم رسیده است تا نشان دهد این فیلم به وظیفه خود عمل کرده و حالا قسمت دوم قرار است شروع یک داستان حماسی در کهکشان باشد. اما آیا داستان قسمت اول را به یاد دارید؟ احتمالا فراموش کردهاید. درست است که قسمت اول تلاش میکند یک پیش زمینه داستانی ایجاد کند، اما با شروع فیلم ماه سرکش۲ بیشتر متوجه میشویم اسنایدر واقعا میتوانست دو قسمت را در یک قسمت بسازد و هرچه را که در مورد داستان اول نیاز داریم بدانیم، در یک ساعت اول قسمت دوم دوباره تکرار و بازگو میشود.
قسمت اول فیلم ماه سرکش دارای مشکلات زیادی مثل فیلمنامه، دیالوگها و بازیهای ضعیف بوده است که درکنار آن صحنههای اکشن فیلم هم چندان چنگی به دل نمیزد. خیالتان راحت باشد چون همه این موارد و مشکلات با قدرت در قسمت دوم فیلم هم بازگشتهاند و حتی برخی از این موارد بیشتر هم به چشم میآید. فیلم میخواهد شروع کننده یک دنیای جدید باشد؛ دنیایی که میخواهد هم جنگ ستارگان و هم یک دنیای علمی تخیلی اورجینال باشد که در آن تهدیدی مرگبار مثل امپراطوری کهکشان را تهدید میکند.
ایده کلی فیلم کلیشهای است و قبلا در فیلمهای جنگ ستارگان، ارباب حلقهها و حتی اخیرا تپه دیدهایم، اما همیشه چنین ایدهای میتواند با یک پرداخت خوب و جذاب جواب دهد. ولی مشکل اینجا است که خود زک اسنایدر هم دقیقا نمیداند که باید چه هویتی به دنیای خود دهد. مشکلی که در قسمت اول هم از آن خبر داشتیم در اینجا به اوج خود رسیده است و با فیلمی طرف هستیم که واقعا هویت مشخص و مستقلی ندارد و اسنایدر صرفا برای ساخت دنیای خود به مجموعههای دیگر سر زده و از هر یک، یک تیکه برداشته است.
فیلم با اینکه در ابتدا بهعنوان یک اثر دو قسمتی شناخته میشود، اما بهطرز عجیبی داستان آن اصلا جلو نمیرود و در مقابل هم میخواهد پیشزمینهای برای اتفاقات آینده ایجاد کند. این درحالیاست که داستان در این دو قسمت هم چندان پیشرفتی ندارد و در پایان قسمت دوم صرفا میدانیم که ادامه داستان چگونه خواهد بود. درواقع احساس اولیه این است که قسمت اول صرفا یک قسمت آزمایشی بوده است و در ادامه دنباله آن قرار است در نقش تکمیل کننده داستان ظاهر شود.
یا به اصطلاح بهتر قسمت اول اگر فیلم اصلی باشد، قسمت دوم مثل یک بستهالحاقی است تا پایان و جنگی که از قسمت اول حذف شده است، به نسخه اصلی اضافه شود. چنین احساسی واقعا برای چنین فیلمی بد است و این میتواند نگران کننده هم باشد که دیگر فیلمسازان هم بهدنبال پیش گرفتن چنین رویکردی در آینده شوند. در هر حال ما در حال صحبت در مورد دو فیلمی هستیم که در اصل یک فیلم هستند که به دو فیلم تقسیم شدهاند.
چنین انتخابی که فیلم دو قسمت شود، واقعا تصمیم احمقانهای است و اسنایدر بهراحتی و بهترین شکل ممکن به فیلم خود ضربه زده و این موضوع خیلی هم آگاهانه بوده است. اما فیلم میتوانست این زمان اضافی را روی بخشهای دیگر قرار دهد. بهعنوان مثال بخش زیادی از نیمه اول به برداشت گندم پرداخته شد و بارها اهمیت آن توسط شخصیتها گفته شد، اما در پایان فیلم متوجه شدیم که کل این زمان چقدر اضافه و بیاهمیت هستند و واقعا اسنایدر ذرهای برای فیلمنامه و نوشته خود هم اهمیت قائل نیست. درواقع فیلم بهجای اینکه بیش از نیمی از خود را صرف صحنههای خستهکننده و کاملا اضافی کند، میتوانست بیشتر به داستان و شخصیتها بپردازد تا اینکه با داستان و شخصیتهایی کاملا تکبعدی طرف باشیم.
اسنایدر انقدر در طول فیلم برای شخصیتپردازی به بنبست خورده است که تصمیم میگیرد برای خارج شدن از این بنبست به سیاست گفتن خاطره در شب قبل جنگ بپردازد تا ما با گذشته شخصیتها آشنا شویم و بتوانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم. اما این موضوع زمانی واقعا جواب میدهد که در طول فیلم شخصیتپردازی واقعا شکل گرفته باشد تا اینکه صرفا با گفتن یکی دوتا خاطره برای سرنوشت هر شخصیت نگران شویم و در مقابل این داستانها به شکلی کاملا ضعیف هم روایت میشوند.
بیهویتی شاید تنها مشکل فیلم ماه سرکش۲ نباشد، اما میتواند بزرگترین مشکل فیلم هم باشد. در پایان فیلم میخواهد یک شروع جدید را نشان دهد که در آن شخصیت اصلی داستان حالا قرار است با گذشته تاریک خود مواجه شود و دقیقا در این نقطه واقعا بیننده نمیتواند از صحبتهای شخصیتها هیجانزده شود؛ چون واقعا احساس تو خالی بودن این دیالوگها را حس میکند و این حس و هیجانی قرار نیست در من بیننده ایجاد شود.
ازطرفی فیلم شخصیتها و گروه شروری هم دارد که مانند قسمت اول نمیتوانند باعث شود من بیننده از آنها تنفر پیدا یا احساس کنم آنها واقعا تهدید بزرگی هستند. در طول دو فیلم این گروه بارها و به بدترین شکل ممکن شکست میخورند و خسارت کمی هم وارد میکنند. اسنایدر برای اینکه آنها را واقعا تهدید خطرناکی نشان دهد باز هم به صحنههای فلشبک روی آورده است تا بگوید چقدر آنها شیطانی و خطرناک هستند، اما در واقعیت و خود فیلم آنها خیلی راحت و با بیشترین تلفات ممکن شکست میخورند.
آنها قرار است حکم امپراطوری جنگ ستارگان را داشته باشند، اما در عوض به حریف تمرین قهرمانان فیلم تبدیل میشوند. بااینحال فیلم مشکلات دیگری هم دارد که در قسمت اول هم وجود داشته است و درنهایت در اینجا زک اسنایدر درواقع تلاشی برای حل فیلمنامه یا دیالوگهای فیلم نکرده است و همان مشکلات قسمت اول به قوت خود باقی هستند. دیالوگهای بهشدت سطحی را در طول شاهد هستیم که همانطور که در مورد قسمت اول هم گفتم، انگار به هوش مصنوعی داده شده است تا چنین دیالوگهای ضعیف و سطحی را ارائه کند.
اما خب سابقه اسنایدر در گذشته هم نشان میدهد وجود چنین دیالوگهایی عجیب هم نیست. در گذشته او با انتخاب بازیگران مناسب و شناخته شده تا حدی میتوانست این مشکلات را پوشش دهد و کمتر مشکلات این چنینی به چشم میخوردند، اما در اینجا دیگر خبری از حضور گسترده بازیگران سطح اول واقعا نیست و همین موضوع باعث میشود تا این مشکلات بیشتر به چشم بیایند. البته مشکلات تیم بازیگری در همان قسمت اول هم میتوانستیم مشاهده کنیم و صرفا این موضوع در قسمت دوم فیلم دوباره نشان داده شده است.
البته بهطور کلی نمیتوان مشکلات فیلم را گردن بازیگران انداخت و بدون شک در ابتدا فیلمنامه نقش مهمی دارد، اما درنهایت انتخاب خود بازیگران هم جای بحث دارد و بسیاری از آنها واقعا مناسب نقش خود نیستند. البته همیشه انتخاب بازیگران فیلمهای اسنایدر جای بحث زیاد داشته است، اما در گذشته حداقل به شکلی عمل میکرد که طرفداران و مدافعان زیادی هم داشته باشد که حداقل در اینجا خبری از این موضوع نیست.
درواقع بهنظر میرسد که تمرکز اسنایدر در فیلم ماه سرکش۲ بیشتر جذب بازیگران با تنوع نژادی و جنسیتی بوده است و کیفیت و مناسب بودن آنها در اهمیت بعدی قرار داشتهاند. اما در هر حال اسنایدر از فیلم اول به ما وعده یک جنگ بزرگ و حماسی را داده و این وعده سرانجام در یک ساعت پایانی فیلم تحقق پیدا کرده است. درواقع اگر یک ساعت اول فیلم را حذف کنیم، یک ساعت دوم فیلم تا حدی قابل تحملتر میشود و اگر واقعا انتظار خاصی از آن نداشته باشید، میتوانید برای یک ساعت با صحنههای پر زرق و برق فیلم سرگرم شوید.
اما صحنههای اکشن فیلم واقعا بدون عیب و ایراد نیستند و اسنایدر به روش خود ضربه زیادی به کیفیت آن زده است. اسنایدر همیشه علاقه زیادی به استفاده از صحنههای اسلوموشن دارد و در این فیلم هم طبق انتظار شاهدش هستیم، اما مشکل دقیقا کجا است؟ آیا استفاده از این صحنهها یک نکته منفی است؟ بهطور کلی جواب منفی است و این صحنهها میتوانند با استفاده اصولی و در جای درست به کیفیت فیلم و بهتر کردن برخی از صحنهها کمک زیادی کنند.
اما مشکل دقیقا از جایی آغاز میشود که زک اسنایدر به شکلی افراطی و غیر منطقی از اسلوموشن در صحنههای اکشن فیلم استفاده کرده است. اسنایدر درواقع هرجایی رسیده است از اسلوموشن استفاده کرده است و تعداد آن به حد زیادی است که در طول تماشا آن احساس کردم که فیلم واقعا انگار روی صحنه آهسته گذاشته شده است. درواقع این موضوع با اینکه در ظاهر جذاب است، اما استفاده بیش از حد آن واقعا آزار دهنده است و اسنایدر با زیادهروی در آن باعث شده است ضربه زیادی به فیلم خود وارد کند.
درواقع اسنایدر مانند مایکل بی که علاقه افراطی به انفجارهای بزرگ دارد، علاقه افراطی به اسلوموشن در صحنههای اکشن فیلمهای خود پیدا کرده است و ظاهرا هم قرار نیست فعلا بیخیال آن شود. او حتی اغراق زیادی در صحنههای اکشن فیلم کرده است و همین موضوع باعث شده است صرفا شاهد چند صحنه کاملا فراموش شدنی باشیم که بعد اتمام فیلم کاملا از ذهن ما پاک شود. صحنههای اکشن میتوانستند نجات دهنده فیلم باشند، اما درنهایت تیر پایانی آن به پیکر بیجان فیلم بوده است.
فیلم ماه سرکش۲ درنهایت تکمیل کننده یک فاجعه دو قسمتی است. فیلم هیچ پیشرفتی در هیچ زمینهای نمیکند و در یک ساعت اول تنها شاهد ارائه یک بخش کاملا خسته کننده و اضافه هستیم و درنهایت هم با نبردی طولانی با اسلوموشن متعدد روبهرو هستیم که تا عملا زک اسنایدر فیلم و مجموعه جدید خود را به سمت یک فاجعه حرکت دهد. فیلم ماه سرکش در دو قسمت تنها شروع یک داستان را روایت میکند، اما خود دو فیلم اول هم اضافه و بسیار ضعیف هستند.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است