فیلم« هر کسی جز تو» اگرچه پتانسیل خوبی دارد، اما گرفتار کلیشهها و ضعفهای فیلمنامه و کارگردانی شده است و میتواند برای کسانیکه دنبال یک فیلم کمدی عاشقانه خوش ساخت باشند، تجربه عذابآوری تبدیل شود.
با اینکه سالیانه شاهد ساخت فیلمهای کمدی عاشقانه زیادی هستیم، اما کمتر پیش میآید که اثری ماندگار را شاهد باشیم و اکثر این آثار نهتنها اثری تمام کلیشهای و فراموش شدنی هستند، بلکه حتی ممکن است تماشا آن کار بسیار سختی هم باشد. حالا نوبت به فیلم «هر کسی جز تو» رسیده است که داستان بن و بی را دنبال میکند که پس از اولین قرار خود، حالا از یکدیگر متنفر شدهاند و اکنون برای یک عروسی مجبور هستند نقش بازی کنند تا عروسی خواهر و بهترین دوست خود را خراب نکنند.
حالا سوال این است که فیلم هر کسی جز تو توانسته است به اثری متفاوت در آثار کمدی عاشقانه تبدیل شود؟ این فیلم درواقع نسخه امروزی شده فیلمهای کمدی عاشقانه دهه ۹۰ میلادی است که در آن شاهد زوجی بدون هیچ دغدغه خاصی هستیم که تنها کار و فکر آنها در مورد عشق و این موارد است. صد البته شاید تصور شود که دیدن چنین آثاری ممکن است امروز دیگر جذابیتی نداشته باشد، اما ویل گلوک که قبلا فیلم Easy A را کارگردانی کرده بود، احتمالا در نظر داشت تا به نحوی خاطرات بسیاری را دوباره زنده کند.
اما فدر یک خلاصه این فیلم کمدی عاشقانه یک کلیشه تمام عیار است که صفر تا ۱۰۰ آن قرار است کاملا قابل پیشبینی باشد و نویسندگان و سازندگان فیلم کمترین زحمت برای دادن خلاقیت در طول روند فیلم دادهاند. بهطور کلی قرار است شخصیتهایی را شاهد باشیم که هیچ دغدغه خاصی ندارند و تنها مشکل آنها داستان عشق و عاشقی است. همچنین شخصیتها درنهایت انقدر شخصیتهای قابل لمسی نیستند که بتوان مشابه آن را در جامعه مشاهده کرد و بهطور کلی در چنین داستانی اغراق بیش از حد کاملا دیده میشود.
اگر دنبال تماشا یک فیلم کمدی عاشقانه متفاوت و جدید هستید، آدرس اشتباهی را آمدهاید و این فیلم نمیتواند جز تکرار چند کلیشه قدیمی کار خاص و جدیدی را انجام دهد و شاید هم اصلا چنین هدفی را در ذهن سازندگان آن هم وجود نداشته است. صد البته نمیتوان خیلی از فیلمهای کمدی عاشقانه بهخصوص آثار غربی که تقریبا ساختار یکسانی دارند، انتظار خیلی بالایی داشته باشیم، اما در این فیلم حتی بسیاری از این کلیشهها بسیار سطحی و متوسط کار شدهاند و باعث میشود فکر کنیم سازندگان فیلم خیلی بینندگان خود را جدی نگرفتهاند.
فیلم با اینکه اثری بزرگسالانه است و میخواهد یک داستان عاشقانه در یک تعطیلات را به تصویر بکشد، اما خیلی سریع به اثری تبدیل میشود که بیشتر حس میکنیم هدف اصلی آنها نهتنها بزرگسالان نیست، بلکه میتواند افراد نوجوان باشد که از زرق و برق فیلم بیشتر لذت میبرند. پس میتوانیم به این نتیجه برسیم که تماشا چنین فیلمی کاملا اتلاف وقت است، اما فیلم« هر کسی جز تو» یک یا دو برگ برنده هم دارد و آن هم بازیگران اصلی آن هستند.
با اینکه فیلم از مشکلات زیادی در زمینه فیلمنامه و حتی کارگردانی رنج میبرد و فیلم نمیتواند آن داستانی که انتظارش را داریم در طول زمان فیلم شکل دهد و حتی در شروع گنگ و مبهم آغاز میکند تا به داستان اصلی برسد، اما بهلطف عملکرد ستارگان اصلی خود از یک شکست کامل نجات پیدا کرده است. گلن پاول که پیش از این در فیلم Set It Up ثابت کرده بود توانایی بالایی برای بازی در فیلمهای کمدی عاشقانه دارد، اینجا نشان داد که این موفقیت تصادفی نبوده است.
گلن پاول نهتنها در اجرای صحنههای کمدی عملکرد خوبی از خود نشان داده است؛ بلکه توانسته است نقش خود را تا حدی بهبود ببخشد و مشکلات فیلمنامه و شخصیتپردازی را پوشش دهد. اگرچه نمیتوان انتظار داشت که تمامی این موارد توسط بازیگر حل و رفع شود، اما پاول تلاش خود را کرده است تا بازی خوبی از خود به نمایش بگذارد و تبدیل به زوج بسیار خوبی با سیدنی سوئینی در فیلم شود.
شاید بسیاری از عملکرد سیدنی سوئینی در فیلم مطمئن نباشند و فکر کنند او برای موارد حاشیهای بیشتر مورد توجه قرار گرفته است، اما بازی او در فیلم «هر کسی جز تو» از نقاط قوت آن محسوب میشود. درواقع فیلم و نقشی که بر عهده دارد کاملا براساس تواناییهای سوئینی است و او لازم نیست کار خیلی عجیبی هم انجام دهد. درکنار آن شیمی خیلی خوبی با گلن پاول دارد و باعث میشود لحظات بامزه و جذابی را در طول فیلم خلق کنند.
سیدنی سوئینی شاید هرگز یک ستاره درجه اول نباشد، اما میتواند ستاره فیلمهای کمدی عاشقانه باشد و زوج او با گلن پاول میتواند به زوج محبوب تهیهکنندگان هالیوودی در آینده تبدیل شود. بازی آنها باعث شده است تا فیلم از اثری که نتوان آن را تماشا کرد حداقل به اثری سرگرم کننده تبدیل شود. حتی صحنههای کمدی فیلم با اینکه سطحی و اکثرا ضعیف هستند، اما بازی پاول و سوئینی حتی باعث شده است تا این مشکل کمتر دیده شود و بتوانیم حتی برای لحظات کوتاهی هم که شده لبخند بزنیم.
درواقع تلاشهای شاید احمقانه آنها برای اینکه بقیه باور کنند آنها با هم هستند به خودی خود شاید چیزی تکراری و کلیشهای باشد، اما پاول و سوئینی تا حد زیادی توانستهاند این لحظات را از صحنههای عذابآور به صحنههای بامزه و سرگرم کننده تبدیل کنند. فیلم درنهایت به هدفی که میخواهد بهلطف بازیگرانش میرسد و توانسته است همان اثری باشد که خود آنها از این فیلم انتظار دارند.
بااینحال فیلم مشکلات خاص خودش را دارد که نمیتوان از آن گذشت و فیلم هرگز به درجهای که نیاز دارد برسد نخواهد رسید تا صرفا به یک تجربه یکبار مصرف تبدیل شود. این نکته درواقع میتواند ناامید کننده باشد که فیلم هر کسی جز تو واقعا میتوانست یک فیلم کمدی عاشقانه نسبتا ماندگار باشد و تلاش بازیگران آن هم میتوانست باعث تحقق این موضوع شود، اما فیلم در بخشهای دیگر انقدر ضعیف و سطحی عمل کرده است که عملا نتواند به چنین موضوعی نزدیک هم شود.
فیلم« هر کسی جز تو» اگرچه پتانسیل خوبی دارد، اما گرفتار کلیشهها و ضعفهای فیلمنامه و کارگردانی شده است و میتواند برای کسانیکه دنبال یک فیلم کمدی عاشقانه خوش ساخت باشند، تجربه عذابآوری تبدیل شود. بااینحال تلاش گلن پاول و سیدنی سوئینی بهعنوان ستارگان فیلم باعث شده است تا این اثر حداقل کمی سرگرم کننده باشد و تلاش و عملکرد این بازیگران از معدود نقاط قوت و مثبت این فیلم کمدی عاشقانه است و میتواند باعث لحظاتی سرگرم کننده اما فراموش شدنی شود.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است