در این گزارش ماهنامه صبا به نقد قسمت «بیستم» سریال تاسیان ساخته تینا پاکروان پرداختهایم.
در قسمت بیست سریال تاسیان ، هویّت امیر (با بازی هوتن شکیبا) بهعنوان مأمور ساواک برملا میشود؛ روایتی که قصه عاشقانه اصلی را به طرز زیرکانهای به بخش سیاسی و تاریخی پیوند داده و موج جدیدی از تنش ایجاد میکند. این نقطه دراماتیک، روابط گذشته و اکنون را تحت فشار قرار میدهد و پایهگذار پیچش قصه میشود.
هوتن شکیبا و مهسا حجازی با اجرای تأثیرگذار خود، عمق احساس امیر را در تعارض میان عشق و وظیفه، بهخوبی منتقل میکنند. بابک حمیدیان نیز در نقش جمشید، پدر شیرین، با دیالوگهای نمادین، شکافهای نسلی و خانوادگی را برجسته میکند؛ یکی از بالاترین لحظات احساسی این قسمت به گفتگوی او با هما تعلق دارد.
گرچه لحظات پرتنش خوبی شکل میگیرد، اما برخی گذرهای داستانی ناگهانی، یکپارچگی به روایت آسیب زدهاند. بخشهایی از فیلمنامه به حدی سریع پیش میروند که تأثیرگذاری کمتری احساس میشود و بیننده شاید حس پیوستگی کمتری داشته باشد.
قسمت ۲۰ «تاسیان» با رونمایی راز امیر بهعنوان مأمور ساواک، روایتی جسورانه و پرتنش ارائه میدهد که درام عاشقانه و بستر تاریخی را بهخوبی به هم گره میزند. بازی قوی هوتن شکیبا، مهسا حجازی و بابک حمیدیان، از نقاط قوت اصلی این فصل است. پیامدی این آوار عاطفی، کشاف بیشتر شخصیتها در برابر تعارضهای خانوادگی و اجتماعی خواهد بود.
اما ضعفهایی وجود دارد که برجستهاند: پرشهای سریع در فیلمنامه و عدم تعادل در گرهافکنی، بهویژه با سقوط بخشی از شور اولیه، نیاز به بازنگری دارد. رسانهها نیز اعلام کردهاند که «تاسیان» در قسمت ۲۰ نیازمند تزریق انرژی نو و تعمیق شخصیتهاست تا مخاطب را دوباره همراه کند.
اگر تیم نویسنده و کارگردان بتوانند در توسعه این روایت، نظم ساختاری و پیوستگی فکری را تقویت کنند، سریال میتواند از «پریشانی احساسی» عبور کند و به محصولی منسجمتر و تأثیرگذارتر تبدیل شود.